Update fa.fooladvand
Wed, 4 May 2022 00:48:43 +0430
-2 +2
ستايش خدايى ستایش خدایی را كه که پروردگار جهانيان، جهانیان،
-5,1069 +5,1069
[بار الها] تنها تو را مىپرستيم، میپرستیم، و تنها از تو يارى مىجوييم. یاری میجوییم.
ما را به راه راست هدايت هدایت فرما،
راه آنان كه گرامىشان داشتهاى، که گرامیشان داشتهای، نه [راه] مغضوبان، و نه [راه] گمراهان.
الف، لام، ميم.
اين میم.
این است كتابى كه کتابی که در [حقانيت] [حقانیت] آن هيچ ترديدى نيست؛ هیچ تردیدی نیست؛ [و] مايه هدايت تقواپيشگان مایه هدایت تقواپیشگان است:
آنان كه که به غيب ايمان مىآورند، غیب ایمان میآورند، و نماز را بر پا مىدارند، میدارند، و از آنچه به ايشان روزى دادهايم ایشان روزی دادهایم انفاق مىكنند؛ میکنند؛
و آنان كه که بدانچه به سوى سوی تو فرود آمده، و به آنچه پيش پیش از تو نازل شده است، ايمان مى ایمان می آورند؛ و آنانند كه که به آخرت يقين یقین دارند.
آنان برخوردار از هدايتى هدایتی از سوى سوی پروردگار خويشند؛ خویشند؛ و آنان همان رستگارانند.
در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند حقیقت کسانی که کفر ورزیدند -چه بيمشان دهى، بیمشان دهی، چه بيمشان ندهى- بیمشان ندهی- بر ايشان يكسان ایشان یکسان است؛ [آنها] نخواهند گرويد. گروید.
خداوند بر دلهاى دلهای آنان، و بر شنوايى ايشان شنوایی ایشان مُهر نهاده؛ و بر ديدگانشان پردهاى دیدگانشان پردهای است؛ و آنان را عذابى دردناك عذابی دردناک است.
و برخى برخی از مردم مىگويند: میگویند: «ما به خدا و روز بازپسين ايمان آوردهايم»، ولى بازپسین ایمان آوردهایم»، ولی گروندگان [راستين] نيستند. [راستین] نیستند.
با خدا و مؤمنان نيرنگ مىبازند؛ ولى نیرنگ میبازند؛ ولی جز بر خويشتن نيرنگ نمىزنند، خویشتن نیرنگ نمیزنند، و نمىفهمند. نمیفهمند.
در دلهايشان مرضى دلهایشان مرضی است؛ و خدا بر مرضشان افزود؛ و به [سزاى] [سزای] آنچه به دروغ مى می گفتند، عذابى دردناك عذابی دردناک [در پيش] پیش] خواهند داشت.
و چون به آنان گفته شود: «در زمين زمین فساد مكنيد»، مىگويند: مکنید»، میگویند: «ما خود اصلاحگريم.» اصلاحگریم.»
بهوش باشيد كه باشید که آنان فسادگرانند، ليكن نمىفهمند. لیکن نمیفهمند.
و چون به آنان گفته شود: «همان گونه كه که مردم ايمان ایمان آوردند، شما هم ايمان بياوريد»، مىگويند: «آيا ایمان بیاورید»، میگویند: «آیا همان گونه كه كم که کم خردان ايمان ایمان آوردهاند، ايمان بياوريم؟» ایمان بیاوریم؟» هشدار كه که آنان همان كمخردانند؛ ولى نمىدانند. کمخردانند؛ ولی نمیدانند.
و چون با كسانى كه ايمان کسانی که ایمان آوردهاند برخورد كنند، مىگويند: «ايمان آورديم کنند، میگویند: «ایمان آوردیم »، و چون با شيطانهاى شیطانهای خود خلوت كنند، مىگويند: کنند، میگویند: «در حقيقت حقیقت ما با شماييم، شماییم، ما فقط [آنان را] ريشخند مىكنيم.» ریشخند میکنیم.»
خدا [است كه] ريشخندشان مىكند، که] ریشخندشان میکند، و آنان را در طغيانشان طغیانشان فرو مىگذارد میگذارد تا سرگردان شوند.
همين كسانند كه گمراهى همین کسانند که گمراهی را به [بهاى] هدايت خريدند، [بهای] هدایت خریدند، در نتيجه نتیجه داد و ستدشان سود[ى سود[ی به بار] نياورد؛ نیاورد؛ و هدايتيافته هدایتیافته نبودند.
مَثَل آنان، همچون مَثَل كسانى کسانی است كه آتشى که آتشی افروختند، و چون پيرامون پیرامون آنان را روشنايى روشنایی داد، خدا نورشان را برد؛ و در ميان تاريكيهايى كه نمىبينند رهايشان كرد.
كرند، میان تاریکیهایی که نمیبینند رهایشان کرد.
کرند، لالند، كورند؛ بنابراين کورند؛ بنابراین به راه نمىآيند.
يا نمیآیند.
یا چون [كسانى كه [کسانی که در معرض] رگبارى رگباری از آسمان -كه -که در آن تاريكيها تاریکیها و رعد و برقى برقی است- [قرار گرفتهاند]؛ از [نهيب] [نهیب] آذرخش [و] بيم بیم مرگ، سر انگشتان خود را در گوشهايشان گوشهایشان نهند، ولى ولی خدا بر كافران کافران احاطه دارد.
نزديك نزدیک است كه که برق چشمانشان را بربايد؛ برباید؛ هر گاه كه که بر آنان روشنى روشنی بخشد، در آن گام زنند؛ و چون راهشان را تاريك كند، تاریک کند، [بر جاى جای خود] بايستند؛ بایستند؛ و اگر خدا مىخواست شنوايى میخواست شنوایی و بينايىشان بیناییشان را برمىگرفت، كه برمیگرفت، که خدا بر همه چيز چیز تواناست.
اى ای مردم، پروردگارتان را كه که شما، و كسانى کسانی را كه پيش که پیش از شما بودهاند آفريده آفریده است، پرستش كنيد؛ کنید؛ باشد كه که به تقوا گراييد. گرایید.
همان [خدايى] كه زمين [خدایی] که زمین را براى برای شما فرشى فرشی [گسترده]، و آسمان را بنايى بنایی [افراشته] قرار داد؛ و از آسمان آبى آبی فرود آورد؛ و بدان از ميوهها رزقى براى میوهها رزقی برای شما بيرون بیرون آورد؛ پس براى برای خدا همتايانى همتایانی قرار ندهيد، ندهید، در حالى كه حالی که خود مىدانيد. میدانید.
و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كردهايم شك داريد، کردهایم شک دارید، پس -اگر راست مىگوييد- سورهاى میگویید- سورهای مانند آن بياوريد؛ بیاورید؛ و گواهان خود را -غير -غیر خدا- فرا خوانيد. خوانید.
پس اگر نكرديد نکردید -و هرگز نمىتوانيد كرد- نمیتوانید کرد- از آن آتشى كه آتشی که سوختش مردمان و سنگها هستند، و براى كافران برای کافران آماده شده، بپرهيزيد. بپرهیزید.
و كسانى کسانی را كه ايمان که ایمان آوردهاند و كارهاى شايسته کارهای شایسته انجام دادهاند، مژده ده كه ايشان که ایشان را باغهايى باغهایی خواهد بود كه که از زير زیر [درختان] آنها جويها جویها روان است. هر گاه ميوهاى میوهای از آن روزىِ ايشان روزیِ ایشان شود، مىگويند: «اين میگویند: «این همان است كه پيش که پیش از اين [نيز ]روزىِ این [نیز ]روزیِ ما بوده.» و مانند آن [نعمتها] به ايشان ایشان داده شود؛ و در آنجا همسرانى پاكيزه همسرانی پاکیزه خواهند داشت؛ و در آنجا جاودانه بمانند.
خداى خدای را از اينكه اینکه به پشهاى -يا پشهای -یا فروتر [يا [یا فراتر] از آن- مَثَل زند، شرم نيايد. نیاید. پس كسانى كه ايمان کسانی که ایمان آوردهاند مىدانند كه میدانند که آن [مَثَل] از جانب پروردگارشان بجاست؛ ولى كسانى كه ولی کسانی که به كفر گراييدهاند مىگويند: کفر گراییدهاند میگویند: «خدا از اين این مَثَل چه قصد داشته است؟» [خدا] بسيارى بسیاری را با آن گمراه، و بسيارى بسیاری را با آن راهنمايى مىكند؛ و[لى] راهنمایی میکند؛ و[لی] جز نافرمانان را با آن گمراه نمىكند.
همانانى كه پيمان نمیکند.
همانانی که پیمان خدا را پس از بستن آن مىشكنند؛ میشکنند؛ و آنچه را خداوند به پيوستنش پیوستنش امر فرموده مىگسلند؛ میگسلند؛ و در زمين زمین به فساد مىپردازند؛ میپردازند؛ آنانند كه زيانكارانند. که زیانکارانند.
چگونه خدا را منكريد؟ منکرید؟ با آنكه مردگانى بوديد آنکه مردگانی بودید و شما را زنده كرد؛ کرد؛ باز شما را مى ميراند می میراند [و] باز زنده مىكند؛ میکند؛ [و] آنگاه به سوى سوی او بازگردانده مىشويد. میشوید.
اوست آن كسى كه کسی که آنچه در زمين زمین است، همه را براى برای شما آفريد؛ آفرید؛ سپس به [آفرينش] [آفرینش] آسمان پرداخت، و هفت آسمان را استوار كرد؛ کرد؛ و او به هر چيزى چیزی داناست.
و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمين جانشينى زمین جانشینی خواهم گماشت»، [فرشتگان] گفتند: «آيا «آیا در آن كسى کسی را مىگمارى كه میگماری که در آن فساد انگيزد، انگیزد، و خونها بريزد؟ بریزد؟ و حال آنكه آنکه ما با ستايش ستایش تو، [تو را] تنزيه مىكنيم؛ تنزیه میکنیم؛ و به تقديست مىپردازيم.» تقدیست میپردازیم.» فرمود: «من چيزى مىدانم كه چیزی میدانم که شما نمىدانيد.» نمیدانید.»
و [خدا] همه [معانى] [معانی] نامها را به آدم آموخت؛ سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: «اگر راست مىگوييد، میگویید، از اسامى اينها اسامی اینها به من خبر دهيد.» دهید.»
گفتند: «منزهى «منزهی تو! ما را جز آنچه [خود] به ما آموختهاى، هيچ دانشى نيست؛ تويى داناى حكيم.» آموختهای، هیچ دانشی نیست؛ تویی دانای حکیم.»
فرمود: «اى «ای آدم، ايشان ایشان را از اسامى اسامی آنان خبر ده.» و چون [آدم] ايشان ایشان را از اسماءشان خبر داد، فرمود: «آيا «آیا به شما نگفتم كه که من نهفته آسمانها و زمين زمین را مىدانم؛ میدانم؛ و آنچه را آشكار مىكنيد، آشکار میکنید، و آنچه را پنهان مىداشتيد مىدانم؟» میداشتید میدانم؟»
و چون فرشتگان را فرموديم: «براى فرمودیم: «برای آدم سجده كنيد»، کنید»، پس بجز ابليس -كه ابلیس -که سر باز زد و كبر ورزيد کبر ورزید و از كافران کافران شد- [همه] به سجده درافتادند.
و گفتيم: «اى گفتیم: «ای آدم، خود و همسرت در اين این باغ سكونت گير[يد]؛ سکونت گیر[ید]؛ و از هر كجاى کجای آن خواهيد خواهید فراوان بخوريد؛ و[لى] بخورید؛ و[لی] به اين این درخت نزديك نشويد، كه نزدیک نشوید، که از ستمكاران خواهيد ستمکاران خواهید بود.»
پس شيطان شیطان هر دو را از آن بلغزانيد؛ بلغزانید؛ و از آنچه در آن بودند ايشان ایشان را به درآورد؛ و فرموديم: فرمودیم: «فرود آييد، آیید، شما دشمن همديگريد؛ همدیگرید؛ و براى برای شما در زمين زمین قرارگاه، و تا چندى برخوردارى چندی برخورداری خواهد بود.»
سپس آدم از پروردگارش كلماتى کلماتی را دريافت دریافت نمود؛ و [خدا] بر او ببخشود؛ آرى، آری، او[ست كه] توبهپذيرِ که] توبهپذیرِ مهربان است.
فرموديم: «جملگى فرمودیم: «جملگی از آن فرود آييد. آیید. پس اگر از جانب من شما را هدايتى هدایتی رسد، آنان كه هدايتم که هدایتم را پيروى كنند پیروی کنند بر ايشان بيمى نيست ایشان بیمی نیست و غمگين غمگین نخواهند شد.
و[لى] كسانى كه كفر ورزيدند و[لی] کسانی که کفر ورزیدند و نشانههاى نشانههای ما را دروغ انگاشتند، آنانند كه که اهل آتشند؛ و در آن ماندگار خواهند بود.»
اى ای فرزندان اسرائيل، نعمتهايم اسرائیل، نعمتهایم را كه که بر شما ارزانى ارزانی داشتم به ياد آريد، یاد آرید، و به پيمانم پیمانم وفا كنيد، کنید، تا به پيمانتان پیمانتان وفا كنم، کنم، و تنها از من بترسيد. بترسید.
و بدانچه نازل كردهام -كه مؤيد کردهام -که مؤید همان چيزى چیزی است كه که با شماست- ايمان آريد؛ ایمان آرید؛ و نخستين منكر نخستین منکر آن نباشيد، نباشید، و آيات آیات مرا به بهايى ناچيز نفروشيد، بهایی ناچیز نفروشید، و تنها از من پروا كنيد. کنید.
و حق را به باطل درنياميزيد، درنیامیزید، و حقيقت حقیقت را -با آنكه آنکه خود مىدانيد- كتمان نكنيد. میدانید- کتمان نکنید.
و نماز را بر پا داريد، دارید، و زكات زکات را بدهيد، بدهید، و با ركوعكنندگان ركوع كنيد.
آيا رکوعکنندگان رکوع کنید.
آیا مردم را به نيكى نیکی فرمان مىدهيد میدهید و خود را فراموش مىكنيد، میکنید، با اينكه اینکه شما كتاب کتاب [خدا] را مىخوانيد؟ آيا [هيچ] نمىانديشيد؟ میخوانید؟ آیا [هیچ] نمیاندیشید؟
از شكيبايى شکیبایی و نماز يارى جوييد. یاری جویید. و به راستى اين [كار] راستی این [کار] گران است، مگر بر فروتنان:
همان كسانى كه مىدانند کسانی که میدانند با پروردگار خود ديدار دیدار خواهند كرد؛ کرد؛ و به سوى سوی او باز خواهند گشت.
اى ای فرزندان اسرائيل، اسرائیل، از نعمتهايم كه نعمتهایم که بر شما ارزانى ارزانی داشتم، و [از] اينكه اینکه من شما را بر جهانيان برترى جهانیان برتری دادم، ياد كنيد. یاد کنید.
و بترسيد بترسید از روزى كه هيچ كس چيزى روزی که هیچ کس چیزی [از عذاب خدا] را از كسى کسی دفع نمىكند؛ نمیکند؛ و نه از او شفاعتى پذيرفته، شفاعتی پذیرفته، و نه به جاى وى بدلى جای وی بدلی گرفته مىشود؛ میشود؛ و نه يارى یاری خواهند شد.
و [به ياد آريد] یاد آرید] آنگاه كه که شما را از [چنگ] فرعونيان رهانيديم؛ فرعونیان رهانیدیم؛ [آنان] شما را سخت شكنجه مىكردند؛ شکنجه میکردند؛ پسران شما را سر مىبريدند؛ میبریدند؛ و زنهايتان زنهایتان را زنده مىگذاشتند، میگذاشتند، و در آن [امر، بلا و] آزمايش بزرگى آزمایش بزرگی از جانب پروردگارتان بود.
و هنگامى كه دريا هنگامی که دریا را براى برای شما شكافتيم شکافتیم و شما را نجات بخشيديم؛ بخشیدیم؛ و فرعونيان فرعونیان را -در حالى كه حالی که شما نظاره مىكرديد- میکردید- غرق كرديم. کردیم.
و آنگاه كه که با موسى موسی چهل شب قرار گذاشتيم؛ گذاشتیم؛ آنگاه در غياب وى، غیاب وی، شما گوساله را [به پرستش] گرفتيد، گرفتید، در حالى كه ستمكار بوديد. حالی که ستمکار بودید.
پس از آن بر شما بخشوديم، بخشودیم، باشد كه شكرگزارى كنيد. که شکرگزاری کنید.
و آنگاه كه موسى که موسی را كتاب کتاب و فرقان [=جداكننده [=جداکننده حق از باطل] داديم، شايد هدايت يابيد. دادیم، شاید هدایت یابید.
و چون موسى موسی به قوم خود گفت: «اى «ای قوم من، شما با [به پرستش] گرفتن گوساله، برخود ستم كرديد، کردید، پس به درگاه آفريننده آفریننده خود توبه كنيد، کنید، و [خطاكاران] [خطاکاران] خودتان را به قتل برسانيد، كه اين [كار] برسانید، که این [کار] نزد آفريدگارتان براى آفریدگارتان برای شما بهتر است.» پس [خدا] توبه شما را پذيرفت، كه پذیرفت، که او توبهپذير توبهپذیر مهربان است.
و چون گفتيد: «اى موسى، گفتید: «ای موسی، تا خدا را آشكارا نبينيم، آشکارا نبینیم، هرگز به تو ايمان نخواهيم ایمان نخواهیم آورد.» پس -در حالى كه مىنگريستيد- حالی که مینگریستید- صاعقه شما را فرو گرفت.
سپس شما را پس از مرگتان برانگيختيم؛ برانگیختیم؛ باشد كه شكرگزارى كنيد. که شکرگزاری کنید.
و بر شما ابر را سايهگستر كرديم؛ سایهگستر کردیم؛ و بر شما «گزانگبين» «گزانگبین» و «بلدرچين» «بلدرچین» فرو فرستاديم؛ فرستادیم؛ [و گفتيم:] گفتیم:] «از خوراكيهاى پاكيزهاى كه خوراکیهای پاکیزهای که به شما روزى دادهايم، بخوريد.» و[لى روزی دادهایم، بخورید.» و[لی آنان] بر ما ستم نكردند، بلكه نکردند، بلکه بر خويشتن خویشتن ستم روا مىداشتند. میداشتند.
و [نيز [نیز به يادآريد] هنگامى یادآرید] هنگامی را كه گفتيم: «بدين که گفتیم: «بدین شهر درآييد، درآیید، و از [نعمتهاى] [نعمتهای] آن، هر گونه خواستيد، خواستید، فراوان بخوريد، بخورید، و سجدهكنان سجدهکنان از در [بزرگ] درآييد؛ درآیید؛ و بگوييد: بگویید: [خداوندا،] گناهان ما را بريز. بریز. تا خطاهاى خطاهای شما را ببخشاييم، ببخشاییم، و [پاداش] نيكوكاران نیکوکاران را خواهيم خواهیم افزود.»
اما كسانى كه کسانی که ستم كرده کرده بودند، [آن سخن را] به سخن ديگرى -غير دیگری -غیر از آنچه به ايشان ایشان گفته شده بود- تبديل كردند. تبدیل کردند. و ما [نيز] [نیز] بر آنان كه که ستم كردند، کردند، به سزاى اينكه نافرمانى پيشه كرده سزای اینکه نافرمانی پیشه کرده بودند، عذابى عذابی از آسمان فرو فرستاديم. فرستادیم.
و هنگامى كه موسى براى هنگامی که موسی برای قوم خود در پى پی آب برآمد، گفتيم: گفتیم: «با عصايت عصایت بر آن تختهسنگ بزن.» پس دوازده چشمه از آن جوشيدن جوشیدن گرفت، [به گونهاى كه] گونهای که] هر قبيلهاى قبیلهای آبشخور خود را مىدانست. میدانست. [و گفتيم:] گفتیم:] «از روزى روزی خدا بخوريد بخورید و بياشاميد، و[لى بیاشامید، و[لی ]در زمين زمین سر به فساد برمداريد.» برمدارید.»
