Update fa.fooladvand
Wed, 4 May 2022 00:48:43 +0430
-2 +2
ستايش خدايى ستایش خدایی را كه که پروردگار جهانيان، جهانیان،
-5,1069 +5,1069
[بار الها] تنها تو را مىپرستيم، میپرستیم، و تنها از تو يارى مىجوييم. یاری میجوییم.
ما را به راه راست هدايت هدایت فرما،
راه آنان كه گرامىشان داشتهاى، که گرامیشان داشتهای، نه [راه] مغضوبان، و نه [راه] گمراهان.
الف، لام، ميم.
اين میم.
این است كتابى كه کتابی که در [حقانيت] [حقانیت] آن هيچ ترديدى نيست؛ هیچ تردیدی نیست؛ [و] مايه هدايت تقواپيشگان مایه هدایت تقواپیشگان است:
آنان كه که به غيب ايمان مىآورند، غیب ایمان میآورند، و نماز را بر پا مىدارند، میدارند، و از آنچه به ايشان روزى دادهايم ایشان روزی دادهایم انفاق مىكنند؛ میکنند؛
و آنان كه که بدانچه به سوى سوی تو فرود آمده، و به آنچه پيش پیش از تو نازل شده است، ايمان مى ایمان می آورند؛ و آنانند كه که به آخرت يقين یقین دارند.
آنان برخوردار از هدايتى هدایتی از سوى سوی پروردگار خويشند؛ خویشند؛ و آنان همان رستگارانند.
در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند حقیقت کسانی که کفر ورزیدند -چه بيمشان دهى، بیمشان دهی، چه بيمشان ندهى- بیمشان ندهی- بر ايشان يكسان ایشان یکسان است؛ [آنها] نخواهند گرويد. گروید.
خداوند بر دلهاى دلهای آنان، و بر شنوايى ايشان شنوایی ایشان مُهر نهاده؛ و بر ديدگانشان پردهاى دیدگانشان پردهای است؛ و آنان را عذابى دردناك عذابی دردناک است.
و برخى برخی از مردم مىگويند: میگویند: «ما به خدا و روز بازپسين ايمان آوردهايم»، ولى بازپسین ایمان آوردهایم»، ولی گروندگان [راستين] نيستند. [راستین] نیستند.
با خدا و مؤمنان نيرنگ مىبازند؛ ولى نیرنگ میبازند؛ ولی جز بر خويشتن نيرنگ نمىزنند، خویشتن نیرنگ نمیزنند، و نمىفهمند. نمیفهمند.
در دلهايشان مرضى دلهایشان مرضی است؛ و خدا بر مرضشان افزود؛ و به [سزاى] [سزای] آنچه به دروغ مى می گفتند، عذابى دردناك عذابی دردناک [در پيش] پیش] خواهند داشت.
و چون به آنان گفته شود: «در زمين زمین فساد مكنيد»، مىگويند: مکنید»، میگویند: «ما خود اصلاحگريم.» اصلاحگریم.»
بهوش باشيد كه باشید که آنان فسادگرانند، ليكن نمىفهمند. لیکن نمیفهمند.
و چون به آنان گفته شود: «همان گونه كه که مردم ايمان ایمان آوردند، شما هم ايمان بياوريد»، مىگويند: «آيا ایمان بیاورید»، میگویند: «آیا همان گونه كه كم که کم خردان ايمان ایمان آوردهاند، ايمان بياوريم؟» ایمان بیاوریم؟» هشدار كه که آنان همان كمخردانند؛ ولى نمىدانند. کمخردانند؛ ولی نمیدانند.
و چون با كسانى كه ايمان کسانی که ایمان آوردهاند برخورد كنند، مىگويند: «ايمان آورديم کنند، میگویند: «ایمان آوردیم »، و چون با شيطانهاى شیطانهای خود خلوت كنند، مىگويند: کنند، میگویند: «در حقيقت حقیقت ما با شماييم، شماییم، ما فقط [آنان را] ريشخند مىكنيم.» ریشخند میکنیم.»
خدا [است كه] ريشخندشان مىكند، که] ریشخندشان میکند، و آنان را در طغيانشان طغیانشان فرو مىگذارد میگذارد تا سرگردان شوند.
همين كسانند كه گمراهى همین کسانند که گمراهی را به [بهاى] هدايت خريدند، [بهای] هدایت خریدند، در نتيجه نتیجه داد و ستدشان سود[ى سود[ی به بار] نياورد؛ نیاورد؛ و هدايتيافته هدایتیافته نبودند.
مَثَل آنان، همچون مَثَل كسانى کسانی است كه آتشى که آتشی افروختند، و چون پيرامون پیرامون آنان را روشنايى روشنایی داد، خدا نورشان را برد؛ و در ميان تاريكيهايى كه نمىبينند رهايشان كرد.
كرند، میان تاریکیهایی که نمیبینند رهایشان کرد.
کرند، لالند، كورند؛ بنابراين کورند؛ بنابراین به راه نمىآيند.
يا نمیآیند.
یا چون [كسانى كه [کسانی که در معرض] رگبارى رگباری از آسمان -كه -که در آن تاريكيها تاریکیها و رعد و برقى برقی است- [قرار گرفتهاند]؛ از [نهيب] [نهیب] آذرخش [و] بيم بیم مرگ، سر انگشتان خود را در گوشهايشان گوشهایشان نهند، ولى ولی خدا بر كافران کافران احاطه دارد.
نزديك نزدیک است كه که برق چشمانشان را بربايد؛ برباید؛ هر گاه كه که بر آنان روشنى روشنی بخشد، در آن گام زنند؛ و چون راهشان را تاريك كند، تاریک کند، [بر جاى جای خود] بايستند؛ بایستند؛ و اگر خدا مىخواست شنوايى میخواست شنوایی و بينايىشان بیناییشان را برمىگرفت، كه برمیگرفت، که خدا بر همه چيز چیز تواناست.
اى ای مردم، پروردگارتان را كه که شما، و كسانى کسانی را كه پيش که پیش از شما بودهاند آفريده آفریده است، پرستش كنيد؛ کنید؛ باشد كه که به تقوا گراييد. گرایید.