و چون گفتيد: «اى موسى! گفتید: «ای موسی! هرگز بر يك یک [نوع] خوراك خوراک تاب نياوريم، نیاوریم، از خداى خدای خود براى برای ما بخواه تا از آنچه زمين مىروياند، زمین میرویاند، از [قبيل] سبزى [قبیل] سبزی و خيار خیار و سير سیر و عدس و پياز، براى پیاز، برای ما بروياند» [موسى] برویاند» [موسی] گفت: «آيا «آیا به جاى چيز جای چیز بهتر، خواهان چيز پستتريد؟ چیز پستترید؟ پس به شهر فرود آييد، كه آیید، که آنچه را خواستهايد براى خواستهاید برای شما [در آنجا مهيا]ست.» مهیا]ست.» و [داغ] خوارى خواری و نادارى ناداری بر [پيشانى] [پیشانی] آنان زده شد، و به خشم خدا گرفتار آمدند؛ چرا كه که آنان به نشانههاى نشانههای خدا كفر ورزيده کفر ورزیده بودند، و پيامبران پیامبران را بناحق مىكشتند؛ اين، میکشتند؛ این، از آن روى روی بود كه سركشى که سرکشی نموده، و از حد درگذرانيده درگذرانیده بودند.
در حقيقت، كسانى كه حقیقت، کسانی که [به اسلام] ايمان ایمان آورده، و كسانى كه يهودى کسانی که یهودی شدهاند، و ترسايان ترسایان و صابئان، هر كس کس به خدا و روز بازپسين ايمان بازپسین ایمان داشت و كار شايسته كرد، کار شایسته کرد، پس اجرشان را پيش پیش پروردگارشان خواهند داشت، و نه بيمى بیمی بر آنان است، و نه اندوهناك اندوهناک خواهند شد.
و چون از شما پيمان محكم گرفتيم، پیمان محکم گرفتیم، و [كوه] [کوه] طور را بر فراز شما افراشتيم، افراشتیم، [و فرموديم:] فرمودیم:] «آنچه را به شما دادهايم دادهایم به جد و جهد بگيريد، بگیرید، و آنچه را در آن است به خاطر داشته باشيد، باشید، باشد كه که به تقوا گراييد.» گرایید.»
سپس شما بعد از آن [پيمان] رويگردان شديد، [پیمان] رویگردان شدید، و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود، مسلما از زيانكاران بوديد. زیانکاران بودید.
و كسانى کسانی از شما را كه که در روز شنبه [از فرمان خدا] تجاوز كردند نيك شناختيد، کردند نیک شناختید، پس ايشان ایشان را گفتيم: «بوزينگانى گفتیم: «بوزینگانی طردشده باشيد.» باشید.»
و ما آن [عقوبت] را براى برای حاضران، و [نسلهاى] [نسلهای] پس از آن، عبرتى، عبرتی، و براى پرهيزگاران پندى برای پرهیزگاران پندی قرار داديم. دادیم.
و هنگامى كه موسى هنگامی که موسی به قوم خود گفت: «خدا به شما فرمان مىدهد كه: میدهد که: ماده گاوى گاوی را سر ببريد»، ببرید»، گفتند: «آيا «آیا ما را به ريشخند مىگيرى؟» ریشخند میگیری؟» گفت: «پناه مىبرم میبرم به خدا كه که [مبادا] از جاهلان باشم.»
گفتند: «پروردگارت را براى برای ما بخوان، تا بر ما روشن سازد كه که آن چگونه [گاوى] [گاوی] است؟» گفت: «وى مىفرمايد: «وی میفرماید: آن ماده گاوى گاوی است نه پير پیر و نه خردسال، [بلكه] ميانسالى [بلکه] میانسالی است بين اين بین این دو. پس آنچه را [بدان ]مأموريد ]مأمورید به جاى آريد.» جای آرید.»
گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن كند كه کند که رنگش چگونه است؟» گفت: «وى مىفرمايد: «وی میفرماید: آن ماده گاوى گاوی است زرد يكدست یکدست و خالص، كه که رنگش بينندگان بینندگان را شاد مىكند.» میکند.»
گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن گرداند كه که آن چگونه [گاوى] [گاوی] باشد؟ زيرا [چگونگى] اين زیرا [چگونگی] این ماده گاو بر ما مشتبه شده، و[لى و[لی با توضيحات بيشتر توضیحات بیشتر تو] ما ان شاء الله حتماً هدايت خواهيم هدایت خواهیم شد.»
گفت: «وى مىفرمايد: «وی میفرماید: در حقيقت، حقیقت، آن ماده گاوى گاوی است كه که نه رام است تا زمين زمین را شخم زند؛ و نه كشتزار کشتزار را آبيارى كند؛ بىنقص آبیاری کند؛ بینقص است؛ و هيچ لكهاى هیچ لکهای در آن نيست.» نیست.» گفتند: «اينك «اینک سخن درست آوردى.» آوردی.» پس آن را سر بريدند، بریدند، و چيزى چیزی نمانده بود كه نكنند. که نکنند.
و چون شخصى شخصی را كشتيد، کشتید، و در باره او با يكديگر یکدیگر به ستيزه برخاستيد، ستیزه برخاستید، و حال آنكه آنکه خدا، آنچه را كتمان مىكرديد، آشكار گردانيد. کتمان میکردید، آشکار گردانید.
پس فرموديم: «پارهاى فرمودیم: «پارهای از آن [گاو سر بريده بریده را] به آن [مقتول] بزنيد» بزنید» [تا زنده شود]. اين این گونه خدا مردگان را زنده مىكند، میکند، و آيات آیات خود را به شما مىنماياند، مینمایاند، باشد كه بينديشيد. که بیندیشید.
سپس دلهاى دلهای شما بعد از اين این [واقعه] سخت گرديد، گردید، همانند سنگ، يا یا سختتر از آن، چرا كه که از برخى برخی سنگها، جويهايى بيرون مىزند، جویهایی بیرون میزند، و پارهاى پارهای از آنها مىشكافد میشکافد و آب از آن خارج مىشود، میشود، و برخى برخی از آنها از بيم بیم خدا فرو مىريزد، میریزد، و خدا از آنچه مىكنيد میکنید غافل نيست.
آيا نیست.
آیا طمع داريد كه [اينان] دارید که [اینان] به شما ايمان بياورند؟ ایمان بیاورند؟ با آنكه گروهى آنکه گروهی از آنان سخنان خدا را مىشنيدند، میشنیدند، سپس آن را بعد از فهميدنش تحريف مىكردند، فهمیدنش تحریف میکردند، و خودشان هم مىدانستند. میدانستند.
و [همين يهوديان] [همین یهودیان] چون با كسانى كه ايمان کسانی که ایمان آوردهاند برخورد كنند، مىگويند: کنند، میگویند: «ما ايمان آوردهايم.» ایمان آوردهایم.» و وقتى وقتی با همديگر همدیگر خلوت مىكنند، مىگويند: میکنند، میگویند: «چرا از آنچه خداوند بر شما گشوده است، براى برای آنان حكايت مىكنيد حکایت میکنید تا آنان به [استناد] آن، پيش پیش پروردگارتان بر ضد شما استدلال كنند؟ آيا فكر نمىكنيد؟»
آيا نمىدانند كه کنند؟ آیا فکر نمیکنید؟»
آیا نمیدانند که خداوند آنچه را پوشيده مىدارند، پوشیده میدارند، و آنچه را آشكار مىكنند، مىداند؟ آشکار میکنند، میداند؟
و [بعضى] [بعضی] از آنان بىسوادانى بیسوادانی هستند كه كتاب که کتاب [خدا] را جز خيالات خامى نمىدانند، خیالات خامی نمیدانند، و فقط گمان مىبرند. میبرند.
پس واى وای بر كسانى كه كتاب [تحريفشدهاى] کسانی که کتاب [تحریفشدهای] با دستهاى دستهای خود مىنويسند، مینویسند، سپس مىگويند: «اين میگویند: «این از جانب خداست»، تا بدان بهاى ناچيزى بهای ناچیزی به دست آرند؛ پس واى وای بر ايشان ایشان از آنچه دستهايشان دستهایشان نوشته، و واى وای بر ايشان ایشان از آنچه [از اين این راه] به دست مىآورند. میآورند.
و گفتند: «جز روزهايى روزهایی چند، هرگز آتش به ما نخواهد رسيد.» رسید.» بگو: «مگر پيمانى پیمانی از خدا گرفتهايد؟ -كه گرفتهاید؟ -که خدا پيمان پیمان خود را هرگز خلاف نخواهد كرد- يا کرد- یا آنچه را نمىدانيد نمیدانید به دروغ به خدا نسبت مىدهيد؟»
آرى، كسى كه بدى میدهید؟»
آری، کسی که بدی به دست آورد، و گناهش او را در ميان گيرد، میان گیرد، پس چنين كسانى چنین کسانی اهل آتشند، و در آن ماندگار خواهند بود.
و كسانى كه ايمان کسانی که ایمان آورده، و كارهاى شايسته كردهاند، کارهای شایسته کردهاند، آنان اهل بهشتند، و در آن جاودان خواهند ماند.
و چون از فرزندان اسرائيل پيمان محكم گرفتيم كه: اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که: «جز خدا را نپرستيد، نپرستید، و به پدر و مادر، و خويشان خویشان و يتيمان یتیمان و مستمندان احسان كنيد، کنید، و با مردم [به زبان] خوش سخن بگوييد، بگویید، و نماز را به پا داريد، دارید، و زكات زکات را بدهيد»؛ بدهید»؛ آنگاه، جز اندكى اندکی از شما، [همگى] [همگی] به حالت اعراض روى برتافتيد. روی برتافتید.
و چون از شما پيمان محكم گرفتيم كه: پیمان محکم گرفتیم که: «خون همديگر همدیگر را مريزيد، مریزید، و يكديگر یکدیگر را از سرزمين سرزمین خود بيرون نكنيد»؛ بیرون نکنید»؛ سپس [به اين پيمان] این پیمان] اقرار كرديد، کردید، و خود گواهيد.
[ولى] گواهید.
[ولی] باز همين همین شما هستيد كه يكديگر هستید که یکدیگر را مىكشيد، میکشید، و گروهى گروهی از خودتان را از ديارشان بيرون مىرانيد، دیارشان بیرون میرانید، و به گناه و تجاوز، بر ضد آنان به يكديگر كمك مىكنيد. یکدیگر کمک میکنید. و اگر به اسارت پيش پیش شما آيند، آیند، به [دادن] فديه، فدیه، آنان را آزاد مىكنيد، میکنید، با آنكه آنکه [نه تنها كشتن، بلكه] بيرون كردن کشتن، بلکه] بیرون کردن آنان بر شما حرام شده است. آيا آیا شما به پارهاى پارهای از كتاب کتاب [تورات] ايمان مىآوريد، ایمان میآورید، و به پارهاى كفر مىورزيد؟ پارهای کفر میورزید؟ پس جزاى جزای هر كس کس از شما كه چنين كند، که چنین کند، جز خوارى خواری در زندگى دنيا چيزى زندگی دنیا چیزی نخواهد بود، و روز رستاخيز ايشان رستاخیز ایشان را به سختترين سختترین عذابها باز برند، و خداوند از آنچه مىكنيد میکنید غافل نيست.
همين كسانند كه زندگى دنيا نیست.
همین کسانند که زندگی دنیا را به [بهاى] [بهای] جهان ديگر خريدند. دیگر خریدند. پس نه عذاب آنان سبك سبک گردد، و نه ايشان يارى ایشان یاری شوند.
و همانا به موسى كتاب موسی کتاب [تورات] را داديم، دادیم، و پس از او پيامبرانى پیامبرانی را پشت سر هم فرستاديم، فرستادیم، و عيسى عیسی پسر مريم مریم را معجزههاى آشكار بخشيديم، معجزههای آشکار بخشیدیم، و او را با «روح القدس» تأييد كرديم؛ تأیید کردیم؛ پس چرا هر گاه پيامبرى چيزى پیامبری چیزی را كه خوشايند که خوشایند شما نبود برايتان برایتان آورد، كبر ورزيديد؟ گروهى کبر ورزیدید؟ گروهی را دروغگو خوانديد خواندید و گروهى گروهی را كشتيد. کشتید.
و گفتند: «دلهاى «دلهای ما در غلاف است.» [نه، چنين نيست] بلكه چنین نیست] بلکه خدا به سزاى كفرشان، سزای کفرشان، لعنتشان كرده کرده است. پس آنان كه ايمان مىآورند که ایمان میآورند چه اندكشمارهاند. اندکشمارهاند.
و هنگامى كه هنگامی که از جانب خداوند كتابى كه مؤيد کتابی که مؤید آنچه نزد آنان است برايشان برایشان آمد، و از ديرباز دیرباز [در انتظارش] بر كسانى كه كافر کسانی که کافر شده بودند پيروزى مىجستند؛ ولى همين كه پیروزی میجستند؛ ولی همین که آنچه [كه [که اوصافش] را مىشناختند برايشان میشناختند برایشان آمد، انكارش كردند. انکارش کردند. پس لعنت خدا بر كافران کافران باد.
وه كه که به چه بد بهايى بهایی خود را فروختند كه که به آنچه خدا نازل كرده کرده بود از سر رشك انكار رشک انکار آوردند، كه که چرا خداوند از فضل خويش خویش بر هر كس کس از بندگانش كه که بخواهد [آياتى] [آیاتی] فرو مىفرستد. میفرستد. پس به خشمى خشمی بر خشم ديگر دیگر گرفتار آمدند. و براى كافران عذابى برای کافران عذابی خفتآور است.
و چون به آنان گفته شود: «به آنچه خدا نازل كرده ايمان آوريد»، مىگويند: کرده ایمان آورید»، میگویند: «ما به آنچه بر [پيامبر] [پیامبر] خودمان نازل شده ايمان مىآوريم.» ایمان میآوریم.» و غير غیر آن را -با آنكه [كاملا] آنکه [کاملا] حق و مؤيد مؤید همان چيزى چیزی است كه که با آنان است- انكار مىكنند. انکار میکنند. بگو: «اگر مؤمن بوديد، بودید، پس چرا پيش پیش از اين، پيامبران این، پیامبران خدا را مىكشتيد؟» میکشتید؟»
و قطعاً موسى براى موسی برای شما معجزات آشكارى آشکاری آورد، سپس آن گوساله را در غياب وى غیاب وی [به خدايى] گرفتيد، خدایی] گرفتید، و ستمكار شديد. ستمکار شدید.
و آنگاه كه که از شما پيمان محكم گرفتيم، پیمان محکم گرفتیم، و [كوه] [کوه] طور را بر فراز شما برافراشتيم، برافراشتیم، [و گفتيم:] گفتیم:] «آنچه را به شما دادهايم دادهایم به جد و جهد بگيريد، بگیرید، و [به دستورهاى دستورهای آن] گوش فرا دهيد.» دهید.» گفتند: «شنيديم «شنیدیم و نافرمانى كرديم.» نافرمانی کردیم.» و بر اثر كفرشان، کفرشان، [مِهر ]گوساله در دلشان سرشته شد. بگو: «اگر مؤمنيد [بدانيد كه] ايمانتان مؤمنید [بدانید که] ایمانتان شما را به بد چيزى وامىدارد.» چیزی وامیدارد.»
بگو: «اگر در نزد خدا، سراى بازپسين يكسر سرای بازپسین یکسر به شما اختصاص دارد، نه ديگر دیگر مردم، پس اگر راست مىگوييد آرزوى میگویید آرزوی مرگ كنيد.»
ولى کنید.»
ولی به سبب كارهايى كه کارهایی که از پيش كردهاند، پیش کردهاند، هرگز آن را آرزو نخواهند كرد. کرد. و خدا به [حال] ستمگران داناست.
و آنان را مسلما آزمندترين آزمندترین مردم به زندگى، زندگی، و [حتى حريصتر] [حتی حریصتر] از كسانى كه شرك مىورزند خواهى يافت. کسانی که شرک میورزند خواهی یافت. هر يك یک از ايشان ایشان آرزو دارد كه كاش که کاش هزار سال عمر كند کند با آنكه آنکه اگر چنين عمرى چنین عمری هم به او داده شود، وى وی را از عذاب دور نتواند داشت. و خدا بر آنچه مىكنند بيناست. میکنند بیناست.
بگو: «كسى كه «کسی که دشمن جبرئيل جبرئیل است [در واقع دشمن خداست] چرا كه که او، به فرمان خدا، قرآن را بر قلبت نازل كرده کرده است، در حالى كه مؤيد [كتابهاى آسمانى] پيش حالی که مؤید [کتابهای آسمانی] پیش از آن، و هدايت هدایت و بشارتى براى بشارتی برای مؤمنان است.»
هر كه که دشمن خدا، و فرشتگان و فرستادگان او، و جبرئيل جبرئیل و ميكائيل میکائیل است [بداند كه] که] خدا يقينا یقینا دشمن كافران کافران است.
و همانا بر تو آياتى آیاتی روشن فرو فرستاديم، فرستادیم، و جز فاسقان [كسى] [کسی] آنها را انكار نمىكند. انکار نمیکند.
و مگر نه اين این بود كه [يهود] که [یهود] هر گاه پيمانى پیمانی بستند، گروهى گروهی از ايشان ایشان آن را دور افكندند؟ بلكه [حقيقت اين افکندند؟ بلکه [حقیقت این است كه] بيشترشان ايمان نمىآورند. که] بیشترشان ایمان نمیآورند.
و آنگاه كه فرستادهاى که فرستادهای از جانب خداوند برايشان برایشان آمد -كه -که آنچه را با آنان بود تصديق مىداشت- گروهى تصدیق میداشت- گروهی از اهل كتاب، كتاب کتاب، کتاب خدا را پشت سر افكندند، چنانكه گويى افکندند، چنانکه گویی [از آن هيچ] نمىدانند. هیچ] نمیدانند.
و آنچه را كه شيطان[صفت]ها که شیطان[صفت]ها در سلطنت سليمان سلیمان خوانده [و درس گرفته] بودند، پيروى كردند. پیروی کردند. و سليمان كفر نورزيد، ليكن سلیمان کفر نورزید، لیکن آن شيطان[صفت]ها شیطان[صفت]ها به كفر گراييدند كه کفر گراییدند که به مردم سحر مىآموختند. میآموختند. و [نيز [نیز از] آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابِل فرو فرستاده شده بود [پيروى كردند]، [پیروی کردند]، با اينكه اینکه آن دو [فرشته] هيچ كس هیچ کس را تعليم تعلیم [سحر] نمىكردند نمیکردند مگر آنكه آنکه [قبلا به او] مىگفتند: میگفتند: «ما [وسيله] آزمايشى [براى [وسیله] آزمایشی [برای شما ]هستيم، ]هستیم، پس زنهار كافر نشوى.» و[لى] کافر نشوی.» و[لی] آنها از آن دو [فرشته] چيزهايى مىآموختند كه چیزهایی میآموختند که به وسيله وسیله آن ميان میان مرد و همسرش جدايى بيفكنند. جدایی بیفکنند. هر چند بدون فرمان خدا نمىتوانستند نمیتوانستند به وسيله وسیله آن به احدى زيان احدی زیان برسانند. و [خلاصه] چيزى مىآموختند كه برايشان زيان چیزی میآموختند که برایشان زیان داشت، و سودى بديشان نمىرسانيد. سودی بدیشان نمیرسانید. و قطعاً [يهوديان] دريافته [یهودیان] دریافته بودند كه که هر كس خريدار اين کس خریدار این [متاع] باشد، در آخرت بهرهاى بهرهای ندارد. وه كه که چه بد بود آنچه به جان خريدند-اگر مىدانستند. خریدند-اگر میدانستند.
اگر آنها گرويده گرویده و پرهيزگارى كرده پرهیزگاری کرده بودند قطعاً پاداشى [كه] پاداشی [که] از جانب خدا [مىيافتند] [مییافتند] بهتر بود-اگر مىدانستند.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، نگوييد: میدانستند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، نگویید: «راعنا»، و بگوييد: بگویید: «انظرنا»، و [اين توصيه [این توصیه را] بشنويد؛ بشنوید؛ و [گر نه] كافران کافران را عذابى دردناك عذابی دردناک است.
نه كسانى كه کسانی که از اهل كتاب كافر کتاب کافر شدهاند، و نه مشركان [هيچ كدام] مشرکان [هیچ کدام] دوست نمىدارند خيرى نمیدارند خیری از جانب پروردگارتان بر شما فرود آيد، آید، با آنكه آنکه خدا هر كه که را خواهد به رحمت خود اختصاص دهد، و خدا داراى فزونبخشى عظيم دارای فزونبخشی عظیم است.
هر حكمى حکمی را نسخ كنيم، يا کنیم، یا آن را به [دست] فراموشى بسپاريم، فراموشی بسپاریم، بهتر از آن، يا یا مانندش را مىآوريم؛ میآوریم؛ مگر ندانستى كه ندانستی که خدا بر هر كارى کاری تواناست؟
مگر ندانستى كه فرمانروايى ندانستی که فرمانروایی آسمانها و زمين زمین از آن خداست؛ و شما جز خدا سرور و ياورى نداريد؟
آيا مىخواهيد یاوری ندارید؟
آیا میخواهید از پيامبر پیامبر خود همان را بخواهيد كه بخواهید که قبلا از موسى موسی خواسته شد؟ و هر كس كفر کس کفر را با ايمان ایمان عوض كند، کند، مسلما از راه درست گمراه شده است.
بسيارى بسیاری از اهل كتاب کتاب -پس از اينكه اینکه حق برايشان آشكار برایشان آشکار شد- از روى حسدى كه روی حسدی که در وجودشان بود، آرزو مىكردند كه میکردند که شما را، بعد از ايمانتان، كافر ایمانتان، کافر گردانند. پس عفو كنيد کنید و درگذريد، درگذرید، تا خدا فرمان خويش خویش را بياورد، كه بیاورد، که خدا بر هر كارى کاری تواناست.
و نماز را به پا داريد دارید و زكات زکات را بدهيد؛ بدهید؛ و هر گونه نيكى كه براى خويش نیکی که برای خویش از پيش فرستيد، پیش فرستید، آن را نزد خدا باز خواهيد يافت؛ آرى، خواهید یافت؛ آری، خدا به آنچه مىكنيد بيناست. میکنید بیناست.
و گفتند: «هرگز كسى کسی به بهشت درنيايد، درنیاید، مگر آنكه يهودى يا آنکه یهودی یا ترسا باشد.» اين آرزوهاى [واهىِ] ايشان این آرزوهای [واهیِ] ایشان است. بگو: «اگر راست مىگوييد، دليل میگویید، دلیل خود را بياوريد.»
آرى، بیاورید.»
آری، هر كس كه کس که خود را با تمام وجود، به خدا تسليم كند تسلیم کند و نيكوكار نیکوکار باشد، پس مزد وى پيش وی پیش پروردگار اوست، و بيمى بیمی بر آنان نيست، نیست، و غمگين غمگین نخواهند شد.
و يهوديان یهودیان گفتند: «ترسايان «ترسایان بر حق نيستند.» نیستند.» و ترسايان ترسایان گفتند: «يهوديان «یهودیان بر حق نيستند» نیستند» -با آنكه آنکه آنان كتاب [آسمانى] کتاب [آسمانی] را مىخوانند. میخوانند. افراد نادان نيز [سخنى] نیز [سخنی] همانند گفته ايشان ایشان گفتند. پس خداوند، روز رستاخيز رستاخیز در آنچه با هم اختلاف مىكردند، ميان میکردند، میان آنان داورى داوری خواهد كرد. کرد.
و كيست بيدادگرتر کیست بیدادگرتر از آن كس كه کس که نگذارد در مساجد خدا، نام وى وی برده شود، و در ويرانى ویرانی آنها بكوشد؟ بکوشد؟ آنان حق ندارند جز ترسان-لرزان در آن [مسجد]ها درآيند. درآیند. در اين دنيا ايشان این دنیا ایشان را خوارى، خواری، و در آخرت عذابى عذابی بزرگ است.
و مشرق و مغرب از آنِ خداست؛ پس به هر سو رو كنيد، کنید، آنجا روى روی [به] خداست. آرى، آری، خدا گشايشگر گشایشگر داناست.
و گفتند: «خداوند فرزندى براى فرزندی برای خود اختيار كرده اختیار کرده است.» او منزه است. بلكه بلکه هر چه در آسمانها و زمين زمین است، از آن اوست، [و] همه فرمانپذير اويند. فرمانپذیر اویند.
[او] پديد پدید آورنده آسمانها و زمين زمین [است]، و چون به كارى کاری اراده فرمايد، فرماید، فقط مىگويد: میگوید: «[موجود] باش»؛ پس [فوراً موجود] مىشود. میشود.
افراد نادان گفتند: «چرا خدا با ما سخن نمىگويد؟ يا براى نمیگوید؟ یا برای ما معجزهاى نمىآيد؟» كسانى كه پيش معجزهای نمیآید؟» کسانی که پیش از اينان اینان بودند [نيز] [نیز] مثل همين همین گفته ايشان ایشان را مىگفتند. میگفتند. دلها [و افكار]شان افکار]شان به هم مىماند. میماند. ما نشانهها[ى نشانهها[ی خود] را براى گروهى كه يقين برای گروهی که یقین دارند، نيك نیک روشن گردانيدهايم. گردانیدهایم.
ما تو را بحق فرستاديم، فرستادیم، تا بشارتگر و بيمدهنده باشى، بیمدهنده باشی، و [لى] [لی] درباره دوزخيان، دوزخیان، از تو پرسشى پرسشی نخواهد شد.
و هرگز يهوديان یهودیان و ترسايان ترسایان از تو راضى نمىشوند، راضی نمیشوند، مگر آنكه آنکه از كيش کیش آنان پيروى كنى. پیروی کنی. بگو: «در حقيقت، حقیقت، تنها هدايت هدایت خداست كه هدايت [واقعى] که هدایت [واقعی] است.» و چنانچه پس از آن علمى كه علمی که تو را حاصل شد، باز از هوسهاى هوسهای آنان پيروى كنى، پیروی کنی، در برابر خدا سرور و ياورى نخواهى یاوری نخواهی داشت.
كسانى كه كتاب [آسمانى] کسانی که کتاب [آسمانی] به آنان دادهايم، دادهایم، [و] آن را چنانكه بايد مىخوانند، ايشانند كه چنانکه باید میخوانند، ایشانند که بدان ايمان ایمان دارند. و[لى] كسانى كه و[لی] کسانی که بدان كفر کفر ورزند، همانانند كه زيانكارانند.
اى که زیانکارانند.
ای فرزندان اسرائيل، اسرائیل، نعمتم را، كه که بر شما ارزانى ارزانی داشتم، و اينكه اینکه شما را بر جهانيان برترى جهانیان برتری دادم، ياد كنيد. یاد کنید.
و بترسيد بترسید از روزى كه هيچ كس چيزى روزی که هیچ کس چیزی [از عذاب خدا] را از كسى کسی دفع نمىكند، نمیکند، و نه بدل و بلاگردانى بلاگردانی از وى پذيرفته وی پذیرفته شود، و نه او را ميانجيگرى میانجیگری سودمند افتد، و نه يارى یاری شوند.
و چون ابراهيم ابراهیم را پروردگارش با كلماتى بيازمود، کلماتی بیازمود، و وى وی آن همه را به انجام رسانيد، رسانید، [خدا به او] فرمود: «من تو را پيشواى پیشوای مردم قرار دادم.» [ابراهيم] پرسيد: [ابراهیم] پرسید: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: «پيمان «پیمان من به بيدادگران نمىرسد.» بیدادگران نمیرسد.»
و چون خانه [كعبه] [کعبه] را براى برای مردم محل اجتماع و [جاى] امنى [جای] امنی قرار داديم، دادیم، [و فرموديم:] فرمودیم:] «در مقام ابراهيم، نمازگاهى براى ابراهیم، نمازگاهی برای خود اختيار كنيد»، اختیار کنید»، و به ابراهيم ابراهیم و اسماعيل اسماعیل فرمان داديم كه: دادیم که: «خانه مرا براى طوافكنندگان برای طوافکنندگان و معتكفان معتکفان و ركوع رکوع و سجودكنندگان پاكيزه كنيد.» سجودکنندگان پاکیزه کنید.»
و چون ابراهيم ابراهیم گفت: «پروردگارا، اين [سرزمين] این [سرزمین] را شهرى شهری امن گردان، و مردمش را -هر كس کس از آنان كه که به خدا و روز بازپسين ايمان بياورد- بازپسین ایمان بیاورد- از فرآوردهها روزى روزی بخش»، فرمود: «و[لى] «و[لی] هر كس كفر کس کفر بورزد، اندكى اندکی برخوردارش مىكنم، میکنم، سپس او را با خوارى خواری به سوى سوی عذاب آتش [دوزخ] مىكشانم، میکشانم، و چه بد سرانجامى سرانجامی است.»
و هنگامى كه ابراهيم هنگامی که ابراهیم و اسماعيل پايههاى اسماعیل پایههای خانه [كعبه] [کعبه] را بالا مىبردند، [مىگفتند:] «اى میبردند، [میگفتند:] «ای پروردگار ما، از ما بپذير كه بپذیر که در حقيقت، حقیقت، تو شنواى دانايى. شنوای دانایی.
پروردگارا، ما را تسليم تسلیم [فرمان] خود قرار ده؛ و از نسل ما، امتى امتی فرمانبردار خود [پديد [پدید آر]؛ و آداب دينى دینی ما را به ما نشان ده؛ و بر ما ببخشاى، كه تويى توبهپذير ببخشای، که تویی توبهپذیر مهربان.
پروردگارا، در ميان میان آنان، فرستادهاى فرستادهای از خودشان برانگيز، برانگیز، تا آيات آیات تو را بر آنان بخواند، و كتاب کتاب و حكمت حکمت به آنان بياموزد بیاموزد و پاكيزهشان كند، زيرا كه پاکیزهشان کند، زیرا که تو خود، شكستناپذير حكيمى.» شکستناپذیر حکیمی.»
و چه كسى کسی -جز آنكه آنکه به سبكمغزى گرايد- سبکمغزی گراید- از آيين ابراهيم روى برمىتابد؟ آیین ابراهیم روی برمیتابد؟ و ما او را در اين دنيا برگزيديم؛ این دنیا برگزیدیم؛ و البته در آخرت [نيز] [نیز] از شايستگان شایستگان خواهد بود.
هنگامى كه هنگامی که پروردگارش به او فرمود: «تسليم «تسلیم شو»، گفت: «به پروردگار جهانيان تسليم جهانیان تسلیم شدم.»
و ابراهيم ابراهیم و يعقوب، یعقوب، پسران خود را به همان [آيين] [آیین] سفارش كردند؛ کردند؛ [و هر دو در وصيتشان چنين وصیتشان چنین گفتند:] «اى «ای پسران من، خداوند براى برای شما اين دين این دین را برگزيد؛ برگزید؛ پس، البته نبايد نباید جز مسلمان بميريد.»
آيا وقتى كه يعقوب بمیرید.»
آیا وقتی که یعقوب را مرگ فرا رسيد، رسید، حاضر بوديد؟ هنگامى كه بودید؟ هنگامی که به پسران خود گفت: «پس از من، چه را خواهيد پرستيد؟» خواهید پرستید؟» گفتند: «معبود تو، و معبود پدرانت، ابراهيم ابراهیم و اسماعيل اسماعیل و اسحاق -معبودى يگانه- -معبودی یگانه- را مىپرستيم؛ میپرستیم؛ و در برابر او تسليم هستيم.» تسلیم هستیم.»
آن جماعت را روزگار به سر آمد؛ دستاورد آنان براى برای آنان و دستاورد شما براى برای شماست؛ و از آنچه آنان مىكردهاند، میکردهاند، شما بازخواست نخواهيد نخواهید شد.
و [اهل كتاب] کتاب] گفتند: «يهودى يا مسيحى باشيد، «یهودی یا مسیحی باشید، تا هدايت يابيد»؛ هدایت یابید»؛ بگو: «نه، بلكه بلکه [بر] آيين ابراهيم آیین ابراهیم حقگرا [هستم]؛ و وى وی از مشركان مشرکان نبود.»
بگوييد: بگویید: «ما به خدا، و به آنچه بر ما نازل شده، و به آنچه بر ابراهيم ابراهیم و اسحاق و يعقوب یعقوب و اسباط نازل آمده، و به آنچه به موسى موسی و عيسى عیسی داده شده، و به آنچه به همه پيامبران پیامبران از سوى سوی پروردگارشان داده شده، ايمان آوردهايم؛ ميان هيچ يك ایمان آوردهایم؛ میان هیچ یک از ايشان ایشان فرق نمىگذاريم؛ نمیگذاریم؛ و در برابر او تسليم هستيم.» تسلیم هستیم.»
پس اگر آنان [هم] به آنچه شما بدان ايمان آوردهايد، ايمان ایمان آوردهاید، ایمان آوردند، قطعاً هدايت هدایت شدهاند، ولى ولی اگر روى روی برتافتند، جز اين نيست كه این نیست که سر ستيز ستیز [و جدايى جدایی ] دارند؛ و به زودى زودی خداوند [شر] آنان را از تو كفايت کفایت خواهد كرد، كه کرد، که او شنواى شنوای داناست.
اين این است نگارگرى الهى؛ نگارگری الهی؛ و كيست کیست خوشنگارتر از خدا؟ و ما او را پرستندگانيم. پرستندگانیم.
بگو: آيا آیا درباره خدا با ما بحث و گفتگو مىكنيد؟ میکنید؟ با آنكه آنکه او پروردگار ما و پروردگار شماست؛ و كردارهاى کردارهای ما از آن ما، و كردارهاى کردارهای شما از آن شماست، و ما براى برای او اخلاص مىورزيم.
يا مىگوييد: «ابراهيم میورزیم.
یا میگویید: «ابراهیم و اسماعيل اسماعیل و اسحاق و يعقوب یعقوب و اسباط [دوازدهگانه] يهودى يا نصرانى یهودی یا نصرانی بودهاند؟» بگو: «آيا «آیا شما بهتر مىدانيد يا میدانید یا خدا؟» و كيست ستمكارتر کیست ستمکارتر از آن كس كه شهادتى کس که شهادتی از خدا را در نزد خويش پوشيده خویش پوشیده دارد؟ و خدا از آنچه مىكنيد میکنید غافل نيست. نیست.
آن جماعت را روزگار سپرى سپری شد؛ براى ايشان برای ایشان است آنچه به دست آوردهاند؛ و براى برای شماست آنچه به دست آوردهايد؛ آوردهاید؛ و از آنچه آنان مىكردهاند، میکردهاند، شما بازخواست نخواهيد نخواهید شد.
به زودى زودی مردم كم کم خرد خواهند گفت: «چه چيز چیز آنان را از قبلهاى كه قبلهای که بر آن بودند رويگردان كرد؟» رویگردان کرد؟» بگو: «مشرق و مغرب از آن خداست؛ هر كه که را خواهد به راه راست هدايت مىكند.» هدایت میکند.»
و بدين بدین گونه شما را امتى ميانه امتی میانه قرار داديم، دادیم، تا بر مردم گواه باشيد؛ باشید؛ و پيامبر پیامبر بر شما گواه باشد. و قبلهاى قبلهای را كه [چندى] که [چندی] بر آن بودى، بودی، مقرر نكرديم نکردیم جز براى آنكه كسى برای آنکه کسی را كه که از پيامبر پيروى مىكند، پیامبر پیروی میکند، از آن كس كه کس که از عقيده عقیده خود برمىگردد بازشناسيم؛ برمیگردد بازشناسیم؛ هر چند [اين كار] [این کار] جز بر كسانى كه کسانی که خدا هدايت[شان] كرده، هدایت[شان] کرده، سخت گران بود؛ و خدا بر آن نبود كه ايمان که ایمان شما را ضايع ضایع گرداند، زيرا زیرا خدا [نسبت] به مردم دلسوز و مهربان است.
ما [به هر سو] گردانيدنِ رويت گردانیدنِ رویت در آسمان را نيك مىبينيم. نیک میبینیم. پس [باش تا] تو را به قبلهاى كه قبلهای که بدان خشنود شوى برگردانيم؛ شوی برگردانیم؛ پس روى روی خود را به سوى سوی مسجدالحرام كن؛ کن؛ و هر جا بوديد، روى بودید، روی خود را به سوى سوی آن بگردانيد. بگردانید. در حقيقت، حقیقت، اهل كتاب نيك مىدانند كه اين [تغيير کتاب نیک میدانند که این [تغییر قبله] از جانب پروردگارشان [بجا و] درست است؛ و خدا از آنچه مىكنند میکنند غافل نيست. نیست.
و اگر هر گونه معجزهاى براى معجزهای برای اهل كتاب بياورى کتاب بیاوری [باز] قبله تو را پيروى نمىكنند، پیروی نمیکنند، و تو [نيز] پيرو [نیز] پیرو قبله آنان نيستى، نیستی، و خود آنان پيرو پیرو قبله يكديگر نيستند، یکدیگر نیستند، و پس از علمى كه علمی که تو را [حاصل] آمده، اگر از هوسهاى ايشان پيروى كنى، هوسهای ایشان پیروی کنی، در آن صورت جداً از ستمكاران خواهى ستمکاران خواهی بود.
كسانى كه کسانی که به ايشان كتاب [آسمانى] دادهايم، ایشان کتاب [آسمانی] دادهایم، همان گونه كه که پسران خود را مىشناسند، میشناسند، او [=محمد] را مىشناسند؛ میشناسند؛ و مسلماً گروهى گروهی از ايشان حقيقت ایشان حقیقت را نهفته مىدارند، میدارند، و خودشان [هم] مىدانند. میدانند.
حق از جانب پروردگار توست. پس مبادا از ترديدكنندگان باشى. تردیدکنندگان باشی.
و براى برای هر كسى قبلهاى کسی قبلهای است كه وى روى که وی روی خود را به آن [سوى] مىگرداند؛ [سوی] میگرداند؛ پس در كارهاى نيك کارهای نیک بر يكديگر پيشى گيريد. یکدیگر پیشی گیرید. هر كجا كه باشيد، کجا که باشید، خداوند همگى همگی شما را [به سوى سوی خود باز] مىآورد؛ میآورد؛ در حقيقت، حقیقت، خدا بر همه چيز چیز تواناست.
و از هر كجا بيرون آمدى، روى کجا بیرون آمدی، روی خود را به سوى سوی مسجدالحرام بگردان، و البته اين این [فرمان] حق است و از جانب پروردگار تو است و خداوند از آنچه مىكنيد میکنید غافل نيست. نیست.
و از هر كجا بيرون آمدى، کجا بیرون آمدی، [به هنگام نماز] روى روی خود را به سمت مسجدالحرام بگردان؛ و هر كجا بوديد رويهاى کجا بودید رویهای خود را به سوى سوی آن بگردانيد، بگردانید، تا براى برای مردم -غير -غیر از ستمگرانشان- بر شما حجتى حجتی نباشد. پس، از آنان نترسيد، نترسید، و از من بترسيد، بترسید، تا نعمت خود را بر شما كامل کامل گردانم، و باشد كه هدايت شويد. که هدایت شوید.
همان طور كه که در ميان میان شما، فرستادهاى فرستادهای از خودتان روانه كرديم، [كه] آيات کردیم، [که] آیات ما را بر شما مىخواند، میخواند، و شما را پاك مىگرداند، پاک میگرداند، و به شما كتاب کتاب و حكمت مىآموزد، حکمت میآموزد، و آنچه را نمىدانستيد نمیدانستید به شما ياد مىدهد. یاد میدهد.
پس مرا ياد كنيد، یاد کنید، [تا] شما را ياد كنم؛ یاد کنم؛ و شكرانهام شکرانهام را به جاى آريد؛ جای آرید؛ و با من ناسپاسى نكنيد.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، ناسپاسی نکنید.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از شكيبايى شکیبایی و نماز يارى جوييد؛ زيرا یاری جویید؛ زیرا خدا با شكيبايان شکیبایان است.
و كسانى کسانی را كه که در راه خدا كشته مىشوند، کشته میشوند، مرده نخوانيد، بلكه نخوانید، بلکه زندهاند؛ ولى ولی شما نمىدانيد. نمیدانید.
و قطعاً شما را به چيزى چیزی از [قبيلِ] [قبیلِ] ترس و گرسنگى، گرسنگی، و كاهشى کاهشی در اموال و جانها و محصولات مىآزماييم؛ میآزماییم؛ و مژده ده شكيبايان شکیبایان را:
[همان] كسانى كه کسانی که چون مصيبتى مصیبتی به آنان برسد، مىگويند: میگویند: «ما از آنِ خدا هستيم، هستیم، و به سوى سوی او باز مىگرديم.» میگردیم.»
بر ايشان ایشان درودها و رحمتى رحمتی از پروردگارشان [باد] و راهيافتگان راهیافتگان [هم] خود ايشانند. ایشانند.
در حقيقت، حقیقت، «صفا» و «مروه» از شعاير شعایر خداست [كه يادآور [که یادآور اوست]؛ پس هر كه که خانه [خدا] را حج كند، يا کند، یا عمره گزارد، بر او گناهى نيست كه ميان گناهی نیست که میان آن دو سعى سعی به جاى جای آورد. و هر كه که افزون بر فريضه، كار نيكى كند، فریضه، کار نیکی کند، خدا حق شناس و داناست.