همان [خدايى] كه زمين [خدایی] که زمین را براى برای شما فرشى فرشی [گسترده]، و آسمان را بنايى بنایی [افراشته] قرار داد؛ و از آسمان آبى آبی فرود آورد؛ و بدان از ميوهها رزقى براى میوهها رزقی برای شما بيرون بیرون آورد؛ پس براى برای خدا همتايانى همتایانی قرار ندهيد، ندهید، در حالى كه حالی که خود مىدانيد. میدانید.
و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كردهايم شك داريد، کردهایم شک دارید، پس -اگر راست مىگوييد- سورهاى میگویید- سورهای مانند آن بياوريد؛ بیاورید؛ و گواهان خود را -غير -غیر خدا- فرا خوانيد. خوانید.
پس اگر نكرديد نکردید -و هرگز نمىتوانيد كرد- نمیتوانید کرد- از آن آتشى كه آتشی که سوختش مردمان و سنگها هستند، و براى كافران برای کافران آماده شده، بپرهيزيد. بپرهیزید.
و كسانى کسانی را كه ايمان که ایمان آوردهاند و كارهاى شايسته کارهای شایسته انجام دادهاند، مژده ده كه ايشان که ایشان را باغهايى باغهایی خواهد بود كه که از زير زیر [درختان] آنها جويها جویها روان است. هر گاه ميوهاى میوهای از آن روزىِ ايشان روزیِ ایشان شود، مىگويند: «اين میگویند: «این همان است كه پيش که پیش از اين [نيز ]روزىِ این [نیز ]روزیِ ما بوده.» و مانند آن [نعمتها] به ايشان ایشان داده شود؛ و در آنجا همسرانى پاكيزه همسرانی پاکیزه خواهند داشت؛ و در آنجا جاودانه بمانند.
خداى خدای را از اينكه اینکه به پشهاى -يا پشهای -یا فروتر [يا [یا فراتر] از آن- مَثَل زند، شرم نيايد. نیاید. پس كسانى كه ايمان کسانی که ایمان آوردهاند مىدانند كه میدانند که آن [مَثَل] از جانب پروردگارشان بجاست؛ ولى كسانى كه ولی کسانی که به كفر گراييدهاند مىگويند: کفر گراییدهاند میگویند: «خدا از اين این مَثَل چه قصد داشته است؟» [خدا] بسيارى بسیاری را با آن گمراه، و بسيارى بسیاری را با آن راهنمايى مىكند؛ و[لى] راهنمایی میکند؛ و[لی] جز نافرمانان را با آن گمراه نمىكند.
همانانى كه پيمان نمیکند.
همانانی که پیمان خدا را پس از بستن آن مىشكنند؛ میشکنند؛ و آنچه را خداوند به پيوستنش پیوستنش امر فرموده مىگسلند؛ میگسلند؛ و در زمين زمین به فساد مىپردازند؛ میپردازند؛ آنانند كه زيانكارانند. که زیانکارانند.
چگونه خدا را منكريد؟ منکرید؟ با آنكه مردگانى بوديد آنکه مردگانی بودید و شما را زنده كرد؛ کرد؛ باز شما را مى ميراند می میراند [و] باز زنده مىكند؛ میکند؛ [و] آنگاه به سوى سوی او بازگردانده مىشويد. میشوید.
اوست آن كسى كه کسی که آنچه در زمين زمین است، همه را براى برای شما آفريد؛ آفرید؛ سپس به [آفرينش] [آفرینش] آسمان پرداخت، و هفت آسمان را استوار كرد؛ کرد؛ و او به هر چيزى چیزی داناست.
و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمين جانشينى زمین جانشینی خواهم گماشت»، [فرشتگان] گفتند: «آيا «آیا در آن كسى کسی را مىگمارى كه میگماری که در آن فساد انگيزد، انگیزد، و خونها بريزد؟ بریزد؟ و حال آنكه آنکه ما با ستايش ستایش تو، [تو را] تنزيه مىكنيم؛ تنزیه میکنیم؛ و به تقديست مىپردازيم.» تقدیست میپردازیم.» فرمود: «من چيزى مىدانم كه چیزی میدانم که شما نمىدانيد.» نمیدانید.»
و [خدا] همه [معانى] [معانی] نامها را به آدم آموخت؛ سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: «اگر راست مىگوييد، میگویید، از اسامى اينها اسامی اینها به من خبر دهيد.» دهید.»
گفتند: «منزهى «منزهی تو! ما را جز آنچه [خود] به ما آموختهاى، هيچ دانشى نيست؛ تويى داناى حكيم.» آموختهای، هیچ دانشی نیست؛ تویی دانای حکیم.»
فرمود: «اى «ای آدم، ايشان ایشان را از اسامى اسامی آنان خبر ده.» و چون [آدم] ايشان ایشان را از اسماءشان خبر داد، فرمود: «آيا «آیا به شما نگفتم كه که من نهفته آسمانها و زمين زمین را مىدانم؛ میدانم؛ و آنچه را آشكار مىكنيد، آشکار میکنید، و آنچه را پنهان مىداشتيد مىدانم؟» میداشتید میدانم؟»
و چون فرشتگان را فرموديم: «براى فرمودیم: «برای آدم سجده كنيد»، کنید»، پس بجز ابليس -كه ابلیس -که سر باز زد و كبر ورزيد کبر ورزید و از كافران کافران شد- [همه] به سجده درافتادند.
و گفتيم: «اى گفتیم: «ای آدم، خود و همسرت در اين این باغ سكونت گير[يد]؛ سکونت گیر[ید]؛ و از هر كجاى کجای آن خواهيد خواهید فراوان بخوريد؛ و[لى] بخورید؛ و[لی] به اين این درخت نزديك نشويد، كه نزدیک نشوید، که از ستمكاران خواهيد ستمکاران خواهید بود.»
پس شيطان شیطان هر دو را از آن بلغزانيد؛ بلغزانید؛ و از آنچه در آن بودند ايشان ایشان را به درآورد؛ و فرموديم: فرمودیم: «فرود آييد، آیید، شما دشمن همديگريد؛ همدیگرید؛ و براى برای شما در زمين زمین قرارگاه، و تا چندى برخوردارى چندی برخورداری خواهد بود.»
سپس آدم از پروردگارش كلماتى کلماتی را دريافت دریافت نمود؛ و [خدا] بر او ببخشود؛ آرى، آری، او[ست كه] توبهپذيرِ که] توبهپذیرِ مهربان است.
فرموديم: «جملگى فرمودیم: «جملگی از آن فرود آييد. آیید. پس اگر از جانب من شما را هدايتى هدایتی رسد، آنان كه هدايتم که هدایتم را پيروى كنند پیروی کنند بر ايشان بيمى نيست ایشان بیمی نیست و غمگين غمگین نخواهند شد.
و[لى] كسانى كه كفر ورزيدند و[لی] کسانی که کفر ورزیدند و نشانههاى نشانههای ما را دروغ انگاشتند، آنانند كه که اهل آتشند؛ و در آن ماندگار خواهند بود.»
اى ای فرزندان اسرائيل، نعمتهايم اسرائیل، نعمتهایم را كه که بر شما ارزانى ارزانی داشتم به ياد آريد، یاد آرید، و به پيمانم پیمانم وفا كنيد، کنید، تا به پيمانتان پیمانتان وفا كنم، کنم، و تنها از من بترسيد. بترسید.
و بدانچه نازل كردهام -كه مؤيد کردهام -که مؤید همان چيزى چیزی است كه که با شماست- ايمان آريد؛ ایمان آرید؛ و نخستين منكر نخستین منکر آن نباشيد، نباشید، و آيات آیات مرا به بهايى ناچيز نفروشيد، بهایی ناچیز نفروشید، و تنها از من پروا كنيد. کنید.
و حق را به باطل درنياميزيد، درنیامیزید، و حقيقت حقیقت را -با آنكه آنکه خود مىدانيد- كتمان نكنيد. میدانید- کتمان نکنید.
و نماز را بر پا داريد، دارید، و زكات زکات را بدهيد، بدهید، و با ركوعكنندگان ركوع كنيد.
آيا رکوعکنندگان رکوع کنید.
آیا مردم را به نيكى نیکی فرمان مىدهيد میدهید و خود را فراموش مىكنيد، میکنید، با اينكه اینکه شما كتاب کتاب [خدا] را مىخوانيد؟ آيا [هيچ] نمىانديشيد؟ میخوانید؟ آیا [هیچ] نمیاندیشید؟
از شكيبايى شکیبایی و نماز يارى جوييد. یاری جویید. و به راستى اين [كار] راستی این [کار] گران است، مگر بر فروتنان:
همان كسانى كه مىدانند کسانی که میدانند با پروردگار خود ديدار دیدار خواهند كرد؛ کرد؛ و به سوى سوی او باز خواهند گشت.
اى ای فرزندان اسرائيل، اسرائیل، از نعمتهايم كه نعمتهایم که بر شما ارزانى ارزانی داشتم، و [از] اينكه اینکه من شما را بر جهانيان برترى جهانیان برتری دادم، ياد كنيد. یاد کنید.
و بترسيد بترسید از روزى كه هيچ كس چيزى روزی که هیچ کس چیزی [از عذاب خدا] را از كسى کسی دفع نمىكند؛ نمیکند؛ و نه از او شفاعتى پذيرفته، شفاعتی پذیرفته، و نه به جاى وى بدلى جای وی بدلی گرفته مىشود؛ میشود؛ و نه يارى یاری خواهند شد.
و [به ياد آريد] یاد آرید] آنگاه كه که شما را از [چنگ] فرعونيان رهانيديم؛ فرعونیان رهانیدیم؛ [آنان] شما را سخت شكنجه مىكردند؛ شکنجه میکردند؛ پسران شما را سر مىبريدند؛ میبریدند؛ و زنهايتان زنهایتان را زنده مىگذاشتند، میگذاشتند، و در آن [امر، بلا و] آزمايش بزرگى آزمایش بزرگی از جانب پروردگارتان بود.
و هنگامى كه دريا هنگامی که دریا را براى برای شما شكافتيم شکافتیم و شما را نجات بخشيديم؛ بخشیدیم؛ و فرعونيان فرعونیان را -در حالى كه حالی که شما نظاره مىكرديد- میکردید- غرق كرديم. کردیم.
و آنگاه كه که با موسى موسی چهل شب قرار گذاشتيم؛ گذاشتیم؛ آنگاه در غياب وى، غیاب وی، شما گوساله را [به پرستش] گرفتيد، گرفتید، در حالى كه ستمكار بوديد. حالی که ستمکار بودید.
پس از آن بر شما بخشوديم، بخشودیم، باشد كه شكرگزارى كنيد. که شکرگزاری کنید.
و آنگاه كه موسى که موسی را كتاب کتاب و فرقان [=جداكننده [=جداکننده حق از باطل] داديم، شايد هدايت يابيد. دادیم، شاید هدایت یابید.
و چون موسى موسی به قوم خود گفت: «اى «ای قوم من، شما با [به پرستش] گرفتن گوساله، برخود ستم كرديد، کردید، پس به درگاه آفريننده آفریننده خود توبه كنيد، کنید، و [خطاكاران] [خطاکاران] خودتان را به قتل برسانيد، كه اين [كار] برسانید، که این [کار] نزد آفريدگارتان براى آفریدگارتان برای شما بهتر است.» پس [خدا] توبه شما را پذيرفت، كه پذیرفت، که او توبهپذير توبهپذیر مهربان است.
و چون گفتيد: «اى موسى، گفتید: «ای موسی، تا خدا را آشكارا نبينيم، آشکارا نبینیم، هرگز به تو ايمان نخواهيم ایمان نخواهیم آورد.» پس -در حالى كه مىنگريستيد- حالی که مینگریستید- صاعقه شما را فرو گرفت.
سپس شما را پس از مرگتان برانگيختيم؛ برانگیختیم؛ باشد كه شكرگزارى كنيد. که شکرگزاری کنید.