كسانى كه نشانههاى کسانی که نشانههای روشن، و رهنمودى رهنمودی را كه که فرو فرستادهايم، فرستادهایم، بعد از آنكه آنکه آن را براى برای مردم در كتاب توضيح دادهايم، کتاب توضیح دادهایم، نهفته مىدارند، میدارند، آنان را خدا لعنت مىكند، میکند، و لعنتكنندگان لعنتکنندگان لعنتشان مىكنند. میکنند.
مگر كسانى كه کسانی که توبه كردند، کردند، و [خود را] اصلاح نمودند، و [حقيقت [حقیقت را] آشكار كردند، آشکار کردند، پس بر آنان خواهم بخشود؛ و من توبهپذير توبهپذیر مهربانم.
كسانى كه كافر کسانی که کافر شدند، و در حال كفر کفر مردند، لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر آنان باد.
در آن [لعنت] جاودانه بمانند؛ نه عذابشان كاسته کاسته گردد، و نه مهلت يابند. یابند.
و معبود شما، معبود يگانهاى یگانهای است كه که جز او هيچ معبودى نيست، هیچ معبودی نیست، [و اوست] بخشايشگر بخشایشگر مهربان.
راستى كه راستی که در آفرينش آفرینش آسمانها و زمين، زمین، و در پى يكديگر پی یکدیگر آمدن شب و روز، و كشتيهايى كه کشتیهایی که در دريا دریا روانند با آنچه به مردم سود مىرساند، میرساند، و [همچنين] آبى كه [همچنین] آبی که خدا از آسمان فرو فرستاده، و با آن، زمين زمین را پس از مردنش زنده گردانيده، گردانیده، و در آن هر گونه جنبندهاى پراكنده كرده، جنبندهای پراکنده کرده، و [نيز [نیز در] گردانيدن گردانیدن بادها، و ابرى كه ميان ابری که میان آسمان و زمين آرميده زمین آرمیده است، براى گروهى كه مىانديشند، برای گروهی که میاندیشند، واقعاً نشانههايى [گويا] نشانههایی [گویا] وجود دارد.
و برخى برخی از مردم، در برابر خدا، همانندهايى [براى همانندهایی [برای او] برمىگزينند، برمیگزینند، و آنها را چون دوستى دوستی خدا، دوست مىدارند؛ ولى كسانى كه ايمان میدارند؛ ولی کسانی که ایمان آوردهاند، به خدا محبت بيشترى بیشتری دارند. كسانى كه کسانی که [با برگزيدن برگزیدن بتها، به خود] ستم نمودهاند اگر مىدانستند هنگامى كه میدانستند هنگامی که عذاب را مشاهده كنند کنند تمام نيرو[ها] نیرو[ها] از آنِ خداست، و خدا سختكيفر سختکیفر است.
آنگاه كه پيشوايان که پیشوایان از پيروان بيزارى جويند؛ پیروان بیزاری جویند؛ و عذاب را مشاهده كنند، کنند، و ميانشان پيوندها بريده میانشان پیوندها بریده گردد.
و پيروان مىگويند: «كاش براى پیروان میگویند: «کاش برای ما بازگشتى بازگشتی بود تا همان گونه كه که [آنان] از ما بيزارى بیزاری جستند [ما نيز] نیز] از آنان بيزارى مىجستيم.» اين بیزاری میجستیم.» این گونه خداوند، كارهايشان کارهایشان را -كه -که بر آنان مايه مایه حسرتهاست- به ايشان مىنماياند، ایشان مینمایاند، و از آتش بيرونآمدنى نيستند.
اى بیرونآمدنی نیستند.
ای مردم، از آنچه در زمين زمین است حلال و پاكيزه پاکیزه را بخوريد، بخورید، و از گامهاى شيطان پيروى مكنيد كه گامهای شیطان پیروی مکنید که او دشمن آشكار آشکار شماست.
[او] شما را فقط به بدى بدی و زشتى زشتی فرمان مىدهد، میدهد، و [وامىدارد] [وامیدارد] تا بر خدا، چيزى چیزی را كه نمىدانيد بربنديد. که نمیدانید بربندید.
و چون به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده کرده است پيروى كنيد»؛ مىگويند: پیروی کنید»؛ میگویند: «نه، بلكه بلکه از چيزى كه چیزی که پدران خود را بر آن يافتهايم، پيروى مىكنيم.» آيا یافتهایم، پیروی میکنیم.» آیا هر چند پدرانشان چيزى چیزی را درك نمىكرده درک نمیکرده و به راه صواب نمىرفتهاند نمیرفتهاند [باز هم در خور پيروى پیروی هستند]؟
و مَثَل [دعوتكننده] كافران [دعوتکننده] کافران چون مَثَل كسى کسی است كه حيوانى که حیوانی را كه که جز صدا و ندايى ندایی [مبهم، چيزى] نمىشنود چیزی] نمیشنود بانگ مىزند. [آرى،] كرند، میزند. [آری،] کرند، لالند، كورند. کورند. [و] درنمىيابند.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، درنمییابند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از نعمتهاى پاكيزهاى كه روزى نعمتهای پاکیزهای که روزی شما كردهايم، بخوريد کردهایم، بخورید و اگر تنها او را مىپرستيد میپرستید خدا را شكر كنيد. شکر کنید.
[خداوند،] تنها مردار و خون و گوشت خوك خوک و آنچه را كه که [هنگام سر بريدن] بریدن] نام غير غیر خدا بر آن برده شده، بر شما حرام گردانيده گردانیده است. [ولى] كسى كه [براى [ولی] کسی که [برای حفظ جان خود به خوردن آنها] ناچار شود، در صورتى كه صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد بر او گناهى نيست، زيرا گناهی نیست، زیرا خدا آمرزنده و مهربان است.
كسانى كه کسانی که آنچه را خداوند از كتاب کتاب نازل كرده، کرده، پنهان مىدارند میدارند و بدان بهاى ناچيزى بهای ناچیزی به دست مىآورند، میآورند، آنان جز آتش در شكمهاى خويش شکمهای خویش فرو نبرند. و خدا روز قيامت قیامت با ايشان ایشان سخن نخواهد گفت، و پاكشان پاکشان نخواهد كرد، کرد، و عذابى دردناك عذابی دردناک خواهند داشت.
آنان همان كسانى کسانی هستند كه گمراهى که گمراهی را به [بهاى] هدايت، [بهای] هدایت، و عذاب را به [ازاى] [ازای] آمرزش خريدند، خریدند، پس به راستى راستی چه اندازه بايد باید بر آتش شكيبا شکیبا باشند!
چرا كه که خداوند كتاب کتاب [تورات] را به حق نازل كرده کرده است، و كسانى كه کسانی که در باره كتاب کتاب [خدا] با يكديگر یکدیگر به اختلاف پرداختند، در ستيزهاى ستیزهای دور و درازند.
نيكوكارى نیکوکاری آن نيست كه روى نیست که روی خود را به سوى سوی مشرق و [يا] [یا] مغرب بگردانيد، بلكه نيكى بگردانید، بلکه نیکی آن است كه كسى که کسی به خدا و روز بازپسين بازپسین و فرشتگان و كتاب [آسمانى] کتاب [آسمانی] و پيامبران ايمان پیامبران ایمان آورد، و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش، به خويشاوندان خویشاوندان و يتيمان یتیمان و بينوايان بینوایان و در راهماندگان و گدايان گدایان و در [راه آزاد كردن] کردن] بندگان بدهد، و نماز را برپاى برپای دارد، و زكات زکات را بدهد، و آنان كه که چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند؛ و در سختى سختی و زيان، زیان، و به هنگام جنگ شكيبايانند؛ شکیبایانند؛ آنانند كسانى كه کسانی که راست گفتهاند، و آنان همان پرهيزگارانند.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، پرهیزگارانند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، در باره كشتگان، کشتگان، بر شما [حق] قصاص مقرر شده: آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن. و هر كس كه کس که از جانب برادر [دينى]اش [يعنى ولىّ [دینی]اش [یعنی ولیّ مقتول]، چيزى چیزی [از حق قصاص] به او گذشت شود، [بايد [باید از گذشت ولىّ ولیّ مقتول] به طور پسنديده پيروى كند، پسندیده پیروی کند، و با [رعايت] [رعایت] احسان، [خونبها را] به او بپردازد. اين [حكم] تخفيف این [حکم] تخفیف و رحمتى رحمتی از پروردگار شماست؛ پس هر كس، کس، بعد از آن از اندازه درگذرد، وى وی را عذابى دردناك عذابی دردناک است.
و اى ای خردمندان، شما را در قصاص زندگانى زندگانی است، باشد كه که به تقوا گراييد. گرایید.
بر شما مقرر شده است كه که چون يكى یکی از شما را مرگ فرا رسد، اگر مالى مالی بر جاى جای گذارد، براى برای پدر و مادر و خويشاوندان خویشاوندان [خود] به طور پسنديده وصيت كند؛ [اين كار] حقى پسندیده وصیت کند؛ [این کار] حقی است بر پرهيزگاران. پرهیزگاران.
پس هر كس کس آن [وصيت] [وصیت] را بعد از شنيدنش تغيير شنیدنش تغییر دهد، گناهش تنها بر [گردن] كسانى کسانی است كه که آن را تغيير مىدهند. آرى، تغییر میدهند. آری، خدا شنواى شنوای داناست.
ولى كسى كه ولی کسی که از انحراف [و تمايل بيجاى] وصيتكنندهاى تمایل بیجای] وصیتکنندهای [نسبت به ورثهاش] يا یا از گناه او [در وصيت وصیت به كار کار خلاف] بيم بیم داشته باشد و ميانشان میانشان را سازش دهد، بر او گناهى نيست، كه گناهی نیست، که خدا آمرزنده مهربان است.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، ای کسانی که ایمان آوردهاید، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه كه که بر كسانى كه پيش کسانی که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد كه پرهيزگارى كنيد. که پرهیزگاری کنید.
[روزه در] روزهاى معدودى روزهای معدودی [بر شما مقرر شده است]. [ولى] [ولی] هر كس کس از شما بيمار يا بیمار یا در سفر باشد، [به همان شماره] تعدادى تعدادی از روزهاى ديگر روزهای دیگر [را روزه بدارد]، و بر كسانى كه کسانی که [روزه] طاقتفرساست، كفارهاى کفارهای است كه خوراك که خوراک دادن به بينوايى بینوایی است. و هر كس کس به ميل میل خود، بيشتر نيكى كند، بیشتر نیکی کند، پس آن براى برای او بهتر است، و اگر بدانيد، بدانید، روزه گرفتن براى برای شما بهتر است.
ماه رمضان [همان ماه] است كه که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [كتابى [کتابی ] كه که مردم را راهبر، و [متضمّن] دلايل آشكار هدايت، دلایل آشکار هدایت، و [ميزان] تشخيص [میزان] تشخیص حق از باطل است. پس هر كس کس از شما اين این ماه را درك كند بايد درک کند باید آن را روزه بدارد، و كسى كه بيمار يا کسی که بیمار یا در سفر است [بايد [باید به شماره آن،] تعدادى تعدادی از روزهاى ديگر روزهای دیگر [را روزه بدارد]. خدا براى برای شما آسانى مىخواهد آسانی میخواهد و براى برای شما دشوارى نمىخواهد؛ دشواری نمیخواهد؛ تا شماره [مقرر ]را تكميل كنيد تکمیل کنید و خدا را به پاس آنكه رهنمونيتان كرده آنکه رهنمونیتان کرده است به بزرگى بستاييد، بزرگی بستایید، و باشد كه شكرگزارى كنيد. که شکرگزاری کنید.
و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزديكم، نزدیکم، و دعاى دعاكننده دعای دعاکننده را -به هنگامى كه هنگامی که مرا بخواند- اجابت مىكنم، میکنم، پس [آنان] بايد باید فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان ایمان آورند، باشد كه که راه يابند. یابند.
در شبهاى شبهای روزه، همخوابگى همخوابگی با زنانتان بر شما حلال گرديده گردیده است. آنان براى برای شما لباسى لباسی هستند و شما براى برای آنان لباسى هستيد. لباسی هستید. خدا مىدانست كه میدانست که شما با خودتان ناراستى مىكرديد، ناراستی میکردید، پس توبه شما را پذيرفت پذیرفت و از شما درگذشت. پس، اكنون اکنون [در شبهاى شبهای ماه رمضان مىتوانيد] میتوانید] با آنان همخوابگى كنيد، همخوابگی کنید، و آنچه را خدا براى برای شما مقرر داشته طلب كنيد. کنید. و بخوريد بخورید و بياشاميد بیاشامید تا رشته سپيد سپید بامداد از رشته سياه سیاه [شب] بر شما نمودار شود؛ سپس روزه را تا [فرا رسيدن] رسیدن] شب به اتمام رسانيد. رسانید. و در حالى كه حالی که در مساجد معتكف هستيد معتکف هستید [با زنان] درنياميزيد. اين درنیامیزید. این است حدود احكام الهى! احکام الهی! پس [زنهار به قصد گناه] بدان نزديك نشويد. اين نزدیک نشوید. این گونه، خداوند آيات آیات خود را براى برای مردم بيان مىكند، بیان میکند، باشد كه که پروا پيشه كنند. پیشه کنند.
و اموالتان را ميان میان خودتان به ناروا مخوريد، مخورید، و [به عنوان رشوه قسمتى قسمتی از] آن را به قضات مدهيد مدهید تا بخشى بخشی از اموال مردم را به گناه بخوريد، بخورید، در حالى كه حالی که خودتان [هم خوب] مىدانيد. میدانید.
در باره [حكمت] هلالها[ى [حکمت] هلالها[ی ماه] از تو مىپرسند، میپرسند، بگو: «آنها [شاخص] گاهشمارى براى گاهشماری برای مردم و [موسم] حجّاند.» و نيكى نیکی آن نيست كه نیست که از پشت خانهها درآييد، بلكه نيكى درآیید، بلکه نیکی آن است كه كسى که کسی تقوا پيشه كند، پیشه کند، و به خانهها از در [ورودى] [ورودی] آنها درآييد، درآیید، و از خدا بترسيد، بترسید، باشد كه که رستگار گرديد. گردید.
و در راه خدا، با كسانى كه کسانی که با شما مىجنگند، بجنگيد، ولى میجنگند، بجنگید، ولی از اندازه درنگذريد، زيرا درنگذرید، زیرا خداوند تجاوزكاران تجاوزکاران را دوست نمىدارد؛ نمیدارد؛
و هر كجا کجا بر ايشان ایشان دست يافتيد یافتید آنان را بكشيد، بکشید، و همان گونه كه که شما را بيرون بیرون راندند، آنان را بيرون برانيد، بیرون برانید، [چرا كه] که] فتنه [=شرك] [=شرک] از قتل بدتر است، [با اين این همه] در كنار کنار مسجد الحرام با آنان جنگ مكنيد، مکنید، مگر آنكه آنکه با شما در آن جا به جنگ درآيند، درآیند، پس اگر با شما جنگيدند، جنگیدند، آنان را بكشيد، كه كيفر كافران چنين بکشید، که کیفر کافران چنین است.
و اگر بازايستادند، بازایستادند، البته خدا آمرزنده مهربان است.
با آنان بجنگيد بجنگید تا ديگر فتنهاى دیگر فتنهای نباشد، و دين، دین، مخصوص خدا شود. پس اگر دست برداشتند، تجاوز جز بر ستمكاران ستمکاران روا نيست.
اين نیست.
این ماه حرام در برابر آن ماه حرام است، و [هتك] [هتک] حرمتها قصاص دارد. پس هر كس کس بر شما تعدّى كرد، تعدّی کرد، همان گونه كه که بر شما تعدّى كرده، تعدّی کرده، بر او تعدّى كنيد تعدّی کنید و از خدا پروا بداريد بدارید و بدانيد كه بدانید که خدا با تقواپيشگان تقواپیشگان است.
و در راه خدا انفاق كنيد، کنید، و خود را با دست خود به هلاكت ميفكنيد، هلاکت میفکنید، و نيكى كنيد كه نیکی کنید که خدا نيكوكاران نیکوکاران را دوست مىدارد. میدارد.
و براى برای خدا حجّ و عمره را به پايان رسانيد، پایان رسانید، و اگر [به علت موانعى] موانعی] بازداشته شديد، شدید، آنچه از قربانى ميسر قربانی میسر است [قربانى كنيد]؛ [قربانی کنید]؛ و تا قربانى قربانی به قربانگاه نرسيده نرسیده سر خود را متراشيد؛ متراشید؛ و هر كس کس از شما بيمار بیمار باشد يا یا در سر ناراحتيى ناراحتیی داشته باشد [و ناچار شود در احرام سر بتراشد] به كفاره کفاره [آن، بايد] روزهاى باید] روزهای بدارد، يا صدقهاى یا صدقهای دهد، يا قربانيى بكند؛ یا قربانیی بکند؛ و چون ايمنى يافتيد، ایمنی یافتید، پس هر كس کس از [اعمال] عمره به حجّ پرداخت، [بايد [باید ]آنچه از قربانى ميسر قربانی میسر است [قربانى كند]، [قربانی کند]، و آن كس كه [قربانى ]نيافت [بايد] کس که [قربانی ]نیافت [باید] در هنگام حجّ، سه روز روزه [بدارد]؛ و چون برگشتيد برگشتید هفت [روز ديگر دیگر روزه بداريد]؛ اين بدارید]؛ این ده [روز] تمام است. اين این [حجّ تمتّع ]براى كسى ]برای کسی است كه که اهل مسجد الحرام [=مكّه] [=مکّه] نباشد؛ و از خدا بترسيد، بترسید، و بدانيد كه بدانید که خدا سختكيفر سختکیفر است.
حجّ در ماههاى معينى ماههای معینی است. پس هر كس کس در اين این [ماه]ها، حجّ را [برخود] واجب گرداند، [بداند كه] که] در اثناى اثنای حجّ، همبسترى همبستری و گناه و جدال [روا] نيست، نیست، و هر كار نيكى کار نیکی انجام مىدهيد، میدهید، خدا آن را مىداند، میداند، و براى برای خود توشه برگيريد كه برگیرید که در حقيقت، بهترين حقیقت، بهترین توشه، پرهيزگارى پرهیزگاری است، و اى ای خردمندان! از من پروا كنيد. کنید.
بر شما گناهى نيست كه گناهی نیست که [در سفر حجّ] از فضل پروردگارتان [روزىِ خويش] بجوييد؛ [روزیِ خویش] بجویید؛ پس چون از عرفات كوچ نموديد، کوچ نمودید، خدا را در مشعر الحرام ياد كنيد، یاد کنید، و يادش كنيد كه یادش کنید که شما را كه پيشتر که پیشتر از بيراهان بوديد، بیراهان بودید، فرا راه آورد.
پس، از همان جا كه که [انبوه] مردم روانه مىشوند، میشوند، شما نيز نیز روانه شويد شوید و از خداوند آمرزش خواهيد كه خواهید که خدا آمرزنده مهربان است.
و چون آداب ويژه ویژه حجّ خود را به جاى آورديد، جای آوردید، همان گونه كه که پدران خود را به ياد مىآوريد، يا یاد میآورید، یا با يادكردنى بيشتر، یادکردنی بیشتر، خدا را به ياد آوريد. یاد آورید. و از مردم كسى کسی است كه مىگويد: که میگوید: «پروردگارا، به ما، در همين دنيا همین دنیا عطا كن» کن» و حال آنكه براى آنکه برای او در آخرت نصيبى نيست. نصیبی نیست.
و برخى برخی از آنان مىگويند: میگویند: «پروردگارا! در اين دنيا این دنیا به ما نيكى نیکی و در آخرت [نيز] نيكى [نیز] نیکی عطا كن، کن، و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار.»
آنانند كه که از دستاوردشان بهرهاى بهرهای خواهند داشت و خدا زودشمار است.
و خدا را در روزهايى معيّن ياد كنيد، روزهایی معیّن یاد کنید، پس هر كس کس شتاب كند کند [و اعمال را] در دو روز [انجام دهد]، گناهى گناهی بر او نيست، نیست، و هر كه تأخير كند که تأخیر کند [و اعمال را در سه روز انجام دهد] گناهى گناهی بر او نيست. [اين اختيار ]براى كسى نیست. [این اختیار ]برای کسی است كه که [از محرمات] پرهيز كرده پرهیز کرده باشد. و از خدا پروا كنيد کنید و بدانيد كه بدانید که شما را به سوى سوی او گرد خواهد آورد.
و از ميان میان مردم كسى کسی است كه که در زندگى اين دنيا زندگی این دنیا سخنش تو را به تعجّب وامىدارد، وامیدارد، و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه مىگيرد، میگیرد، و حال آنكه آنکه او سختترين سختترین دشمنان است.