و بر شما ابر را سايهگستر كرديم؛ سایهگستر کردیم؛ و بر شما «گزانگبين» «گزانگبین» و «بلدرچين» «بلدرچین» فرو فرستاديم؛ فرستادیم؛ [و گفتيم:] گفتیم:] «از خوراكيهاى پاكيزهاى كه خوراکیهای پاکیزهای که به شما روزى دادهايم، بخوريد.» و[لى روزی دادهایم، بخورید.» و[لی آنان] بر ما ستم نكردند، بلكه نکردند، بلکه بر خويشتن خویشتن ستم روا مىداشتند. میداشتند.
و [نيز [نیز به يادآريد] هنگامى یادآرید] هنگامی را كه گفتيم: «بدين که گفتیم: «بدین شهر درآييد، درآیید، و از [نعمتهاى] [نعمتهای] آن، هر گونه خواستيد، خواستید، فراوان بخوريد، بخورید، و سجدهكنان سجدهکنان از در [بزرگ] درآييد؛ درآیید؛ و بگوييد: بگویید: [خداوندا،] گناهان ما را بريز. بریز. تا خطاهاى خطاهای شما را ببخشاييم، ببخشاییم، و [پاداش] نيكوكاران نیکوکاران را خواهيم خواهیم افزود.»
اما كسانى كه کسانی که ستم كرده کرده بودند، [آن سخن را] به سخن ديگرى -غير دیگری -غیر از آنچه به ايشان ایشان گفته شده بود- تبديل كردند. تبدیل کردند. و ما [نيز] [نیز] بر آنان كه که ستم كردند، کردند، به سزاى اينكه نافرمانى پيشه كرده سزای اینکه نافرمانی پیشه کرده بودند، عذابى عذابی از آسمان فرو فرستاديم. فرستادیم.
و هنگامى كه موسى براى هنگامی که موسی برای قوم خود در پى پی آب برآمد، گفتيم: گفتیم: «با عصايت عصایت بر آن تختهسنگ بزن.» پس دوازده چشمه از آن جوشيدن جوشیدن گرفت، [به گونهاى كه] گونهای که] هر قبيلهاى قبیلهای آبشخور خود را مىدانست. میدانست. [و گفتيم:] گفتیم:] «از روزى روزی خدا بخوريد بخورید و بياشاميد، و[لى بیاشامید، و[لی ]در زمين زمین سر به فساد برمداريد.» برمدارید.»
و چون گفتيد: «اى موسى! گفتید: «ای موسی! هرگز بر يك یک [نوع] خوراك خوراک تاب نياوريم، نیاوریم، از خداى خدای خود براى برای ما بخواه تا از آنچه زمين مىروياند، زمین میرویاند، از [قبيل] سبزى [قبیل] سبزی و خيار خیار و سير سیر و عدس و پياز، براى پیاز، برای ما بروياند» [موسى] برویاند» [موسی] گفت: «آيا «آیا به جاى چيز جای چیز بهتر، خواهان چيز پستتريد؟ چیز پستترید؟ پس به شهر فرود آييد، كه آیید، که آنچه را خواستهايد براى خواستهاید برای شما [در آنجا مهيا]ست.» مهیا]ست.» و [داغ] خوارى خواری و نادارى ناداری بر [پيشانى] [پیشانی] آنان زده شد، و به خشم خدا گرفتار آمدند؛ چرا كه که آنان به نشانههاى نشانههای خدا كفر ورزيده کفر ورزیده بودند، و پيامبران پیامبران را بناحق مىكشتند؛ اين، میکشتند؛ این، از آن روى روی بود كه سركشى که سرکشی نموده، و از حد درگذرانيده درگذرانیده بودند.
در حقيقت، كسانى كه حقیقت، کسانی که [به اسلام] ايمان ایمان آورده، و كسانى كه يهودى کسانی که یهودی شدهاند، و ترسايان ترسایان و صابئان، هر كس کس به خدا و روز بازپسين ايمان بازپسین ایمان داشت و كار شايسته كرد، کار شایسته کرد، پس اجرشان را پيش پیش پروردگارشان خواهند داشت، و نه بيمى بیمی بر آنان است، و نه اندوهناك اندوهناک خواهند شد.
و چون از شما پيمان محكم گرفتيم، پیمان محکم گرفتیم، و [كوه] [کوه] طور را بر فراز شما افراشتيم، افراشتیم، [و فرموديم:] فرمودیم:] «آنچه را به شما دادهايم دادهایم به جد و جهد بگيريد، بگیرید، و آنچه را در آن است به خاطر داشته باشيد، باشید، باشد كه که به تقوا گراييد.» گرایید.»
سپس شما بعد از آن [پيمان] رويگردان شديد، [پیمان] رویگردان شدید، و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود، مسلما از زيانكاران بوديد. زیانکاران بودید.
و كسانى کسانی از شما را كه که در روز شنبه [از فرمان خدا] تجاوز كردند نيك شناختيد، کردند نیک شناختید، پس ايشان ایشان را گفتيم: «بوزينگانى گفتیم: «بوزینگانی طردشده باشيد.» باشید.»
و ما آن [عقوبت] را براى برای حاضران، و [نسلهاى] [نسلهای] پس از آن، عبرتى، عبرتی، و براى پرهيزگاران پندى برای پرهیزگاران پندی قرار داديم. دادیم.
و هنگامى كه موسى هنگامی که موسی به قوم خود گفت: «خدا به شما فرمان مىدهد كه: میدهد که: ماده گاوى گاوی را سر ببريد»، ببرید»، گفتند: «آيا «آیا ما را به ريشخند مىگيرى؟» ریشخند میگیری؟» گفت: «پناه مىبرم میبرم به خدا كه که [مبادا] از جاهلان باشم.»
گفتند: «پروردگارت را براى برای ما بخوان، تا بر ما روشن سازد كه که آن چگونه [گاوى] [گاوی] است؟» گفت: «وى مىفرمايد: «وی میفرماید: آن ماده گاوى گاوی است نه پير پیر و نه خردسال، [بلكه] ميانسالى [بلکه] میانسالی است بين اين بین این دو. پس آنچه را [بدان ]مأموريد ]مأمورید به جاى آريد.» جای آرید.»
گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن كند كه کند که رنگش چگونه است؟» گفت: «وى مىفرمايد: «وی میفرماید: آن ماده گاوى گاوی است زرد يكدست یکدست و خالص، كه که رنگش بينندگان بینندگان را شاد مىكند.» میکند.»
گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن گرداند كه که آن چگونه [گاوى] [گاوی] باشد؟ زيرا [چگونگى] اين زیرا [چگونگی] این ماده گاو بر ما مشتبه شده، و[لى و[لی با توضيحات بيشتر توضیحات بیشتر تو] ما ان شاء الله حتماً هدايت خواهيم هدایت خواهیم شد.»
گفت: «وى مىفرمايد: «وی میفرماید: در حقيقت، حقیقت، آن ماده گاوى گاوی است كه که نه رام است تا زمين زمین را شخم زند؛ و نه كشتزار کشتزار را آبيارى كند؛ بىنقص آبیاری کند؛ بینقص است؛ و هيچ لكهاى هیچ لکهای در آن نيست.» نیست.» گفتند: «اينك «اینک سخن درست آوردى.» آوردی.» پس آن را سر بريدند، بریدند، و چيزى چیزی نمانده بود كه نكنند. که نکنند.
و چون شخصى شخصی را كشتيد، کشتید، و در باره او با يكديگر یکدیگر به ستيزه برخاستيد، ستیزه برخاستید، و حال آنكه آنکه خدا، آنچه را كتمان مىكرديد، آشكار گردانيد. کتمان میکردید، آشکار گردانید.
پس فرموديم: «پارهاى فرمودیم: «پارهای از آن [گاو سر بريده بریده را] به آن [مقتول] بزنيد» بزنید» [تا زنده شود]. اين این گونه خدا مردگان را زنده مىكند، میکند، و آيات آیات خود را به شما مىنماياند، مینمایاند، باشد كه بينديشيد. که بیندیشید.
سپس دلهاى دلهای شما بعد از اين این [واقعه] سخت گرديد، گردید، همانند سنگ، يا یا سختتر از آن، چرا كه که از برخى برخی سنگها، جويهايى بيرون مىزند، جویهایی بیرون میزند، و پارهاى پارهای از آنها مىشكافد میشکافد و آب از آن خارج مىشود، میشود، و برخى برخی از آنها از بيم بیم خدا فرو مىريزد، میریزد، و خدا از آنچه مىكنيد میکنید غافل نيست.
آيا نیست.
آیا طمع داريد كه [اينان] دارید که [اینان] به شما ايمان بياورند؟ ایمان بیاورند؟ با آنكه گروهى آنکه گروهی از آنان سخنان خدا را مىشنيدند، میشنیدند، سپس آن را بعد از فهميدنش تحريف مىكردند، فهمیدنش تحریف میکردند، و خودشان هم مىدانستند. میدانستند.
و [همين يهوديان] [همین یهودیان] چون با كسانى كه ايمان کسانی که ایمان آوردهاند برخورد كنند، مىگويند: کنند، میگویند: «ما ايمان آوردهايم.» ایمان آوردهایم.» و وقتى وقتی با همديگر همدیگر خلوت مىكنند، مىگويند: میکنند، میگویند: «چرا از آنچه خداوند بر شما گشوده است، براى برای آنان حكايت مىكنيد حکایت میکنید تا آنان به [استناد] آن، پيش پیش پروردگارتان بر ضد شما استدلال كنند؟ آيا فكر نمىكنيد؟»
آيا نمىدانند كه کنند؟ آیا فکر نمیکنید؟»
آیا نمیدانند که خداوند آنچه را پوشيده مىدارند، پوشیده میدارند، و آنچه را آشكار مىكنند، مىداند؟ آشکار میکنند، میداند؟
و [بعضى] [بعضی] از آنان بىسوادانى بیسوادانی هستند كه كتاب که کتاب [خدا] را جز خيالات خامى نمىدانند، خیالات خامی نمیدانند، و فقط گمان مىبرند. میبرند.
پس واى وای بر كسانى كه كتاب [تحريفشدهاى] کسانی که کتاب [تحریفشدهای] با دستهاى دستهای خود مىنويسند، مینویسند، سپس مىگويند: «اين میگویند: «این از جانب خداست»، تا بدان بهاى ناچيزى بهای ناچیزی به دست آرند؛ پس واى وای بر ايشان ایشان از آنچه دستهايشان دستهایشان نوشته، و واى وای بر ايشان ایشان از آنچه [از اين این راه] به دست مىآورند. میآورند.
و گفتند: «جز روزهايى روزهایی چند، هرگز آتش به ما نخواهد رسيد.» رسید.» بگو: «مگر پيمانى پیمانی از خدا گرفتهايد؟ -كه گرفتهاید؟ -که خدا پيمان پیمان خود را هرگز خلاف نخواهد كرد- يا کرد- یا آنچه را نمىدانيد نمیدانید به دروغ به خدا نسبت مىدهيد؟»
آرى، كسى كه بدى میدهید؟»
آری، کسی که بدی به دست آورد، و گناهش او را در ميان گيرد، میان گیرد، پس چنين كسانى چنین کسانی اهل آتشند، و در آن ماندگار خواهند بود.
و كسانى كه ايمان کسانی که ایمان آورده، و كارهاى شايسته كردهاند، کارهای شایسته کردهاند، آنان اهل بهشتند، و در آن جاودان خواهند ماند.
و چون از فرزندان اسرائيل پيمان محكم گرفتيم كه: اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که: «جز خدا را نپرستيد، نپرستید، و به پدر و مادر، و خويشان خویشان و يتيمان یتیمان و مستمندان احسان كنيد، کنید، و با مردم [به زبان] خوش سخن بگوييد، بگویید، و نماز را به پا داريد، دارید، و زكات زکات را بدهيد»؛ بدهید»؛ آنگاه، جز اندكى اندکی از شما، [همگى] [همگی] به حالت اعراض روى برتافتيد. روی برتافتید.