و چون برگردد [يا رياستى يابد] كوشش مىكند كه در زمين [یا ریاستی یابد] کوشش میکند که در زمین فساد نمايد نماید و كِشت کِشت و نسل را نابود سازد، و خداوند تباهكارى تباهکاری را دوست ندارد.
و چون به او گفته شود: «از خدا پروا كن» کن» نخوت، وى وی را به گناه كشاند. کشاند. پس جهنم براى برای او بس است، و چه بد بسترى بستری است.
و از ميان میان مردم كسى کسی است كه که جان خود را براى برای طلب خشنودى خشنودی خدا مىفروشد، میفروشد، و خدا نسبت به [اين] [این] بندگان مهربان است.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، همگى ای کسانی که ایمان آوردهاید، همگی به اطاعت [خدا] درآييد، درآیید، و گامهاى شيطان گامهای شیطان را دنبال مكنيد كه مکنید که او براى برای شما دشمنى آشكار دشمنی آشکار است.
و اگر پس از آنكه براى آنکه برای شما دلايل آشكار دلایل آشکار آمد، دستخوش لغزش شديد، بدانيد كه شدید، بدانید که خداوند تواناى حكيم توانای حکیم است.
مگر انتظار آنان غير غیر از اين این است كه که خدا و فرشتگان، در [زير] سايبانهايى [زیر] سایبانهایی از ابر سپيد سپید به سوى سوی آنان بيايند بیایند و كار [داورى] يكسره کار [داوری] یکسره شود؟ و كارها کارها به سوى سوی خدا بازگردانده مىشود. میشود.
از فرزندان اسرائيل اسرائیل بپرس: چه بسيار نشانههاى روشنى بسیار نشانههای روشنی به آنان داديم دادیم و هر كس کس نعمت خدا را -پس از آنكه براى آنکه برای او آمد- [به كفران] کفران] بدل كند، کند، خدا سختكيفر سختکیفر است.
زندگى دنيا زندگی دنیا در چشم كافران کافران آراسته شده است، و مؤمنان را ريشخند مىكنند ریشخند میکنند و [حال آنكه] كسانى كه تقواپيشه آنکه] کسانی که تقواپیشه بودهاند، در روز رستاخيز، رستاخیز، از آنان برترند و خدا به هر كه که بخواهد، بىشمار روزى مىدهد. بیشمار روزی میدهد.
مردم، امتى يگانه امتی یگانه بودند؛ پس خداوند پيامبران پیامبران را نويدآور نویدآور و بيمدهنده برانگيخت، بیمدهنده برانگیخت، و با آنان، كتاب کتاب [خود] را بحق فرو فرستاد، تا ميان میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى كند. داوری کند. و جز كسانى كه [كتاب] کسانی که [کتاب] به آنان داده شد -پس از آنكه دلايل آنکه دلایل روشن براى برای آنان آمد- به خاطر ستم [و حسدى] كه ميانشان حسدی] که میانشان بود، [هيچ كس] [هیچ کس] در آن اختلاف نكرد. نکرد. پس خداوند آنان را كه ايمان که ایمان آورده بودند، به توفيق خويش، توفیق خویش، به حقيقت حقیقت آنچه كه که در آن اختلاف داشتند، هدايت كرد. هدایت کرد. و خدا هر كه که را بخواهد به راه راست هدايت مىكند.
آيا پنداشتيد كه هدایت میکند.
آیا پنداشتید که داخل بهشت مىشويد میشوید و حال آنكه آنکه هنوز مانند آنچه بر [سر] پيشينيان پیشینیان شما آمد، بر [سر] شما نيامده نیامده است؟ آنان دچار سختى سختی و زيان زیان شدند و به [هول و] تكان تکان درآمدند، تا جايى كه پيامبر جایی که پیامبر [خدا ]و كسانى كه کسانی که با وى ايمان وی ایمان آورده بودند گفتند: «پيروزى «پیروزی خدا كى کی خواهد بود؟» هش دار، كه پيروزى که پیروزی خدا نزديك نزدیک است.
از تو مىپرسند: میپرسند: «چه چيزى چیزی انفاق كنند کنند [و به چه كسى کسی بدهند]؟» بگو: «هر مالى مالی انفاق كنيد، کنید، به پدر و مادر و نزديكان نزدیکان و يتيمان یتیمان و مسكينان مسکینان و به در راهمانده تعلّق دارد، و هر گونه نيكى كنيد نیکی کنید البته خدا به آن داناست.»
بر شما كارزار کارزار واجب شده است، در حالى كه براى حالی که برای شما ناگوار است. و بسا چيزى چیزی را خوش نمىداريد نمیدارید و آن براى برای شما خوب است، و بسا چيزى چیزی را دوست مىداريد میدارید و آن براى برای شما بد است، و خدا مىداند میداند و شما نمىدانيد. نمیدانید.
از تو در باره ماهى كه كارزار ماهی که کارزار در آن حرام است مىپرسند. میپرسند. بگو: «كارزار «کارزار در آن، گناهى گناهی بزرگ و باز داشتن از راه خدا و كفر ورزيدن کفر ورزیدن به او و باز داشتن از مسجدالحرام [=حج]، و بيرون بیرون راندن اهل آن از آنجا، نزد خدا [گناهى] [گناهی] بزرگتر، و فتنه [=شرك] [=شرک] از كشتار کشتار بزرگتر است.» و آنان پيوسته پیوسته با شما مىجنگند میجنگند تا -اگر بتوانند- شما را از دينتان دینتان برگردانند. و كسانى کسانی از شما كه که از دين دین خود برگردند و در حال كفر بميرند، کفر بمیرند، آنان كردارهايشان کردارهایشان در دنيا دنیا و آخرت تباه مىشود، میشود، و ايشان ایشان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود.
آنان كه ايمان که ایمان آورده، و كسانى كه کسانی که هجرت كرده کرده و راه خدا جهاد نمودهاند، آنان به رحمت خدا اميدوارند، امیدوارند، خداوند آمرزنده مهربان است.
در باره شراب و قمار، از تو مىپرسند، میپرسند، بگو: «در آن دو، گناهى بزرك، گناهی بزرک، و سودهايى براى سودهایی برای مردم است، و[لى] و[لی] گناهشان از سودشان بزرگتر است.» و از تو مىپرسند: میپرسند: «چه چيزى چیزی انفاق كنند؟» کنند؟» بگو: «مازاد [بر نيازمندى نیازمندی خود] را.» اين این گونه، خداوند آيات آیات [خود را] براى برای شما روشن مىگرداند، میگرداند، باشد كه که در [كار] دنيا [کار] دنیا و آخرت بينديشيد. بیندیشید.
و در باره يتيمان یتیمان از تو مىپرسند، میپرسند، بگو: «به صلاح آنان كار كردن کار کردن بهتر است، و اگر با آنان همزيستى كنيد، همزیستی کنید، برادران [دينى] [دینی] شما هستند. و خدا تباهكار تباهکار را از درستكار بازمىشناسد.» درستکار بازمیشناسد.» و اگر خدا مىخواست میخواست [در اين این باره] شما را به دشوارى مىانداخت. آرى، دشواری میانداخت. آری، خداوند توانا و حكيم حکیم است.
و با زنان مشرك مشرک ازدواج مكنيد، مکنید، تا ايمان بياورند. ایمان بیاورند. قطعاً كنيز کنیز با ايمان ایمان بهتر از زن مشرك مشرک است، هر چند [زيبايى] [زیبایی] او شما را به شگفت آورد. و به مردان مشرك مشرک زن مدهيد مدهید تا ايمان بياورند. ایمان بیاورند. قطعاً برده با ايمان ایمان بهتر از مرد آزاد مشرك مشرک است، هر چند شما را به شگفت آورد. آنان [شما را] به سوى سوی آتش فرا مىخوانند، میخوانند، و خدا به فرمان خود، [شما را] به سوى سوی بهشت و آمرزش مىخواند، میخواند، و آيات آیات خود را براى برای مردم روشن مىگرداند، میگرداند، باشد كه متذكر که متذکر شوند.
از تو در باره عادت ماهانه [زنان] مىپرسند، میپرسند، بگو: «آن، رنجى رنجی است. پس هنگام عادت ماهانه، از [آميزش [آمیزش با] زنان كناره گيرى كنيد، کناره گیری کنید، و به آنان نزديك نشويد نزدیک نشوید تا پاك پاک شوند. پس چون پاك پاک شدند، از همان جا كه که خدا به شما فرمان داده است، با آنان آميزش كنيد.» آمیزش کنید.» خداوند توبهكاران توبهکاران و پاكيزگان پاکیزگان را دوست مىدارد. میدارد.
زنان شما كشتزار کشتزار شما هستند. پس، از هر جا [و هر گونه] كه خواهيد که خواهید به كشتزار کشتزار خود [در]آييد، [در]آیید، و آنها را براى برای خودتان مقدم داريد، دارید، و از خدا پروا كنيد کنید و بدانيد كه بدانید که او را ديدار خواهيد كرد، دیدار خواهید کرد، و مؤمنان را [به اين ديدار] این دیدار] مژده ده.
و خدا را دستاويز سوگندهاى دستاویز سوگندهای خود قرار مدهيد، مدهید، تا [بدين [بدین بهانه] از نيكوكارى نیکوکاری و پرهيزگارى پرهیزگاری و سازشدادن ميان میان مردم [باز ايستيد]، ایستید]، و خدا شنواى شنوای داناست.
خداوند شما را به سوگندهاى سوگندهای لغوتان مؤاخذه نمىكند، ولى نمیکند، ولی شما را بدانچه دلهايتان دلهایتان [از روى روی عمد] فراهم آورده است، مؤاخذه مىكند، میکند، و خدا آمرزنده بردبار است.
براى كسانى كه برای کسانی که به ترك همخوابگى ترک همخوابگی با زنان خود، سوگند مىخورند [=ايلاء]، میخورند [=ایلاء]، چهار ماه انتظار [و مهلت] است، پس اگر [به آشتى] آشتی] بازآمدند، خداوند آمرزنده مهربان است.
و اگر آهنگ طلاق كردند، کردند، در حقيقت حقیقت خدا شنواى شنوای داناست.
و زنان طلاق داده شده، بايد باید مدت سه پاكى پاکی انتظار كشند، کشند، و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان بازپسین ایمان دارند، براى برای آنان روا نيست كه نیست که آنچه را خداوند در رحم آنان آفريده، پوشيده آفریده، پوشیده دارند؛ و شوهرانشان اگر سر آشتى آشتی دارند، به بازآوردن آنان در اين این [مدّت] سزاوارترند. و مانند همان [وظايفى] كه [وظایفی] که بر عهده زنان است، به طور شايسته، شایسته، به نفع آنان [بر عهده مردان] است، و مردان بر آنان درجه برترى برتری دارند، و خداوند توانا و حكيم حکیم است.
طلاق [رجعى] [رجعی] دو بار است. پس از آن يا [بايد یا [باید زن را] بخوبى بخوبی نگاه داشتن، يا بشايستگى یا بشایستگی آزاد كردن. کردن. و براى برای شما روا نيست كه نیست که از آنچه به آنان دادهايد، چيزى بازستانيد. دادهاید، چیزی بازستانید. مگر آنكه [طرفين] آنکه [طرفین] در به پا داشتن حدود خدا بيمناك بیمناک باشند. پس اگر بيم داريد كه بیم دارید که آن دو، حدود خدا را برپاى نمىدارند، برپای نمیدارند، در آنچه كه که [زن براى برای آزاد كردن کردن خود] فديه فدیه دهد، گناهى گناهی بر ايشان نيست. اين ایشان نیست. این است حدود احكام الهى؛ احکام الهی؛ پس، از آن تجاوز مكنيد. مکنید. و كسانى كه کسانی که از حدود احكام الهى احکام الهی تجاوز كنند، کنند، آنان همان ستمكارانند. ستمکارانند.
و اگر [شوهر براى برای بار سوم] او را طلاق گفت، پس از آن، ديگر دیگر [آن زن] براى برای او حلال نيست، نیست، تا اينكه اینکه با شوهرى غير شوهری غیر از او ازدواج كند کند [و با او همخوابگى نمايد]. همخوابگی نماید]. پس اگر [شوهر دوم] وى وی را طلاق گفت، اگر آن دو [همسر سابق] پندارند كه که حدود خدا را برپا مىدارند، گناهى میدارند، گناهی بر آن دو نيست كه نیست که به يكديگر یکدیگر بازگردند. و اينها اینها حدود احكام الهى احکام الهی است كه که آن را براى قومى كه مىدانند، بيان مىكند. برای قومی که میدانند، بیان میکند.
و چون آنان را طلاق گفتيد، گفتید، و به پايان پایان عدّه خويش رسيدند، خویش رسیدند، پس بخوبى بخوبی نگاهشان داريد يا بخوبى دارید یا بخوبی آزادشان كنيد. و[لى] کنید. و[لی] آنان را براى برای [آزار و] زيان زیان رساندن [به ايشان] ایشان] نگاه مداريد مدارید تا [به حقوقشان] تعدّى كنيد. تعدّی کنید. و هر كس چنين كند، کس چنین کند، قطعاً بر خود ستم نموده است. و آيات آیات خدا را به ريشخند مگيريد، ریشخند مگیرید، و نعمت خدا را بر خود و آنچه را كه که از كتاب کتاب و حكمت حکمت بر شما نازل كرده کرده و به [وسيله] [وسیله] آن به شما اندرز مىدهد، میدهد، به ياد آوريد؛ یاد آورید؛ و از خدا پروا داشته باشيد، باشید، و بدانيد كه بدانید که خدا به هر چيزى چیزی داناست.
و چون زنان را طلاق گفتيد، گفتید، و عدّه خود را به پايان پایان رساندند، آنان را از ازدواج با همسران [سابق] خود، چنانچه بخوبى بخوبی با يكديگر تراضى نمايند، جلوگيرى مكنيد. یکدیگر تراضی نمایند، جلوگیری مکنید. هر كس کس از شما به خدا و روز بازپسين ايمان بازپسین ایمان دارد، به اين این [دستورها] پند داده مىشود. میشود. [مراعات] اين این امر براى برای شما پربركتتر پربرکتتر و پاكيزهتر پاکیزهتر است، و خدا مىداند میداند و شما نمىدانيد. نمیدانید.
و مادران [بايد] [باید] فرزندان خود را دو سال تمام شير شیر دهند. [اين حكم] براى كسى [این حکم] برای کسی است كه که بخواهد دوران شيرخوارگى شیرخوارگی را تكميل كند. تکمیل کند. و خوراك خوراک و پوشاك پوشاک آنان [=مادران]، به طور شايسته، شایسته، بر عهده پدر است. هيچ كس هیچ کس جز به قدر وسعش مكلف نمىشود. هيچ مادرى نبايد مکلف نمیشود. هیچ مادری نباید به سبب فرزندش زيان ببيند، زیان ببیند، و هيچ پدرى [نيز] نبايد هیچ پدری [نیز] نباید به خاطر فرزندش [ضرر ببيند]. ببیند]. و مانند همين [احكام] همین [احکام] بر عهده وارث [نيز] [نیز] هست. پس اگر [پدر و مادر] بخواهند با رضايت رضایت و صوابديد يكديگر، كودك صوابدید یکدیگر، کودک را [زودتر] از شير بازگيرند، گناهى شیر بازگیرند، گناهی بر آن دو نيست. نیست. و اگر خواستيد براى خواستید برای فرزندان خود دايه بگيريد، دایه بگیرید، بر شما گناهى نيست، گناهی نیست، به شرط آنكه چيزى آنکه چیزی را كه که پرداخت آن را به عهده گرفتهايد، گرفتهاید، به طور شايسته بپردازيد. شایسته بپردازید. و از خدا پروا كنيد کنید و بدانيد كه بدانید که خداوند به آنچه انجام مىدهيد بيناست. میدهید بیناست.
و كسانى کسانی از شما كه مىميرند که میمیرند و همسرانى همسرانی بر جاى مىگذارند، جای میگذارند، [همسران] چهار ماه و ده روز انتظار مىبرند؛ میبرند؛ پس هرگاه عدّه خود را به پايان پایان رساندند، در آنچه آنان به نحو پسنديده پسندیده درباره خود انجام دهند، گناهى گناهی بر شما نيست، نیست، و خداوند به آنچه انجام مىدهيد میدهید آگاه است.
و در باره آنچه شما به طور سربسته، از آنان [در عدّه وفات] خواستگارى كرده، يا خواستگاری کرده، یا [آن را] در دل پوشيده داشتهايد، پوشیده داشتهاید، بر شما گناهى نيست. گناهی نیست. خدا مىدانست كه میدانست که [شما] به زودى زودی به ياد یاد آنان خواهيد خواهید افتاد، ولى ولی با آنان قول و قرار پنهانى مگذاريد، پنهانی مگذارید، مگر آنكه سخنى پسنديده بگوييد. آنکه سخنی پسندیده بگویید. و به عقد زناشويى تصميم مگيريد، زناشویی تصمیم مگیرید، تا زمان مقرر به سرآيد، سرآید، و بدانيد كه بدانید که خداوند آنچه را در دل داريد مىداند. دارید میداند. پس، از [مخالفت] او بترسيد، بترسید، و بدانيد كه بدانید که خداوند آمرزنده و بردبار است.
اگر زنان را، مادامى كه مادامی که با آنان نزديكى نكرده نزدیکی نکرده و بر ايشان مَهرى [نيز] معين نكردهايد، ایشان مَهری [نیز] معین نکردهاید، طلاق گوييد، گویید، بر شما گناهى نيست، گناهی نیست، و آنان را به طور پسنديده، پسندیده، به نوعى نوعی بهرهمند كنيد کنید -توانگر به اندازه [توان] خود، و تنگدست به اندازه [وسع] خود. [اين كارى [این کاری است] شايسته نيكوكاران. شایسته نیکوکاران.
و اگر پيش پیش از آنكه آنکه با آنان نزديكى كنيد، نزدیکی کنید، طلاقشان گفتيد، گفتید، در حالى كه براى حالی که برای آنان مَهرى معين كردهايد، مَهری معین کردهاید، پس نصف آنچه را تعيين نمودهايد تعیین نمودهاید [به آنان بدهيد]، بدهید]، مگر اينكه اینکه آنان خود ببخشند، يا كسى كه پيوند نكاح یا کسی که پیوند نکاح به دست اوست ببخشد؛ و گذشت كردنِ کردنِ شما به تقوا نزديكتر نزدیکتر است. و در ميان يكديگر بزرگوارى میان یکدیگر بزرگواری را فراموش مكنيد، زيرا مکنید، زیرا خداوند به آنچه انجام مىدهيد بيناست. میدهید بیناست.
بر نمازها و نماز ميانه میانه مواظبت كنيد، کنید، و خاضعانه براى برای خدا به پا خيزيد. خیزید.
پس اگر بيم داشتيد، پياده يا بیم داشتید، پیاده یا سواره [نماز كنيد]؛ کنید]؛ و چون ايمن شديد، ایمن شدید، خدا را ياد كنيد كه یاد کنید که آنچه نمىدانستيد نمیدانستید به شما آموخت.
و كسانى کسانی از شما كه که مرگشان فرا مىرسد، میرسد، و همسرانى همسرانی بر جاى مىگذارند، [بايد] براى جای میگذارند، [باید] برای همسران خويش وصيّت كنند كه خویش وصیّت کنند که آنان را تا يك یک سال بهرهمند سازند و [از خانه شوهر] بيرون نكنند. بیرون نکنند. پس اگر بيرون بیرون بروند، در آنچه آنان به طور پسنديده پسندیده در باره خود انجام دهند، گناهى گناهی بر شما نيست. نیست. و خداوند توانا و حكيم حکیم است.
و فرض است بر مردان پرهيزگار كه پرهیزگار که زنان طلاق داده شده را بشايستگى چيزى بشایستگی چیزی دهند.
بدين بدین گونه، خداوند آيات آیات خود را براى برای شما بيان مىكند، بیان میکند، باشد كه بينديشيد.
آيا که بیندیشید.
آیا از [حال] كسانى كه کسانی که از بيم بیم مرگ از خانههاى خانههای خود خارج شدند، و هزاران تن بودند، خبر نيافتى؟ نیافتی؟ پس خداوند به آنان گفت: «تن به مرگ بسپاريد» بسپارید» آنگاه آنان را زنده ساخت. آرى، آری، خداوند نسبت به مردم، صاحب بخشش است، ولى بيشتر ولی بیشتر مردم سپاسگزارى نمىكنند. سپاسگزاری نمیکنند.
و در راه خدا كارزار كنيد، کارزار کنید، و بدانيد كه بدانید که خداوند شنواى شنوای داناست.
كيست کیست آن كس كه کس که به [بندگان] خدا وام نيكويى نیکویی دهد تا [خدا] آن را براى برای او چند برابر بيفزايد؟ بیفزاید؟ و خداست كه که [در معيشت معیشت بندگان] تنگى تنگی و گشايش پديد مىآورد؛ گشایش پدید میآورد؛ و به سوى سوی او بازگردانده مىشويد.
آيا میشوید.
آیا از [حال] سران بنى اسرائيل بنی اسرائیل پس از موسى موسی خبر نيافتى نیافتی آنگاه كه که به پيامبرى پیامبری از خود گفتند: «پادشاهى براى «پادشاهی برای ما بگمار تا در راه خدا پيكار كنيم»، پیکار کنیم»، [آن پيامبر] پیامبر] گفت: «اگر جنگيدن جنگیدن بر شما مقرر گردد، چه بسا پيكار نكنيد.» پیکار نکنید.» گفتند: «چرا در راه خدا نجنگيم نجنگیم با آنكه آنکه ما از ديارمان دیارمان و از [نزد] فرزندانمان بيرون بیرون رانده شدهايم.» شدهایم.» پس هنگامى كه هنگامی که جنگ بر آنان مقرر شد، جز شمارى اندك شماری اندک از آنان، [همگى] [همگی] پشت كردند، کردند، و خداوند به [حال] ستمكاران ستمکاران داناست.
و پيامبرشان پیامبرشان به آنان گفت: «در حقيقت، حقیقت، خداوند، طالوت را بر شما به پادشاهى پادشاهی گماشته است.» گفتند: «چگونه او را بر ما پادشاهى پادشاهی باشد با آنكه آنکه ما به پادشاهى پادشاهی از وى سزاوارتريم وی سزاوارتریم و به او از حيث حیث مال، گشايشى گشایشی داده نشده است؟» پيامبرشان پیامبرشان گفت: «در حقيقت، حقیقت، خدا او را بر شما برترى برتری داده، و او را در دانش و [نيروى] بدنى [نیروی] بدنی بر شما برترى بخشيده برتری بخشیده است، و خداوند پادشاهى پادشاهی خود را به هر كس كه کس که بخواهد مىدهد، میدهد، و خدا گشايشگر گشایشگر داناست.»
و پيامبرشان بديشان پیامبرشان بدیشان گفت: «در حقيقت، حقیقت، نشانه پادشاهى پادشاهی او اين این است كه که آن صندوق [عهد] كه که در آن آرامش خاطرى خاطری از جانب پروردگارتان، و بازماندهاى بازماندهای از آنچه خاندان موسى موسی و خاندان هارون [در آن] بر جاى جای نهادهاند -در حالى كه حالی که فرشتگان آن را حمل مىكنند- میکنند- به سوى سوی شما خواهد آمد. مسلما اگر مؤمن باشيد، براى باشید، برای شما در اين [رويداد] نشانهاى این [رویداد] نشانهای است.»
و چون طالوت با لشكريان لشکریان [خود] بيرون بیرون شد، گفت: «خداوند شما را به وسيله رودخانهاى وسیله رودخانهای خواهد آزمود. پس هر كس کس از آن بنوشد از [پيروان] [پیروان] من نيست، نیست، و هر كس کس از آن نخورد، قطعاً او از [پيروان] [پیروان] من است، مگر كسى كه کسی که با دستش كفى برگيرد. کفی برگیرد. پس [همگى] [همگی] جز اندكى اندکی از آنها، از آن نوشيدند. نوشیدند. و هنگامى كه هنگامی که [طالوت ] با كسانى كه کسانی که همراه وى ايمان وی ایمان آورده بودند، از آن [نهر] گذشتند، گفتند:» امروز ما را ياراى یارای [مقابله با ]جالوت و سپاهيانش نيست. «كسانى كه سپاهیانش نیست. «کسانی که به ديدار دیدار خداوند يقين یقین داشتند، گفتند:» بسا گروهى اندك كه گروهی اندک که بر گروهى بسيار، گروهی بسیار، به اذن خدا پيروز پیروز شدند، و خداوند با شكيبايان شکیبایان است.
و هنگامى كه هنگامی که با جالوت و سپاهيانش سپاهیانش روبرو شدند، گفتند: «پروردگارا، بر [دلهاى] [دلهای] ما شكيبايى شکیبایی فرو ريز، ریز، و گامهاى گامهای ما را استوار دار، و ما را بر گروه كافران پيروز فرماى.» کافران پیروز فرمای.»
پس آنان را به اذن خدا شكست شکست دادند، و داوود، جالوت را كشت، کشت، و خداوند به او پادشاهى پادشاهی و حكمت ارزانى حکمت ارزانی داشت، و از آنچه مىخواست میخواست به او آموخت. و اگر خداوند برخى برخی از مردم را به وسيله برخى ديگر وسیله برخی دیگر دفع نمىكرد، نمیکرد، قطعاً زمين زمین تباه مىگرديد. ولى میگردید. ولی خداوند نسبت به جهانيان جهانیان تفضّل دارد.
اين[ها] آيات این[ها] آیات خداست كه که ما آن را بحق بر تو مىخوانيم، میخوانیم، و به راستى راستی تو از جمله پيامبرانى.
برخى پیامبرانی.
برخی از آن پيامبران پیامبران را بر برخى ديگر برترى بخشيديم. برخی دیگر برتری بخشیدیم. از آنان كسى کسی بود كه که خدا با او سخن گفت و درجات بعضى بعضی از آنان را بالا برد؛ و به عيسى عیسی پسر مريم دلايل آشكار داديم، مریم دلایل آشکار دادیم، و او را به وسيله وسیله روح القدس تأييد كرديم؛ تأیید کردیم؛ و اگر خدا مىخواست، كسانى كه میخواست، کسانی که پس از آنان بودند، بعد از آن [همه] دلايل دلایل روشن كه برايشان که برایشان آمد، به كشتار يكديگر نمىپرداختند، ولى کشتار یکدیگر نمیپرداختند، ولی با هم اختلاف كردند؛ کردند؛ پس، بعضى بعضی از آنان كسانى کسانی بودند كه ايمان که ایمان آوردند، و بعضى بعضی از آنان كسانى کسانی بودند كه كفر ورزيدند؛ که کفر ورزیدند؛ و اگر خدا مىخواست میخواست با يكديگر یکدیگر جنگ نمىكردند، ولى نمیکردند، ولی خداوند آنچه را مىخواهد میخواهد انجام مىدهد.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، میدهد.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از آنچه به شما روزى دادهايم روزی دادهایم انفاق كنيد، پيش کنید، پیش از آنكه روزى آنکه روزی فرا رسد كه که در آن نه داد و ستدى ستدی است و نه دوستى دوستی و نه شفاعتى. شفاعتی. و كافران کافران خود ستمكارانند. ستمکارانند.
خداست كه معبودى که معبودی جز او نيست؛ نیست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابى سبك خوابی سبک او را فرو مىگيرد میگیرد و نه خوابى خوابی گران؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمين زمین است، از آنِ اوست. كيست کیست آن كس كه کس که جز به اذن او در پيشگاهش پیشگاهش شفاعت كند؟ کند؟ آنچه در پيش روى پیش روی آنان و آنچه در پشت سرشان است مىداند. میداند. و به چيزى چیزی از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمىيابند. كرسى نمییابند. کرسی او آسمانها و زمين زمین را در بر گرفته، و نگهدارى نگهداری آنها بر او دشوار نيست، نیست، و اوست والاى والای بزرگ.
در دين هيچ اجبارى نيست. دین هیچ اجباری نیست. و راه از بيراهه بخوبى آشكار بیراهه بخوبی آشکار شده است. پس هر كس کس به طاغوت كفر کفر ورزد، و به خدا ايمان ایمان آورد، به يقين، یقین، به دستاويزى دستاویزی استوار، كه که آن را گسستن نيست، نیست، چنگ زده است. و خداوند شنواى شنوای داناست.
خداوند سرور كسانى کسانی است كه ايمان که ایمان آوردهاند. آنان را از تاريكيها تاریکیها به سوى روشنايى سوی روشنایی به در مىبرد. و[لى] كسانى كه كفر ورزيدهاند، میبرد. و[لی] کسانی که کفر ورزیدهاند، سرورانشان [همان عصيانگران=] عصیانگران=] طاغوتند، كه که آنان را از روشنايى روشنایی به سوى تاريكيها سوی تاریکیها به در مىبرند. میبرند. آنان اهل آتشند كه که خود، در آن جاودانند.
آيا آیا از [حال] آن كس كه کس که چون خدا به او پادشاهى پادشاهی داده بود [و بدان مىنازيد، مینازید، و] در باره پروردگار خود با ابراهيم ابراهیم محاجّه [مى]كرد، [می]کرد، خبر نيافتى؟ آنكاه كه ابراهيم نیافتی؟ آنکاه که ابراهیم گفت: «پروردگار من همان كسى کسی است كه که زنده مىكند میکند و مىميراند.» میمیراند.» گفت: «من [هم] زنده مىكنم میکنم و [هم] مىميرانم.» ابراهيم میمیرانم.» ابراهیم گفت: «خدا[ى «خدا[ی من] خورشيد خورشید را از خاور برمىآورد، برمیآورد، تو آن را از باختر برآور.» پس آن كس كه كفر ورزيده کس که کفر ورزیده بود مبهوت ماند. و خداوند قوم ستمكار ستمکار را هدايت نمىكند.
يا هدایت نمیکند.
یا چون آن كس كه کس که به شهرى كه بامهايش يكسر شهری که بامهایش یکسر فرو ريخته ریخته بود، عبور كرد؛ کرد؛ [و با خود مى]گفت: می]گفت: «چگونه خداوند، [اهل] اين [ويرانكده] این [ویرانکده] را پس از مرگشان زنده مىكند؟». میکند؟». پس خداوند، او را [به مدت] صد سال ميراند. میراند. آنگاه او را برانگيخت، برانگیخت، [و به او] گفت: «چقدر درنگ كردى؟» کردی؟» گفت: «يك «یک روز يا پارهاى یا پارهای از روز را درنگ كردم.» کردم.» گفت: «[نه] بلكه بلکه صد سال درنگ كردى، کردی، به خوراك خوراک و نوشيدنى نوشیدنی خود بنگر [كه [که طعم و رنگ آن] تغيير نكرده تغییر نکرده است، و به درازگوش خود نگاه كن [كه کن [که چگونه متلاشى متلاشی شده است. اين این ماجرا براى برای آن است كه که هم به تو پاسخ گوييم] گوییم] و هم تو را [در مورد معاد] نشانهاى براى نشانهای برای مردم قرار دهيم. دهیم. و به [اين [این ]استخوانها بنگر، چگونه آنها را برداشته به هم پيوند مىدهيم؛ پیوند میدهیم؛ سپس گوشت بر آن مىپوشانيم.» میپوشانیم.» پس هنگامى كه [چگونگى هنگامی که [چگونگی زنده ساختن مرده] براى برای او آشكار آشکار شد، گفت: «[اكنون] مىدانم كه «[اکنون] میدانم که خداوند بر هر چيزى چیزی تواناست.»
و [ياد كن] [یاد کن] آنگاه كه ابراهيم که ابراهیم گفت: «پروردگارا، به من نشان ده؛ چگونه مردگان را زنده مىكنى؟» میکنی؟» فرمود: «مگر ايمان نياوردهاى؟» ایمان نیاوردهای؟» گفت: «چرا، ولى ولی تا دلم آرامش يابد.» یابد.» فرمود: «پس، چهار پرنده برگير، برگیر، و آنها را پيش پیش خود، ريز ريز ریز ریز گردان؛ سپس بر هر كوهى پارهاى کوهی پارهای از آنها را قرار ده؛ آنگاه آنها را فرا خوان، شتابان به سوى سوی تو مىآيند، میآیند، و بدان كه که خداوند توانا و حكيم حکیم است.»
مَثَل [صدقات] كسانى كه کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند میکنند همانند دانهاى دانهای است كه که هفت خوشه بروياند كه برویاند که در هر خوشهاى خوشهای صد دانه باشد؛ و خداوند براى برای هر كس كه کس که بخواهد [آن را] چند برابر مىكند، میکند، و خداوند گشايشگر گشایشگر داناست.
كسانى كه کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند، میکنند، سپس در پى پی آنچه انفاق كردهاند، کردهاند، منّت و آزارى آزاری روا نمىدارند، نمیدارند، پاداش آنان برايشان برایشان نزد پروردگارشان [محفوظ] است، و بيمى بیمی بر آنان نيست نیست و اندوهگين نمىشوند.
گفتارى پسنديده اندوهگین نمیشوند.
گفتاری پسندیده [در برابر نيازمندان] نیازمندان] و گذشت [از اصرار و تندىِ تندیِ آنان] بهتر از صدقهاى صدقهای است كه آزارى که آزاری به دنبال آن باشد، و خداوند بىنياز بینیاز بردبار است.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صدقههاى ای کسانی که ایمان آوردهاید، صدقههای خود را با منّت و آزار، باطل مكنيد، مکنید، مانند كسى كه کسی که مالش را براى خودنمايى برای خودنمایی به مردم، انفاق مىكند میکند و به خدا و روز بازپسين ايمان بازپسین ایمان ندارد. پس مَثَل او همچون مَثَل سنگ خارايى خارایی است كه که بر روى روی آن، خاكى خاکی [نشسته] است، و رگبارى رگباری به آن رسيده رسیده و آن [سنگ] را سخت و صاف بر جاى جای نهاده است. آنان [=رياكاران] نيز [=ریاکاران] نیز از آنچه به دست آوردهاند، بهرهاى نمىبرند؛ بهرهای نمیبرند؛ و خداوند، گروه كافران کافران را هدايت نمىكند. هدایت نمیکند.
و مَثَل [صدقات] كسانى كه کسانی که اموال خويش خویش را براى برای طلب خشنودى خشنودی خدا و استوارى استواری روحشان انفاق مىكنند، میکنند، همچون مَثَل باغى باغی است كه که بر فراز پشتهاى پشتهای قرار دارد [كه [که اگر] رگبارى رگباری بر آن برسد، دو چندان محصول برآورد، و اگر رگبارى رگباری هم بر آن نرسد، بارانِ ريزى [براى ریزی [برای آن بس است]، و خداوند به آنچه انجام مىدهيد بيناست.
آيا كسى میدهید بیناست.
آیا کسی از شما دوست دارد كه باغى که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد كه که از زير زیر آنها نهرها روان است، و براى برای او در آن [باغ] از هر گونه ميوهاى میوهای [فراهم] باشد، و در حالى كه حالی که او را پيرى رسيده پیری رسیده و فرزندانى فرزندانی خردسال دارد، [ناگهان] گردبادى آتشين گردبادی آتشین بر آن [باغ] زند و [باغ يكسر] یکسر] بسوزد؟ اين این گونه، خداوند آيات آیات [خود] را براى برای شما روشن مىگرداند، میگرداند، باشد كه که شما بينديشيد.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بیندیشید.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از چيزهاى پاكيزهاى كه چیزهای پاکیزهای که به دست آوردهايد، آوردهاید، و از آنچه براى برای شما از زمين برآوردهايم، زمین برآوردهایم، انفاق كنيد، کنید، و در پى ناپاك پی ناپاک آن نرويد كه نروید که [از آن] انفاق نماييد، نمایید، در حالى كه حالی که آن را [اگر به خودتان مىدادند] میدادند] جز با چشمپوشى چشمپوشی [و بىميلى] بیمیلی] نسبت به آن، نمىگرفتيد، نمیگرفتید، و بدانيد كه بدانید که خداوند، بىنيازِ بینیازِ ستوده [صفات] است.
شيطان شیطان شما را از تهيدستى بيم مىدهد تهیدستی بیم میدهد و شما را به زشتى وامىدارد؛ و[لى] زشتی وامیدارد؛ و[لی] خداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش مىدهد، میدهد، و خداوند گشايشگر گشایشگر داناست.
[خدا] به هر كس كه کس که بخواهد حكمت مىبخشد، حکمت میبخشد، و به هر كس حكمت کس حکمت داده شود، به يقين، خيرى یقین، خیری فراوان داده شده است؛ و جز خردمندان، كسى کسی پند نمىگيرد. نمیگیرد.
و هر نفقهاى نفقهای را كه که انفاق، يا یا هر نذرى نذری را كه که عهد كردهايد، کردهاید، قطعاً خداوند آن را مىداند، میداند، و براى ستمكاران هيچ ياورى نيست. برای ستمکاران هیچ یاوری نیست.
اگر صدقهها را آشكار كنيد، اين، كار خوبى آشکار کنید، این، کار خوبی است، و اگر آن را پنهان داريد دارید و به مستمندان بدهيد، اين براى بدهید، این برای شما بهتر است؛ و بخشى بخشی از گناهانتان را مىزدايد، میزداید، و خداوند به آنچه انجام مىدهيد میدهید آگاه است.
هدايت هدایت آنان بر عهده تو نيست، بلكه نیست، بلکه خدا هر كه که را بخواهد هدايت مىكند، هدایت میکند، و هر مالى كه مالی که انفاق كنيد، کنید، به سود خود شماست، و[لى] و[لی] جز براى برای طلب خشنودى خشنودی خدا انفاق مكنيد، مکنید، و هر مالى مالی را كه که انفاق كنيد کنید [پاداش آن] به طور كامل کامل به شما داده خواهد شد و ستمى ستمی بر شما نخواهد رفت.
[اين [این صدقات] براى برای آن [دسته از] نيازمندانى نیازمندانی است كه که در راه خدا فروماندهاند، و نمىتوانند [براى تأمين هزينه زندگى] نمیتوانند [برای تأمین هزینه زندگی] در زمين زمین سفر كنند. کنند. از شدّت خويشتندارى، خویشتنداری، فرد بىاطلاع، بیاطلاع، آنان را توانگر مىپندارد. میپندارد. آنها را از سيمايشان مىشناسى. سیمایشان میشناسی. با اصرار، [چيزى] [چیزی] از مردم نمىخواهند. نمیخواهند. و هر مالى مالی [به آنان] انفاق كنيد، کنید، قطعاً خدا از آن آگاه است.
كسانى كه کسانی که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشكارا، آشکارا، انفاق مىكنند، میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى برای آنان خواهد بود؛ و نه بيمى بیمی بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند.
كسانى كه اندوهگین میشوند.
کسانی که ربا مىخورند، میخورند، [از گور] برنمىخيزند برنمیخیزند مگر مانند برخاستن كسى كه شيطان کسی که شیطان بر اثر تماس، آشفتهسرش كرده کرده است. اين این بدان سبب است كه که آنان گفتند: «داد و ستد صرفاً مانند رباست.» و حال آنكه آنکه خدا داد و ستد را حلال، و ربا را حرام گردانيده گردانیده است. پس، هر كس، اندرزى کس، اندرزی از جانب پروردگارش بدو رسيد، رسید، و [از رباخوارى] رباخواری] باز ايستاد، ایستاد، آنچه گذشته، از آنِ اوست، و كارش کارش به خدا واگذار مىشود، میشود، و كسانى كه کسانی که [به رباخوارى] رباخواری] باز گردند، آنان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود.
خدا از [بركت] [برکت] ربا مىكاهد، میکاهد، و بر صدقات مىافزايد، میافزاید، و خداوند هيچ هیچ ناسپاس گناهكارى گناهکاری را دوست نمىدارد.
كسانى كه ايمان نمیدارد.
کسانی که ایمان آورده و كارهاى شايسته كرده کارهای شایسته کرده و نماز بر پا داشته و زكات زکات دادهاند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى برای آنان خواهد بود؛ و نه بيمى بیمی بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اندوهگین میشوند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا كنيد؛ کنید؛ و اگر مؤمنيد، مؤمنید، آنچه از ربا باقى باقی مانده است واگذاريد. واگذارید.
و اگر [چنين] نكرديد، بدانيد [چنین] نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وى، برخاستهايد؛ وی، برخاستهاید؛ و اگر توبه كنيد، سرمايههاى کنید، سرمایههای شما از خودتان است. نه ستم مىكنيد میکنید و نه ستم مىبينيد. میبینید.
و اگر [بدهكارتان] [بدهکارتان] تنگدست باشد، پس تا [هنگام] گشايش، مهلتى گشایش، مهلتی [به او دهيد]؛ دهید]؛ و [اگر به راستى راستی قدرت پرداخت ندارد،] بخشيدن بخشیدن آن براى برای شما بهتر است-اگر بدانيد. بدانید.