و چون از شما پيمان محكم گرفتيم كه: پیمان محکم گرفتیم که: «خون همديگر همدیگر را مريزيد، مریزید، و يكديگر یکدیگر را از سرزمين سرزمین خود بيرون نكنيد»؛ بیرون نکنید»؛ سپس [به اين پيمان] این پیمان] اقرار كرديد، کردید، و خود گواهيد.
[ولى] گواهید.
[ولی] باز همين همین شما هستيد كه يكديگر هستید که یکدیگر را مىكشيد، میکشید، و گروهى گروهی از خودتان را از ديارشان بيرون مىرانيد، دیارشان بیرون میرانید، و به گناه و تجاوز، بر ضد آنان به يكديگر كمك مىكنيد. یکدیگر کمک میکنید. و اگر به اسارت پيش پیش شما آيند، آیند، به [دادن] فديه، فدیه، آنان را آزاد مىكنيد، میکنید، با آنكه آنکه [نه تنها كشتن، بلكه] بيرون كردن کشتن، بلکه] بیرون کردن آنان بر شما حرام شده است. آيا آیا شما به پارهاى پارهای از كتاب کتاب [تورات] ايمان مىآوريد، ایمان میآورید، و به پارهاى كفر مىورزيد؟ پارهای کفر میورزید؟ پس جزاى جزای هر كس کس از شما كه چنين كند، که چنین کند، جز خوارى خواری در زندگى دنيا چيزى زندگی دنیا چیزی نخواهد بود، و روز رستاخيز ايشان رستاخیز ایشان را به سختترين سختترین عذابها باز برند، و خداوند از آنچه مىكنيد میکنید غافل نيست.
همين كسانند كه زندگى دنيا نیست.
همین کسانند که زندگی دنیا را به [بهاى] [بهای] جهان ديگر خريدند. دیگر خریدند. پس نه عذاب آنان سبك سبک گردد، و نه ايشان يارى ایشان یاری شوند.
و همانا به موسى كتاب موسی کتاب [تورات] را داديم، دادیم، و پس از او پيامبرانى پیامبرانی را پشت سر هم فرستاديم، فرستادیم، و عيسى عیسی پسر مريم مریم را معجزههاى آشكار بخشيديم، معجزههای آشکار بخشیدیم، و او را با «روح القدس» تأييد كرديم؛ تأیید کردیم؛ پس چرا هر گاه پيامبرى چيزى پیامبری چیزی را كه خوشايند که خوشایند شما نبود برايتان برایتان آورد، كبر ورزيديد؟ گروهى کبر ورزیدید؟ گروهی را دروغگو خوانديد خواندید و گروهى گروهی را كشتيد. کشتید.
و گفتند: «دلهاى «دلهای ما در غلاف است.» [نه، چنين نيست] بلكه چنین نیست] بلکه خدا به سزاى كفرشان، سزای کفرشان، لعنتشان كرده کرده است. پس آنان كه ايمان مىآورند که ایمان میآورند چه اندكشمارهاند. اندکشمارهاند.
و هنگامى كه هنگامی که از جانب خداوند كتابى كه مؤيد کتابی که مؤید آنچه نزد آنان است برايشان برایشان آمد، و از ديرباز دیرباز [در انتظارش] بر كسانى كه كافر کسانی که کافر شده بودند پيروزى مىجستند؛ ولى همين كه پیروزی میجستند؛ ولی همین که آنچه [كه [که اوصافش] را مىشناختند برايشان میشناختند برایشان آمد، انكارش كردند. انکارش کردند. پس لعنت خدا بر كافران کافران باد.
وه كه که به چه بد بهايى بهایی خود را فروختند كه که به آنچه خدا نازل كرده کرده بود از سر رشك انكار رشک انکار آوردند، كه که چرا خداوند از فضل خويش خویش بر هر كس کس از بندگانش كه که بخواهد [آياتى] [آیاتی] فرو مىفرستد. میفرستد. پس به خشمى خشمی بر خشم ديگر دیگر گرفتار آمدند. و براى كافران عذابى برای کافران عذابی خفتآور است.
و چون به آنان گفته شود: «به آنچه خدا نازل كرده ايمان آوريد»، مىگويند: کرده ایمان آورید»، میگویند: «ما به آنچه بر [پيامبر] [پیامبر] خودمان نازل شده ايمان مىآوريم.» ایمان میآوریم.» و غير غیر آن را -با آنكه [كاملا] آنکه [کاملا] حق و مؤيد مؤید همان چيزى چیزی است كه که با آنان است- انكار مىكنند. انکار میکنند. بگو: «اگر مؤمن بوديد، بودید، پس چرا پيش پیش از اين، پيامبران این، پیامبران خدا را مىكشتيد؟» میکشتید؟»
و قطعاً موسى براى موسی برای شما معجزات آشكارى آشکاری آورد، سپس آن گوساله را در غياب وى غیاب وی [به خدايى] گرفتيد، خدایی] گرفتید، و ستمكار شديد. ستمکار شدید.
و آنگاه كه که از شما پيمان محكم گرفتيم، پیمان محکم گرفتیم، و [كوه] [کوه] طور را بر فراز شما برافراشتيم، برافراشتیم، [و گفتيم:] گفتیم:] «آنچه را به شما دادهايم دادهایم به جد و جهد بگيريد، بگیرید، و [به دستورهاى دستورهای آن] گوش فرا دهيد.» دهید.» گفتند: «شنيديم «شنیدیم و نافرمانى كرديم.» نافرمانی کردیم.» و بر اثر كفرشان، کفرشان، [مِهر ]گوساله در دلشان سرشته شد. بگو: «اگر مؤمنيد [بدانيد كه] ايمانتان مؤمنید [بدانید که] ایمانتان شما را به بد چيزى وامىدارد.» چیزی وامیدارد.»
بگو: «اگر در نزد خدا، سراى بازپسين يكسر سرای بازپسین یکسر به شما اختصاص دارد، نه ديگر دیگر مردم، پس اگر راست مىگوييد آرزوى میگویید آرزوی مرگ كنيد.»
ولى کنید.»
ولی به سبب كارهايى كه کارهایی که از پيش كردهاند، پیش کردهاند، هرگز آن را آرزو نخواهند كرد. کرد. و خدا به [حال] ستمگران داناست.
و آنان را مسلما آزمندترين آزمندترین مردم به زندگى، زندگی، و [حتى حريصتر] [حتی حریصتر] از كسانى كه شرك مىورزند خواهى يافت. کسانی که شرک میورزند خواهی یافت. هر يك یک از ايشان ایشان آرزو دارد كه كاش که کاش هزار سال عمر كند کند با آنكه آنکه اگر چنين عمرى چنین عمری هم به او داده شود، وى وی را از عذاب دور نتواند داشت. و خدا بر آنچه مىكنند بيناست. میکنند بیناست.
بگو: «كسى كه «کسی که دشمن جبرئيل جبرئیل است [در واقع دشمن خداست] چرا كه که او، به فرمان خدا، قرآن را بر قلبت نازل كرده کرده است، در حالى كه مؤيد [كتابهاى آسمانى] پيش حالی که مؤید [کتابهای آسمانی] پیش از آن، و هدايت هدایت و بشارتى براى بشارتی برای مؤمنان است.»
هر كه که دشمن خدا، و فرشتگان و فرستادگان او، و جبرئيل جبرئیل و ميكائيل میکائیل است [بداند كه] که] خدا يقينا یقینا دشمن كافران کافران است.
و همانا بر تو آياتى آیاتی روشن فرو فرستاديم، فرستادیم، و جز فاسقان [كسى] [کسی] آنها را انكار نمىكند. انکار نمیکند.
و مگر نه اين این بود كه [يهود] که [یهود] هر گاه پيمانى پیمانی بستند، گروهى گروهی از ايشان ایشان آن را دور افكندند؟ بلكه [حقيقت اين افکندند؟ بلکه [حقیقت این است كه] بيشترشان ايمان نمىآورند. که] بیشترشان ایمان نمیآورند.
و آنگاه كه فرستادهاى که فرستادهای از جانب خداوند برايشان برایشان آمد -كه -که آنچه را با آنان بود تصديق مىداشت- گروهى تصدیق میداشت- گروهی از اهل كتاب، كتاب کتاب، کتاب خدا را پشت سر افكندند، چنانكه گويى افکندند، چنانکه گویی [از آن هيچ] نمىدانند. هیچ] نمیدانند.
و آنچه را كه شيطان[صفت]ها که شیطان[صفت]ها در سلطنت سليمان سلیمان خوانده [و درس گرفته] بودند، پيروى كردند. پیروی کردند. و سليمان كفر نورزيد، ليكن سلیمان کفر نورزید، لیکن آن شيطان[صفت]ها شیطان[صفت]ها به كفر گراييدند كه کفر گراییدند که به مردم سحر مىآموختند. میآموختند. و [نيز [نیز از] آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابِل فرو فرستاده شده بود [پيروى كردند]، [پیروی کردند]، با اينكه اینکه آن دو [فرشته] هيچ كس هیچ کس را تعليم تعلیم [سحر] نمىكردند نمیکردند مگر آنكه آنکه [قبلا به او] مىگفتند: میگفتند: «ما [وسيله] آزمايشى [براى [وسیله] آزمایشی [برای شما ]هستيم، ]هستیم، پس زنهار كافر نشوى.» و[لى] کافر نشوی.» و[لی] آنها از آن دو [فرشته] چيزهايى مىآموختند كه چیزهایی میآموختند که به وسيله وسیله آن ميان میان مرد و همسرش جدايى بيفكنند. جدایی بیفکنند. هر چند بدون فرمان خدا نمىتوانستند نمیتوانستند به وسيله وسیله آن به احدى زيان احدی زیان برسانند. و [خلاصه] چيزى مىآموختند كه برايشان زيان چیزی میآموختند که برایشان زیان داشت، و سودى بديشان نمىرسانيد. سودی بدیشان نمیرسانید. و قطعاً [يهوديان] دريافته [یهودیان] دریافته بودند كه که هر كس خريدار اين کس خریدار این [متاع] باشد، در آخرت بهرهاى بهرهای ندارد. وه كه که چه بد بود آنچه به جان خريدند-اگر مىدانستند. خریدند-اگر میدانستند.
اگر آنها گرويده گرویده و پرهيزگارى كرده پرهیزگاری کرده بودند قطعاً پاداشى [كه] پاداشی [که] از جانب خدا [مىيافتند] [مییافتند] بهتر بود-اگر مىدانستند.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، نگوييد: میدانستند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، نگویید: «راعنا»، و بگوييد: بگویید: «انظرنا»، و [اين توصيه [این توصیه را] بشنويد؛ بشنوید؛ و [گر نه] كافران کافران را عذابى دردناك عذابی دردناک است.
نه كسانى كه کسانی که از اهل كتاب كافر کتاب کافر شدهاند، و نه مشركان [هيچ كدام] مشرکان [هیچ کدام] دوست نمىدارند خيرى نمیدارند خیری از جانب پروردگارتان بر شما فرود آيد، آید، با آنكه آنکه خدا هر كه که را خواهد به رحمت خود اختصاص دهد، و خدا داراى فزونبخشى عظيم دارای فزونبخشی عظیم است.
هر حكمى حکمی را نسخ كنيم، يا کنیم، یا آن را به [دست] فراموشى بسپاريم، فراموشی بسپاریم، بهتر از آن، يا یا مانندش را مىآوريم؛ میآوریم؛ مگر ندانستى كه ندانستی که خدا بر هر كارى کاری تواناست؟
مگر ندانستى كه فرمانروايى ندانستی که فرمانروایی آسمانها و زمين زمین از آن خداست؛ و شما جز خدا سرور و ياورى نداريد؟
آيا مىخواهيد یاوری ندارید؟
آیا میخواهید از پيامبر پیامبر خود همان را بخواهيد كه بخواهید که قبلا از موسى موسی خواسته شد؟ و هر كس كفر کس کفر را با ايمان ایمان عوض كند، کند، مسلما از راه درست گمراه شده است.