و بترسيد بترسید از روزى كه روزی که در آن، به سوى سوی خدا بازگردانده مىشويد، میشوید، سپس به هر كسى کسی [پاداش] آنچه به دست آورده، تمام داده شود؛ و آنان مورد ستم قرار نمىگيرند.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، نمیگیرند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هر گاه به وامى وامی تا سررسيدى معين، سررسیدی معین، با يكديگر یکدیگر معامله كرديد، کردید، آن را بنويسيد. بنویسید. و بايد نويسندهاى باید نویسندهای [صورت معامله را] بر اساس عدالت، ميان میان شما بنويسد. بنویسد. و هيچ نويسندهاى نبايد هیچ نویسندهای نباید از نوشتن خوددارى كند؛ خودداری کند؛ همان گونه [و به شكرانه شکرانه آن] كه که خدا او را آموزش داده است. و كسى كه بدهكار کسی که بدهکار است بايد باید املا كند، کند، و او [=نويسنده] بنويسد. [=نویسنده] بنویسد. و از خدا كه که پروردگار اوست پروا نمايد، نماید، و از آن، چيزى نكاهد. چیزی نکاهد. پس اگر كسى كه کسی که حق بر ذمه اوست، سفيه يا سفیه یا ناتوان است، يا یا خود نمىتواند نمیتواند املا كند، کند، پس ولىّ ولیّ او بايد باید با [رعايت] [رعایت] عدالت، املا نمايد. نماید. و دو شاهد از مردانتان را به شهادت طلبيد، طلبید، پس اگر دو مرد نبودند، مردى مردی را با دو زن، از ميان گواهانى كه میان گواهانی که [به عدالت آنان] رضايت داريد رضایت دارید [گواه بگيريد]، بگیرید]، تا [اگر] يكى یکی از آن دو [زن] فراموش كرد، کرد، [زنِ] ديگر، وى دیگر، وی را يادآورى كند. یادآوری کند. و چون گواهان احضار شوند، نبايد خوددارى نباید خودداری ورزند. و از نوشتن [بدهى] [بدهی] چه خرد باشد يا یا بزرگ، ملول نشويد، نشوید، تا سررسيدش سررسیدش [فرا رسد]. اين این [نوشتنِ] شما، نزد خدا عادلانهتر، و براى برای شهادت استوارتر، و براى اينكه برای اینکه دچار شك نشويد شک نشوید [به احتياط ]نزديكتر احتیاط ]نزدیکتر است، مگر آنكه آنکه داد و ستدى نقدى ستدی نقدی باشد كه که آن را ميان میان خود [دست به دست] برگزار مىكنيد؛ میکنید؛ در اين این صورت، بر شما گناهى نيست كه گناهی نیست که آن را ننويسيد. ننویسید. و [در هر حال] هر گاه داد و ستد كرديد کردید گواه بگيريد. بگیرید. و هيچ نويسنده هیچ نویسنده و گواهى نبايد زيان ببيند، گواهی نباید زیان ببیند، و اگر چنين كنيد، چنین کنید، از نافرمانى نافرمانی شما خواهد بود. و از خدا پروا كنيد، کنید، و خدا [بدين [بدین گونه] به شما آموزش مىدهد، میدهد، و خدا به هر چيزى چیزی داناست.
و اگر در سفر بوديد بودید و نويسندهاى نيافتيد وثيقهاى بگيريد؛ نویسندهای نیافتید وثیقهای بگیرید؛ و اگر برخى برخی از شما برخى ديگر برخی دیگر را امين امین دانست، پس آن كس كه امين کس که امین شمرده شده، بايد باید سپرده وى وی را بازپس دهد؛ و بايد باید از خداوند كه که پروردگار اوست، پروا كند. کند. و شهادت را كتمان مكنيد، کتمان مکنید، و هر كه که آن را كتمان كند کتمان کند قلبش گناهكار گناهکار است، و خداوند به آنچه انجام مىدهيد میدهید داناست.
آنچه در آسمانها و آنچه در زمين زمین است از آنِ خداست. و اگر آنچه در دلهاى دلهای خود داريد، آشكار يا دارید، آشکار یا پنهان كنيد، کنید، خداوند شما را به آن محاسبه مىكند؛ میکند؛ آنگاه هر كه که را بخواهد مىبخشد، میبخشد، و هر كه که را بخواهد عذاب مىكند، میکند، و خداوند بر هر چيزى چیزی تواناست.
پيامبر پیامبر [خدا] بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است ايمان ایمان آورده است، و مؤمنان همگى همگی به خدا و فرشتگان و كتابها کتابها و فرستادگانش ايمان ایمان آوردهاند [و گفتند:] «ميان هيچ يك «میان هیچ یک از فرستادگانش فرق نمىگذاريم» نمیگذاریم» و گفتند: «شنيديم «شنیدیم و گردن نهاديم، نهادیم، پروردگارا، آمرزش تو را [خواستاريم] [خواستاریم] و فرجام به سوى سوی تو است.»
خداوند هيچ كس هیچ کس را جز به قدر توانايىاش تكليف نمىكند. تواناییاش تکلیف نمیکند. آنچه [از خوبى] خوبی] به دست آورده به سود او، و آنچه [از بدى] بدی] به دست آورده به زيان زیان اوست. پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا کردیم یا به خطا رفتيم رفتیم بر ما مگير، مگیر، پروردگارا، هيچ هیچ بار گرانى گرانی بر [دوش] ما مگذار؛ همچنانكه همچنانکه بر [دوش] كسانى كه پيش کسانی که پیش از ما بودند نهادى. نهادی. پروردگارا، و آنچه تاب آن نداريم نداریم بر ما تحميل مكن؛ تحمیل مکن؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى ببخشای و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تويى؛ تویی؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز كن. کافران پیروز کن.
الف، لام، ميم. میم.
خداست كه هيچ که هیچ معبودِ [بحقى] [بحقی] جز او نيست نیست و زنده [پاينده] [پاینده] است.
اين كتاب این کتاب را در حالى كه مؤيّد حالی که مؤیّد آنچه [از كتابهاى آسمانى] پيش کتابهای آسمانی] پیش از خود مىباشد، میباشد، به حق [و به تدريج] تدریج] بر تو نازل كرد، کرد، و تورات و انجيل انجیل را...
پيش پیش از آن براى برای رهنمود مردم فرو فرستاد، و فرقان [=جداكننده [=جداکننده حق از باطل] را نازل كرد. كسانى كه کرد. کسانی که به آيات آیات خدا كفر ورزيدند، بىترديد عذابى کفر ورزیدند، بیتردید عذابی سخت خواهند داشت، و خداوند، شكستناپذير شکستناپذیر و صاحبانتقام است.
در حقيقت، هيچ چيز حقیقت، هیچ چیز [نه] در زمين زمین و نه در آسمان بر خدا پوشيده نمىماند. پوشیده نمیماند.
اوست كسى كه کسی که شما را آن گونه كه مىخواهد که میخواهد در رحمها صورتگرى مىكند. هيچ معبودى صورتگری میکند. هیچ معبودی جز آن تواناى حكيم نيست. توانای حکیم نیست.
اوست كسى كه اين كتاب کسی که این کتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد. پارهاى پارهای از آن، آيات محكم [=صريح آیات محکم [=صریح و روشن] است. آنها اساس كتابند؛ کتابند؛ و [پارهاى] ديگر [پارهای] دیگر متشابهاتند [كه تأويلپذيرند]. [که تأویلپذیرند]. اما كسانى كه کسانی که در دلهايشان دلهایشان انحراف است براى فتنهجويى برای فتنهجویی و طلب تأويل تأویل آن [به دلخواه خود،] از متشابه آن پيروى مىكنند، پیروی میکنند، با آنكه تأويلش آنکه تأویلش را جز خدا و ريشهداران ریشهداران در دانش كسى نمىداند. کسی نمیداند. [آنان كه] مىگويند: که] میگویند: «ما بدان ايمان آورديم، ایمان آوردیم، همه [چه محكم محکم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست»، و جز خردمندان كسى متذكر نمىشود.
[مىگويند:] کسی متذکر نمیشود.
[میگویند:] پروردگارا، پس از آنكه آنکه ما را هدايت كردى، دلهايمان هدایت کردی، دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتى رحمتی بر ما ارزانى ارزانی دار كه که تو خود بخشايشگرى. بخشایشگری.
پروردگارا، به يقين، یقین، تو در روزى كه هيچ ترديدى روزی که هیچ تردیدی در آن نيست، نیست، گردآورنده [جمله] مردمانى. مردمانی. قطعاً خداوند در وعده [خود] خلاف نمىكند. نمیکند.
در حقيقت، كسانى كه كفر ورزيدند، حقیقت، کسانی که کفر ورزیدند، اموال و اولادشان چيزى چیزی [از عذاب خدا] را از آنان دور نخواهد كرد؛ کرد؛ و آنان خود، هيزم هیزم دوزخند.
[آنان] به شيوه فرعونيان شیوه فرعونیان و كسانى كه پيش کسانی که پیش از آنان بودند آيات آیات ما را دروغ شمردند؛ پس خداوند به [سزاى] [سزای] گناهانشان [گريبان] [گریبان] آنان را گرفت، و خدا سختكيفر سختکیفر است.
به كسانى كه كفر ورزيدند کسانی که کفر ورزیدند بگو: «به زودى زودی مغلوب خواهيد خواهید شد و [سپس در روز رستاخيز] رستاخیز] در دوزخ محشور مىشويد، میشوید، و چه بد بسترى بستری است.»
قطعاً در برخورد ميان میان دو گروه، براى برای شما نشانهاى نشانهای [و درس عبرتى] عبرتی] بود. گروهى گروهی در راه خدا مىجنگيدند، میجنگیدند، و ديگر دیگر [گروه] كافر کافر بودند كه که آنان [=مؤمنان] را به چشم، دو برابر خود مىديدند؛ میدیدند؛ و خدا هر كه که را بخواهد به يارى یاری خود تأييد مىكند، يقيناً تأیید میکند، یقیناً در اين این [ماجرا] براى برای صاحبان بينش عبرتى بینش عبرتی است.
دوستىِ خواستنيها[ى دوستیِ خواستنیها[ی گوناگون] از: زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سيم سیم و اسبهاى اسبهای نشاندار و دامها و كشتزار[ها] براى کشتزار[ها] برای مردم آراسته شده، [ليكن] اين [لیکن] این جمله، مايه مایه تمتّع زندگى دنياست، زندگی دنیاست، و [حال آنكه] آنکه] فرجام نيكو نیکو نزد خداست.
بگو: «آيا «آیا شما را به بهتر از اينها اینها خبر دهم؟ براى كسانى كه برای کسانی که تقوا پيشه كردهاند، پیشه کردهاند، نزد پروردگارشان باغهايى باغهایی است كه که از زير زیر [درختان] آنها نهرها روان است؛ در آن جاودانه بمانند، و همسرانى پاكيزه همسرانی پاکیزه و [نيز ]خشنودى [نیز ]خشنودی خدا [را دارند]، و خداوند به [امور] بندگان [خود] بيناست. بیناست.
همان كسانى كه مىگويند: کسانی که میگویند: پروردگارا، ما ايمان آورديم؛ ایمان آوردیم؛ پس گناهان ما را بر ما ببخش، و ما را از عذاب آتش نگاه دار.
[اينانند] شكيبايان [اینانند] شکیبایان و راستگويان راستگویان و فرمانبرداران و انفاقكنندگان انفاقکنندگان و آمرزشخواهان در سحرگاهان.
خدا كه که همواره به عدل، قيام قیام دارد، گواهى مىدهد كه گواهی میدهد که جز او هيچ معبودى نيست؛ هیچ معبودی نیست؛ و فرشتگانِ [او] و دانشوران [نيز گواهى مىدهند كه:] [نیز گواهی میدهند که:] جز او، كه که توانا و حكيم حکیم است، هيچ معبودى نيست. هیچ معبودی نیست.
در حقيقت، دين حقیقت، دین نزد خدا همان اسلام است. و كسانى كه كتاب [آسمانى] کسانی که کتاب [آسمانی] به آنان داده شده، با يكديگر یکدیگر به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنكه آنکه علم براى برای آنان [حاصل] آمد، آن هم به سابقه حسدى كه ميان حسدی که میان آنان وجود داشت. و هر كس کس به آيات آیات خدا كفر کفر ورزد، پس [بداند] كه که خدا زودشمار است.
پس اگر با تو به محاجّه برخاستند، بگو: «من خود را تسليم تسلیم خدا نمودهام، و هر كه که مرا پيروى كرده [نيز پیروی کرده [نیز خود را تسليم تسلیم خدا نموده است].» و به كسانى كه کسانی که اهل كتابند کتابند و به مشركان مشرکان بگو: «آيا «آیا اسلام آوردهايد؟» آوردهاید؟» پس اگر اسلام آوردند، قطعاً هدايت يافتهاند، هدایت یافتهاند، و اگر روى روی برتافتند، فقط رساندن پيام پیام بر عهده توست، و خداوند به [امور] بندگان بيناست.
كسانى كه بیناست.
کسانی که به آيات آیات خدا كفر مىورزند، کفر میورزند، و پيامبران پیامبران را بناحق مىكشند، میکشند، و دادگستران را به قتل مىرسانند، میرسانند، آنان را از عذابى دردناك عذابی دردناک خبر ده.
آنان كسانىاند كه کسانیاند که در [اين] دنيا [این] دنیا و [در سراى] سرای] آخرت، اعمالشان به هدر رفته و براى برای آنان هيچ ياورى نيست.
آيا هیچ یاوری نیست.
آیا داستان كسانى کسانی را كه بهرهاى که بهرهای از كتاب کتاب [تورات] يافتهاند ندانستهاى كه یافتهاند ندانستهای که چون به سوى كتاب سوی کتاب خدا فرا خوانده مىشوند میشوند تا ميانشان حكم كند، میانشان حکم کند، آنگه گروهى گروهی از آنان به حال اعراض، روى برمىتابند؟
اين روی برمیتابند؟
این بدان سبب بود كه که آنان [به پندار خود] گفتند: «هرگز آتش جز چند روزى روزی به ما نخواهد رسيد»، رسید»، و برساختههايشان برساختههایشان آنان را در دينشان فريفته كرده دینشان فریفته کرده است.
پس چگونه خواهد بود [حالشان] آنگاه كه که آنان را در روزى كه هيچ شكى روزی که هیچ شکی در آن نيست نیست گرد آوريم؛ آوریم؛ و به هر كس کس [پاداش] دستاوردش به تمام [و كمال] کمال] داده شود و به آنان ستم نرسد؟
بگو: «بار خدايا، تويى كه فرمانفرمايى؛ خدایا، تویی که فرمانفرمایی؛ هر آن كس کس را كه خواهى، فرمانروايى بخشى؛ که خواهی، فرمانروایی بخشی؛ و از هر كه خواهى، فرمانروايى که خواهی، فرمانروایی را باز ستانى؛ ستانی؛ و هر كه که را خواهى، خواهی، عزت بخشى؛ بخشی؛ و هر كه که را خواهى، خواهی، خوار گردانى؛ گردانی؛ همه خوبيها خوبیها به دست توست، و تو بر هر چيز توانايى.» چیز توانایی.»
شب را به روز در مىآورى، میآوری، و روز را به شب در مىآورى؛ میآوری؛ و زنده را از مرده بيرون مى آورى، بیرون می آوری، و مرده را از زنده خارج مىسازى؛ میسازی؛ و هر كه که را خواهى، بىحساب روزى مىدهى. خواهی، بیحساب روزی میدهی.
مؤمنان نبايد كافران نباید کافران را -به جاى جای مؤمنان- به دوستى بگيرند؛ دوستی بگیرند؛ و هر كه چنين كند، که چنین کند، در هيچ چيز هیچ چیز [او را] از [دوستى] [دوستی] خدا [بهرهاى] نيست، [بهرهای] نیست، مگر اينكه اینکه از آنان به نوعى تقيّه كند نوعی تقیّه کند و خداوند، شما را از [عقوبت] خود مىترساند، میترساند، و بازگشت [همه] به سوى سوی خداست.
بگو: «اگر آنچه در سينههاى سینههای شماست نهان داريد يا آشكارش كنيد، دارید یا آشکارش کنید، خدا آن را مى می داند، و [نيز] [نیز] آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين زمین است مىداند، میداند، و خداوند بر هر چيزى چیزی تواناست.»
روزى كه روزی که هر كسى کسی آنچه كار نيك کار نیک به جاى جای آورده و آنچه بدى مرتكب بدی مرتکب شده، حاضر شده مى يابد؛ می یابد؛ و آرزو مىكند: كاش ميان میکند: کاش میان او و آن [كارهاى [کارهای بد] فاصلهاى فاصلهای دور بود. و خداوند، شما را از [كيفر] [کیفر] خود مىترساند، میترساند، و [در عين عین حال] خدا به بندگان [خود ]مهربان است.
بگو: «اگر خدا را دوست داريد، دارید، از من پيروى كنيد پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد، ببخشاید، و خداوند آمرزنده مهربان است.»
بگو: «خدا و پيامبر پیامبر [او] را اطاعت كنيد.» کنید.» پس اگر رويگردان رویگردان شدند، قطعاً خداوند كافران کافران را دوست ندارد.
به يقين، یقین، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهيم ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برترى برتری داده است.
فرزندانى كه بعضى فرزندانی که بعضی از آنان از [نسل] بعضى ديگرند، بعضی دیگرند، و خداوند شنواى شنوای داناست.
چون زن عمران گفت: «پروردگارا، آنچه در شكم شکم خود دارم نذر تو كردم کردم تا آزاد شده [از مشاغل دنيا دنیا و پرستشگر تو] باشد؛ پس، از من بپذير كه بپذیر که تو خود شنواى دانايى.» شنوای دانایی.»
پس چون فرزندش را بزاد، گفت: «پروردگارا، من دختر زادهام -و خدا به آنچه او زاييد زایید داناتر بود- و پسر چون دختر نيست، نیست، و من نامش را مريم مریم نهادم، و او و فرزندانش را از شيطان شیطان راندهشده، به تو پناه مىدهم.» میدهم.»
پس پروردگارش وى [=مريم] وی [=مریم] را با حُسنِ قبول پذيرا پذیرا شد و او را نيكو نیکو بار آورد، و زكريا زکریا را سرپرست وى وی قرار داد. زكريا زکریا هر بار كه که در محراب بر او وارد مىشد، میشد، نزد او [نوعى] خوراكى مىيافت. [مى]گفت: «اى مريم، اين [نوعی] خوراکی مییافت. [می]گفت: «ای مریم، این از كجا براى کجا برای تو [آمده است؟ او در پاسخ مى]گفت: «اين می]گفت: «این از جانب خداست، كه که خدا به هر كس کس بخواهد، بى بی شمار روزى مىدهد.» روزی میدهد.»
آنجا [بود كه] زكريا که] زکریا پروردگارش را خواند [و] گفت: «پروردگارا، از جانب خود، فرزندى پاك فرزندی پاک و پسنديده پسندیده به من عطا كن، كه کن، که تو شنونده دعايى.» دعایی.»
پس در حالى كه وى ايستاده حالی که وی ایستاده [و] در محراب [خود] دعا مىكرد، میکرد، فرشتگان، او را ندا دردادند كه: که: خداوند تو را به [ولادت] يحيى -كه تصديق كننده [حقانيت] كلمة یحیی -که تصدیق کننده [حقانیت] کلمة الله [=عيسى] [=عیسی] است، و بزرگوار و خويشتندار [=پرهيزنده خویشتندار [=پرهیزنده از آنان] و پيامبرى پیامبری از شايستگان شایستگان است- مژده مىدهد. میدهد.
گفت: «پروردگارا، چگونه مرا فرزندى فرزندی خواهد بود؟ در حالى كه پيرىِ حالی که پیریِ من بالا گرفته است و زنم «نازا» است [فرشته] گفت: « [كار [کار پروردگار] چنين چنین است. خدا هر چه بخواهد مىكند.» میکند.»
گفت: «پروردگارا، براى برای من نشانهاى نشانهای قرار ده.» فرمود: «نشانهات اين این است كه که سه روز با مردم، جز به اشاره سخن نگويى؛ نگویی؛ و پروردگارت را بسيار ياد كن، بسیار یاد کن، و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبيح گوى.» تسبیح گوی.»
و [ياد كن] هنگامى [یاد کن] هنگامی را كه که فرشتگان گفتند: «اى مريم، «ای مریم، خداوند تو را برگزيده برگزیده و پاك پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برترى برتری داده است.»
«اى مريم، «ای مریم، فرمانبر پروردگار خود باش و سجده كن کن و با ركوعكنندگان ركوع رکوعکنندگان رکوع نما.»