بسيارى بسیاری از اهل كتاب کتاب -پس از اينكه اینکه حق برايشان آشكار برایشان آشکار شد- از روى حسدى كه روی حسدی که در وجودشان بود، آرزو مىكردند كه میکردند که شما را، بعد از ايمانتان، كافر ایمانتان، کافر گردانند. پس عفو كنيد کنید و درگذريد، درگذرید، تا خدا فرمان خويش خویش را بياورد، كه بیاورد، که خدا بر هر كارى کاری تواناست.
و نماز را به پا داريد دارید و زكات زکات را بدهيد؛ بدهید؛ و هر گونه نيكى كه براى خويش نیکی که برای خویش از پيش فرستيد، پیش فرستید، آن را نزد خدا باز خواهيد يافت؛ آرى، خواهید یافت؛ آری، خدا به آنچه مىكنيد بيناست. میکنید بیناست.
و گفتند: «هرگز كسى کسی به بهشت درنيايد، درنیاید، مگر آنكه يهودى يا آنکه یهودی یا ترسا باشد.» اين آرزوهاى [واهىِ] ايشان این آرزوهای [واهیِ] ایشان است. بگو: «اگر راست مىگوييد، دليل میگویید، دلیل خود را بياوريد.»
آرى، بیاورید.»
آری، هر كس كه کس که خود را با تمام وجود، به خدا تسليم كند تسلیم کند و نيكوكار نیکوکار باشد، پس مزد وى پيش وی پیش پروردگار اوست، و بيمى بیمی بر آنان نيست، نیست، و غمگين غمگین نخواهند شد.
و يهوديان یهودیان گفتند: «ترسايان «ترسایان بر حق نيستند.» نیستند.» و ترسايان ترسایان گفتند: «يهوديان «یهودیان بر حق نيستند» نیستند» -با آنكه آنکه آنان كتاب [آسمانى] کتاب [آسمانی] را مىخوانند. میخوانند. افراد نادان نيز [سخنى] نیز [سخنی] همانند گفته ايشان ایشان گفتند. پس خداوند، روز رستاخيز رستاخیز در آنچه با هم اختلاف مىكردند، ميان میکردند، میان آنان داورى داوری خواهد كرد. کرد.
و كيست بيدادگرتر کیست بیدادگرتر از آن كس كه کس که نگذارد در مساجد خدا، نام وى وی برده شود، و در ويرانى ویرانی آنها بكوشد؟ بکوشد؟ آنان حق ندارند جز ترسان-لرزان در آن [مسجد]ها درآيند. درآیند. در اين دنيا ايشان این دنیا ایشان را خوارى، خواری، و در آخرت عذابى عذابی بزرگ است.
و مشرق و مغرب از آنِ خداست؛ پس به هر سو رو كنيد، کنید، آنجا روى روی [به] خداست. آرى، آری، خدا گشايشگر گشایشگر داناست.
و گفتند: «خداوند فرزندى براى فرزندی برای خود اختيار كرده اختیار کرده است.» او منزه است. بلكه بلکه هر چه در آسمانها و زمين زمین است، از آن اوست، [و] همه فرمانپذير اويند. فرمانپذیر اویند.
[او] پديد پدید آورنده آسمانها و زمين زمین [است]، و چون به كارى کاری اراده فرمايد، فرماید، فقط مىگويد: میگوید: «[موجود] باش»؛ پس [فوراً موجود] مىشود. میشود.
افراد نادان گفتند: «چرا خدا با ما سخن نمىگويد؟ يا براى نمیگوید؟ یا برای ما معجزهاى نمىآيد؟» كسانى كه پيش معجزهای نمیآید؟» کسانی که پیش از اينان اینان بودند [نيز] [نیز] مثل همين همین گفته ايشان ایشان را مىگفتند. میگفتند. دلها [و افكار]شان افکار]شان به هم مىماند. میماند. ما نشانهها[ى نشانهها[ی خود] را براى گروهى كه يقين برای گروهی که یقین دارند، نيك نیک روشن گردانيدهايم. گردانیدهایم.
ما تو را بحق فرستاديم، فرستادیم، تا بشارتگر و بيمدهنده باشى، بیمدهنده باشی، و [لى] [لی] درباره دوزخيان، دوزخیان، از تو پرسشى پرسشی نخواهد شد.
و هرگز يهوديان یهودیان و ترسايان ترسایان از تو راضى نمىشوند، راضی نمیشوند، مگر آنكه آنکه از كيش کیش آنان پيروى كنى. پیروی کنی. بگو: «در حقيقت، حقیقت، تنها هدايت هدایت خداست كه هدايت [واقعى] که هدایت [واقعی] است.» و چنانچه پس از آن علمى كه علمی که تو را حاصل شد، باز از هوسهاى هوسهای آنان پيروى كنى، پیروی کنی، در برابر خدا سرور و ياورى نخواهى یاوری نخواهی داشت.
كسانى كه كتاب [آسمانى] کسانی که کتاب [آسمانی] به آنان دادهايم، دادهایم، [و] آن را چنانكه بايد مىخوانند، ايشانند كه چنانکه باید میخوانند، ایشانند که بدان ايمان ایمان دارند. و[لى] كسانى كه و[لی] کسانی که بدان كفر کفر ورزند، همانانند كه زيانكارانند.
اى که زیانکارانند.
ای فرزندان اسرائيل، اسرائیل، نعمتم را، كه که بر شما ارزانى ارزانی داشتم، و اينكه اینکه شما را بر جهانيان برترى جهانیان برتری دادم، ياد كنيد. یاد کنید.
و بترسيد بترسید از روزى كه هيچ كس چيزى روزی که هیچ کس چیزی [از عذاب خدا] را از كسى کسی دفع نمىكند، نمیکند، و نه بدل و بلاگردانى بلاگردانی از وى پذيرفته وی پذیرفته شود، و نه او را ميانجيگرى میانجیگری سودمند افتد، و نه يارى یاری شوند.