اين این [جمله] از اخبار غيب غیب است كه که به تو وحى مىكنيم، وحی میکنیم، و [گرنه] وقتى كه وقتی که آنان قلمهاى قلمهای خود را [براى قرعهكشى [برای قرعهکشی به آب] مىافكندند میافکندند تا كدام يك سرپرستى مريم کدام یک سرپرستی مریم را به عهده گيرد، گیرد، نزد آنان نبودى؛ نبودی؛ و [نيز] وقتى [نیز] وقتی با يكديگر كشمكش مىكردند یکدیگر کشمکش میکردند نزدشان نبودى.
[ياد كن] هنگامى نبودی.
[یاد کن] هنگامی [را] كه که فرشتگان گفتند: «اى مريم، «ای مریم، خداوند تو را به كلمهاى کلمهای از جانب خود، كه که نامش مسيح، عيسىبنمريم مسیح، عیسیبنمریم است مژده مىدهد، میدهد، در حالى كه حالی که [او] در دنيا دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است.»
«و در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى میانسالی [به وحى] وحی] با مردم سخن مىگويد میگوید و از شايستگان شایستگان است.»
[مريم] [مریم] گفت: «پروردگارا، چگونه مرا فرزندى فرزندی خواهد بود با آنكه بشرى آنکه بشری به من دست نزده است؟» گفت: «چنين «چنین است [كار] [کار] پروردگار.» خدا هر چه بخواهد مىآفريند؛ میآفریند؛ چون به كارى کاری فرمان دهد، فقط به آن مىگويد: میگوید: «باش»؛ پس مىباشد. میباشد.
و به او كتاب کتاب و حكمت حکمت و تورات و انجيل مىآموزد. انجیل میآموزد.
و [او را به عنوان] پيامبرى پیامبری به سوى بنى اسرائيل [مىفرستد، كه سوی بنی اسرائیل [میفرستد، که او به آنان مىگويد:] میگوید:] «در حقيقت، حقیقت، من از جانب پروردگارتان برايتان معجزهاى برایتان معجزهای آوردهام: من از گل براى برای شما [چيزى] [چیزی] به شكل شکل پرنده مىسازم، میسازم، آنگاه در آن مىدمم، میدمم، پس به اذن خدا پرندهاى مى پرندهای می شود؛ و به اذن خدا نابيناى نابینای مادرزاد و پيس پیس را بهبود مىبخشم؛ میبخشم؛ و مردگان را زنده مىگردانم؛ میگردانم؛ و شما را از آنچه مىخوريد میخورید و در خانه هايتان ذخيره مىكنيد، هایتان ذخیره میکنید، خبر مىدهم؛ میدهم؛ مسلماً در اين این [معجزات]، براى برای شما -اگر مؤمن باشيد- باشید- عبرت است.»
و [مىگويد: [میگوید: «آمدهام تا] تورات را كه پيش که پیش از من [نازل شده] است تصديق كننده تصدیق کننده باشم، و تا پارهاى پارهای از آنچه را كه که بر شما حرام گرديده، براى گردیده، برای شما حلال كنم، کنم، و از جانب پروردگارتان براى برای شما نشانهاى نشانهای آوردهام. پس، از خدا پروا داريد دارید و مرا اطاعت كنيد.» کنید.»
«در حقيقت، حقیقت، خداوند پروردگار من و پروردگار شماست؛ پس او را بپرستيد [كه بپرستید [که ] راه راست اين این است.»
چون عيسى عیسی از آنان احساس كفر كرد، کفر کرد، گفت: «ياران «یاران من در راه خدا چه كسانند؟» حواريون کسانند؟» حواریون گفتند: «ما ياران [دين] خداييم، یاران [دین] خداییم، به خدا ايمان آوردهايم؛ ایمان آوردهایم؛ و گواه باش كه که ما تسليم تسلیم [او] هستيم.» هستیم.»
پروردگارا، به آنچه نازل كردى گرويديم کردی گرویدیم و فرستاده[ات] را پيروى كرديم؛ پیروی کردیم؛ پس ما را در زمره گواهان بنويس. بنویس.
و [دشمنان] مكر ورزيدند، مکر ورزیدند، و خدا [در پاسخشان] مكر مکر در ميان میان آورد، و خداوند بهترين مكرانگيزان بهترین مکرانگیزان است.
[ياد كن] هنگامى [یاد کن] هنگامی را كه که خدا گفت: «اى عيسى، «ای عیسی، من تو را برگرفته و به سوى خويش سوی خویش بالا مىبرم، میبرم، و تو را از [آلايش] كسانى كه كفر ورزيدهاند پاك مىگردانم، [آلایش] کسانی که کفر ورزیدهاند پاک میگردانم، و تا روز رستاخيز، كسانى رستاخیز، کسانی را كه که از تو پيروى كردهاند، پیروی کردهاند، فوق كسانى كه كافر کسانی که کافر شدهاند قرار خواهم داد؛ آنگاه فرجام شما به سوى سوی من است، پس در آنچه بر سر آن اختلاف مىكرديد ميان میکردید میان شما داورى داوری خواهم كرد. کرد.
اما كسانى كه كفر ورزيدند، کسانی که کفر ورزیدند، در دنيا دنیا و آخرت به سختى سختی عذابشان كنم کنم و ياورانى یاورانی نخواهند داشت.
و اما كسانى كه ايمان کسانی که ایمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، کارهای شایسته کردهاند، [خداوند] مزدشان را به تمامى تمامی به آنان مىدهد. میدهد. و خداوند، بيدادگران بیدادگران را دوست نمىدارد.
اينهاست كه نمیدارد.
اینهاست که ما آن را از آيات آیات و قرآن حكمتآميز حکمتآمیز بر تو مىخوانيم. میخوانیم.
در واقع، مَثل عيسى عیسی نزد خدا همچون مَثل [خلقت] آدم است [كه] [که] او را از خاك آفريد؛ خاک آفرید؛ سپس بدو گفت: «باش»؛ پس وجود يافت. یافت.
[آنچه درباره عيسى عیسی گفته شد] حق [و] از جانب پروردگار تو است. پس، از ترديدكنندگان تردیدکنندگان مباش.
پس هر كه که در اين این [باره] پس از دانشى كه دانشی که تو را [حاصل] آمده، با تو محاجه كند، کند، بگو: «بياييد «بیایید پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، و ما خويشان نزديك خویشان نزدیک و شما خويشان نزديك خویشان نزدیک خود را فرا خوانيم؛ خوانیم؛ سپس مباهله كنيم، کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگويان دروغگویان قرار دهيم.»
آرى، دهیم.»
آری، داستان درست [مسيح] همين [مسیح] همین است؛ و معبودى معبودی جز خدا نيست، نیست، و خداست كه که در واقع، همان شكستناپذير حكيم شکستناپذیر حکیم است.
پس اگر رويگردان رویگردان شدند، همانا خداوند به [حال] مفسدان داناست.
بگو: «اى «ای اهل كتاب، بياييد کتاب، بیایید بر سر سخنى كه ميان سخنی که میان ما و شما يكسان یکسان است بايستيم كه: بایستیم که: جز خدا را نپرستيم نپرستیم و چيزى چیزی را شريك شریک او نگردانيم، نگردانیم، و بعضى بعضی از ما بعضى ديگر بعضی دیگر را به جاى جای خدا به خدايى نگيرد.» خدایی نگیرد.» پس اگر [از اين پيشنهاد] این پیشنهاد] اعراض كردند، بگوييد: کردند، بگویید: «شاهد باشيد كه باشید که ما مسلمانيم مسلمانیم [نه شما].»
اى ای اهل كتاب، کتاب، چرا در باره ابراهيم ابراهیم محاجه مىكنيد میکنید با آنكه آنکه تورات و انجيل انجیل بعد از او نازل شده است؟ آيا آیا تعقل نمىكنيد؟ نمیکنید؟
هان، شما [اهل كتاب] کتاب] همانان هستيد كه هستید که در باره آنچه نسبت به آن دانشى داشتيد دانشی داشتید محاجه كرديد؛ کردید؛ پس چرا در مورد چيزى كه چیزی که بدان دانشى نداريد دانشی ندارید محاجه مىكنيد؟ میکنید؟ با آنكه آنکه خدا مىداند میداند و شما نمىدانيد.
ابراهيم نمیدانید.
ابراهیم نه يهودى یهودی بود و نه نصرانى، بلكه نصرانی، بلکه حق گرايى گرایی فرمانبردار بود، و از مشركان مشرکان نبود.
در حقيقت، نزديكترين حقیقت، نزدیکترین مردم به ابراهيم، ابراهیم، همان كسانى کسانی هستند كه که او را پيروى كردهاند، پیروی کردهاند، و [نيز] اين پيامبر [نیز] این پیامبر و كسانى كه کسانی که [به آيين آیین او] ايمان ایمان آوردهاند؛ و خدا سرور مؤمنان است.
گروهى گروهی از اهل كتاب کتاب آرزو مىكنند كاش میکنند کاش شما را گمراه مىكردند، میکردند، در صورتى كه صورتی که جز خودشان [كسى] [کسی] را گمراه نمىكنند نمیکنند و نمىفهمند.
اى نمیفهمند.
ای اهل كتاب، کتاب، چرا به آيات آیات خدا كفر مىورزيد کفر میورزید با آنكه آنکه خود [به درستى درستی آن] گواهى مىدهيد؟
اى گواهی میدهید؟
ای اهل كتاب، کتاب، چرا حق را به باطل درمىآميزيد درمیآمیزید و حقيقت حقیقت را كتمان مىكنيد، کتمان میکنید، با اينكه اینکه خود مىدانيد؟ میدانید؟
و جماعتى جماعتی از اهل كتاب کتاب گفتند: «در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان نازل شد، ايمان بياوريد، ایمان بیاورید، و در پايان پایان [روز] انكار كنيد؛ شايد انکار کنید؛ شاید آنان [از اسلام] برگردند.»
و [گفتند:] «جز به كسى كه دين کسی که دین شما را پيروى كند، ايمان نياوريد پیروی کند، ایمان نیاورید -بگو: « هدايت، هدايت هدایت، هدایت خداست »- مبادا به كسى نظير کسی نظیر آنچه به شما داده شده، داده شود، يا یا در پيشگاه پیشگاه پروردگارتان با شما محاجه كنند.» کنند.» بگو: « [اين] [این] تفضل به دست خداست؛ آن را به هر كس كه کس که بخواهد مىدهد، میدهد، و خداوند، گشايشگر گشایشگر داناست.
رحمت خود را به هر كس كه کس که بخواهد مخصوص مىگرداند، میگرداند، و خداوند داراى دارای بخشش بزرگ است.
و از اهل كتاب، كسى کتاب، کسی است كه که اگر او را بر مال فراوانى امين شمرى، فراوانی امین شمری، آن را به تو برگرداند؛ و از آنان كسى کسی است كه که اگر او را بر دينارى امين شمرى، دیناری امین شمری، آن را به تو نمىپردازد، نمیپردازد، مگر آنكه دايماً آنکه دایماً بر [سر] وى وی به پا ايستى. اين ایستی. این بدان سبب است كه که آنان [به پندار خود] گفتند: «در مورد كسانى كه كتاب آسمانى کسانی که کتاب آسمانی ندارند، بر زيان زیان ما راهى نيست.» راهی نیست.» و بر خدا دروغ مىبندند میبندند با اينكه اینکه خودشان [هم] مىدانند.
آرى، میدانند.
آری، هر كه که به پيمان پیمان خود وفا كند، کند، و پرهيزگارى نمايد، بىترديد پرهیزگاری نماید، بیتردید خداوند، پرهيزگاران پرهیزگاران را دوست دارد.
كسانى كه پيمان کسانی که پیمان خدا و سوگندهاى سوگندهای خود را به بهاى ناچيزى مىفروشند، بهای ناچیزی میفروشند، آنان را در آخرت بهرهاى نيست؛ بهرهای نیست؛ و خدا روز قيامت قیامت با آنان سخن نمىگويد، نمیگوید، و به ايشان نمىنگرد، ایشان نمینگرد، و پاكشان نمىگرداند، پاکشان نمیگرداند، و عذابى دردناك عذابی دردناک خواهند داشت.
و از ميان میان آنان گروهى گروهی هستند كه که زبان خود را به [خواندن] كتاب [تحريف شدهاى کتاب [تحریف شدهای ] مىپيچانند، میپیچانند، تا آن [بربافته] را از [مطالب] كتاب [آسمانى] پنداريد، کتاب [آسمانی] پندارید، با اينكه اینکه آن از كتاب [آسمانى] نيست؛ کتاب [آسمانی] نیست؛ و مىگويند: میگویند: آن از جانب خداست، در صورتى كه صورتی که از جانب خدا نيست، نیست، و بر خدا دروغ مىبندند، میبندند، با اينكه اینکه خودشان [هم] مىدانند.
هيچ بشرى میدانند.
هیچ بشری را نسزد كه که خدا به او كتاب کتاب و حكم حکم و پيامبرى پیامبری بدهد؛ سپس او به مردم بگويد: بگوید: «به جاى جای خدا، بندگان من باشيد.» بلكه [بايد بگويد:] باشید.» بلکه [باید بگوید:] «به سبب آنكه كتاب [آسمانى] تعليم مىداديد آنکه کتاب [آسمانی] تعلیم میدادید و از آن رو كه که درس مىخوانديد، علماى دين باشيد.» میخواندید، علمای دین باشید.»
و [نيز] [نیز] شما را فرمان نخواهد داد كه که فرشتگان و پيامبران پیامبران را به خدايى بگيريد. آيا خدایی بگیرید. آیا پس از آنكه آنکه سر به فرمان [خدا] نهادهايد نهادهاید [باز] شما را به كفر وامىدارد؟ کفر وامیدارد؟
و [ياد كن] هنگامى [یاد کن] هنگامی را كه که خداوند از پيامبران پيمان پیامبران پیمان گرفت كه که هر گاه به شما كتاب کتاب و حكمتى حکمتی دادم، سپس شما را فرستادهاى فرستادهای آمد كه که آنچه را با شماست تصديق كرد، تصدیق کرد، البته به او ايمان بياوريد ایمان بیاورید و حتماً ياريش كنيد. یاریش کنید. آنگاه فرمود: «آيا «آیا اقرار كرديد کردید و در اين این باره پيمانم پیمانم را پذيرفتيد؟» پذیرفتید؟» گفتند: «آرى، «آری، اقرار كرديم.» کردیم.» فرمود: «پس گواه باشيد باشید و من با شما از گواهانم.»
پس، كسانى كه کسانی که بعد از اين [پيمان] روى این [پیمان] روی برتابند آنان، خود، نافرمانانند.
آيا آیا جز دين دین خدا را مىجويند؟ میجویند؟ با آنكه آنکه هر كه که در آسمانها و زمين زمین است خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است، و به سوى سوی او بازگردانيده مىشويد. بازگردانیده میشوید.
بگو: «به خدا و آنچه بر ما نازل شده، و آنچه بر ابراهيم ابراهیم و اسماعيل اسماعیل و اسحاق و يعقوب یعقوب و اسباط نازل گرديده، گردیده، و آنچه به موسى موسی و عيسى عیسی و انبياى [ديگر] انبیای [دیگر] از جانب پروردگارشان داده شده، گرويديم؛ گرویدیم؛ و ميان هيچ يك میان هیچ یک از آنان فرق نمىگذاريم نمیگذاریم و ما او را فرمانبرداريم. فرمانبرداریم.
و هر كه که جز اسلام، دينى [ديگر] جويد، دینی [دیگر] جوید، هرگز از وى پذيرفته وی پذیرفته نشود، و وى وی در آخرت از زيانكاران زیانکاران است.
چگونه خداوند، قومى قومی را كه که بعد از ايمانشان كافر ایمانشان کافر شدند، هدايت مىكند؟ هدایت میکند؟ با آنكه آنکه شهادت دادند كه اين که این رسول، بر حق است و برايشان دلايل برایشان دلایل روشن آمد، و خداوند قوم بيدادگر بیدادگر را هدايت نمىكند. هدایت نمیکند.
آنان، سزايشان اين سزایشان این است كه که لعنت خدا و فرشتگان و مردم، همگى برايشان همگی برایشان است.
در آن [لعنت] جاودانه بمانند؛ نه عذاب از ايشان كاسته ایشان کاسته گردد و نه مهلت يابند. یابند.
مگر كسانى كه کسانی که پس از آن توبه كردند کردند و درستگارى [پيشه] درستگاری [پیشه] نمودند، كه که خداوند آمرزنده مهربان است.
كسانى كه کسانی که پس از ايمان ایمان خود كافر کافر شدند، سپس بر كفر کفر [خود] افزودند، هرگز توبه آنان پذيرفته پذیرفته نخواهد شد، و آنان خود گمراهانند.
در حقيقت، كسانى كه كافر حقیقت، کسانی که کافر شده و در حال كفر کفر مردهاند، اگر چه [فراخناى] زمين [فراخنای] زمین را پر از طلا كنند کنند و آن را [براى [برای خود] فديه فدیه دهند، هرگز از هيچ يك هیچ یک از آنان پذيرفته پذیرفته نگردد؛ آنان را عذابى دردناك عذابی دردناک خواهد بود، و ياورانى یاورانی نخواهند داشت.
هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد نیکوکاری نخواهید رسید تا از آنچه دوست داريد دارید انفاق كنيد؛ کنید؛ و از هر چه انفاق كنيد کنید قطعاً خدا بدان داناست.
همه خوراكيها خوراکیها بر فرزندان اسرائيل اسرائیل حلال بود. جز آنچه پيش پیش از نزول تورات، اسرائيل [=يعقوب] اسرائیل [=یعقوب] بر خويشتن خویشتن حرام ساخته بود. بگو: «اگر [جز اين این است و] راست مىگوييد، میگویید، تورات را بياوريد بیاورید و آن را بخوانيد.» بخوانید.»
پس كسانى كه کسانی که بعد از اين، این، بر خدا دروغ بندند، آنان خود ستمكارانند. ستمکارانند.
بگو: «خدا راست گفت، پس، از آيين ابراهيم كه آیین ابراهیم که حقگرا بود و از مشركان مشرکان نبود، پيروى كنيد.
در حقيقت، نخستين خانهاى كه براى پیروی کنید.
در حقیقت، نخستین خانهای که برای [عبادت] مردم، نهاده شده، همان است كه که در مكه مکه است و مبارك، مبارک، و براى جهانيان [مايه] هدايت برای جهانیان [مایه] هدایت است.
در آن، نشانههايى نشانههایی روشن است [از جمله] مقام ابراهيم ابراهیم است؛ و هر كه که در آن درآيد درآید در امان است؛ و براى برای خدا، حج آن خانه، بر عهده مردم است؛ [البته بر] كسى كه کسی که بتواند به سوى سوی آن راه يابد. یابد. و هر كه كفر که کفر ورزد، يقيناً یقیناً خداوند از جهانيان بىنياز جهانیان بینیاز است.
بگو: «اى «ای اهل كتاب، کتاب، چرا به آيات آیات خدا كفر مىورزيد؟ کفر میورزید؟ با آنكه آنکه خدا بر آنچه مىكنيد میکنید گواه است.»
بگو: «اى «ای اهل كتاب، کتاب، چرا كسى کسی را كه ايمان که ایمان آورده است، از راه خدا بازمىداريد؛ بازمیدارید؛ و آن [راه] را كج مىشماريد، کج میشمارید، با آنكه آنکه خود [به راستىِ راستیِ آن] گواهيد؟» گواهید؟» و خدا از آنچه مىكنيد میکنید غافل نيست.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، نیست.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از فرقهاى فرقهای از اهل كتاب کتاب فرمان بريد، برید، شما را پس از ايمانتان ایمانتان به حال كفر برمىگردانند. کفر برمیگردانند.
و چگونه كفر مىورزيد، کفر میورزید، با اينكه آيات اینکه آیات خدا بر شما خوانده مىشود میشود و پيامبر پیامبر او ميان میان شماست؟ و هر كس کس به خدا تمسك جويد، تمسک جوید، قطعاً به راه راست هدايت هدایت شده است.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا آن گونه كه که حق پرواكردن پرواکردن از اوست، پروا كنيد؛ کنید؛ و زينهار، زینهار، جز مسلمان نميريد. نمیرید.
و همگى همگی به ريسمان ریسمان خدا چنگ زنيد، زنید، و پراكنده نشويد؛ پراکنده نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد: یاد کنید: آنگاه كه که دشمنان [يكديگر] بوديد، [یکدیگر] بودید، پس ميان دلهاى میان دلهای شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شديد؛ شدید؛ و بر كنار کنار پرتگاه آتش بوديد كه بودید که شما را از آن رهانيد. اين رهانید. این گونه، خداوند نشانههاى نشانههای خود را براى برای شما روشن مىكند، میکند، باشد كه که شما راه يابيد. یابید.