Update fa.fooladvand
Wed, 4 May 2022 00:48:43 +0430
-2 +2
ستايش خدايى ستایش خدایی را كه که پروردگار جهانيان، جهانیان،
-5,1069 +5,1069
[بار الها] تنها تو را مىپرستيم، میپرستیم، و تنها از تو يارى مىجوييم. یاری میجوییم.
ما را به راه راست هدايت هدایت فرما،
راه آنان كه گرامىشان داشتهاى، که گرامیشان داشتهای، نه [راه] مغضوبان، و نه [راه] گمراهان.
الف، لام، ميم.
اين میم.
این است كتابى كه کتابی که در [حقانيت] [حقانیت] آن هيچ ترديدى نيست؛ هیچ تردیدی نیست؛ [و] مايه هدايت تقواپيشگان مایه هدایت تقواپیشگان است:
آنان كه که به غيب ايمان مىآورند، غیب ایمان میآورند، و نماز را بر پا مىدارند، میدارند، و از آنچه به ايشان روزى دادهايم ایشان روزی دادهایم انفاق مىكنند؛ میکنند؛
و آنان كه که بدانچه به سوى سوی تو فرود آمده، و به آنچه پيش پیش از تو نازل شده است، ايمان مى ایمان می آورند؛ و آنانند كه که به آخرت يقين یقین دارند.
آنان برخوردار از هدايتى هدایتی از سوى سوی پروردگار خويشند؛ خویشند؛ و آنان همان رستگارانند.
در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند حقیقت کسانی که کفر ورزیدند -چه بيمشان دهى، بیمشان دهی، چه بيمشان ندهى- بیمشان ندهی- بر ايشان يكسان ایشان یکسان است؛ [آنها] نخواهند گرويد. گروید.
خداوند بر دلهاى دلهای آنان، و بر شنوايى ايشان شنوایی ایشان مُهر نهاده؛ و بر ديدگانشان پردهاى دیدگانشان پردهای است؛ و آنان را عذابى دردناك عذابی دردناک است.
و برخى برخی از مردم مىگويند: میگویند: «ما به خدا و روز بازپسين ايمان آوردهايم»، ولى بازپسین ایمان آوردهایم»، ولی گروندگان [راستين] نيستند. [راستین] نیستند.
با خدا و مؤمنان نيرنگ مىبازند؛ ولى نیرنگ میبازند؛ ولی جز بر خويشتن نيرنگ نمىزنند، خویشتن نیرنگ نمیزنند، و نمىفهمند. نمیفهمند.
در دلهايشان مرضى دلهایشان مرضی است؛ و خدا بر مرضشان افزود؛ و به [سزاى] [سزای] آنچه به دروغ مى می گفتند، عذابى دردناك عذابی دردناک [در پيش] پیش] خواهند داشت.
و چون به آنان گفته شود: «در زمين زمین فساد مكنيد»، مىگويند: مکنید»، میگویند: «ما خود اصلاحگريم.» اصلاحگریم.»
بهوش باشيد كه باشید که آنان فسادگرانند، ليكن نمىفهمند. لیکن نمیفهمند.
و چون به آنان گفته شود: «همان گونه كه که مردم ايمان ایمان آوردند، شما هم ايمان بياوريد»، مىگويند: «آيا ایمان بیاورید»، میگویند: «آیا همان گونه كه كم که کم خردان ايمان ایمان آوردهاند، ايمان بياوريم؟» ایمان بیاوریم؟» هشدار كه که آنان همان كمخردانند؛ ولى نمىدانند. کمخردانند؛ ولی نمیدانند.
و چون با كسانى كه ايمان کسانی که ایمان آوردهاند برخورد كنند، مىگويند: «ايمان آورديم کنند، میگویند: «ایمان آوردیم »، و چون با شيطانهاى شیطانهای خود خلوت كنند، مىگويند: کنند، میگویند: «در حقيقت حقیقت ما با شماييم، شماییم، ما فقط [آنان را] ريشخند مىكنيم.» ریشخند میکنیم.»
خدا [است كه] ريشخندشان مىكند، که] ریشخندشان میکند، و آنان را در طغيانشان طغیانشان فرو مىگذارد میگذارد تا سرگردان شوند.
همين كسانند كه گمراهى همین کسانند که گمراهی را به [بهاى] هدايت خريدند، [بهای] هدایت خریدند، در نتيجه نتیجه داد و ستدشان سود[ى سود[ی به بار] نياورد؛ نیاورد؛ و هدايتيافته هدایتیافته نبودند.
مَثَل آنان، همچون مَثَل كسانى کسانی است كه آتشى که آتشی افروختند، و چون پيرامون پیرامون آنان را روشنايى روشنایی داد، خدا نورشان را برد؛ و در ميان تاريكيهايى كه نمىبينند رهايشان كرد.
كرند، میان تاریکیهایی که نمیبینند رهایشان کرد.
کرند، لالند، كورند؛ بنابراين کورند؛ بنابراین به راه نمىآيند.
يا نمیآیند.
یا چون [كسانى كه [کسانی که در معرض] رگبارى رگباری از آسمان -كه -که در آن تاريكيها تاریکیها و رعد و برقى برقی است- [قرار گرفتهاند]؛ از [نهيب] [نهیب] آذرخش [و] بيم بیم مرگ، سر انگشتان خود را در گوشهايشان گوشهایشان نهند، ولى ولی خدا بر كافران کافران احاطه دارد.
نزديك نزدیک است كه که برق چشمانشان را بربايد؛ برباید؛ هر گاه كه که بر آنان روشنى روشنی بخشد، در آن گام زنند؛ و چون راهشان را تاريك كند، تاریک کند، [بر جاى جای خود] بايستند؛ بایستند؛ و اگر خدا مىخواست شنوايى میخواست شنوایی و بينايىشان بیناییشان را برمىگرفت، كه برمیگرفت، که خدا بر همه چيز چیز تواناست.
اى ای مردم، پروردگارتان را كه که شما، و كسانى کسانی را كه پيش که پیش از شما بودهاند آفريده آفریده است، پرستش كنيد؛ کنید؛ باشد كه که به تقوا گراييد. گرایید.
همان [خدايى] كه زمين [خدایی] که زمین را براى برای شما فرشى فرشی [گسترده]، و آسمان را بنايى بنایی [افراشته] قرار داد؛ و از آسمان آبى آبی فرود آورد؛ و بدان از ميوهها رزقى براى میوهها رزقی برای شما بيرون بیرون آورد؛ پس براى برای خدا همتايانى همتایانی قرار ندهيد، ندهید، در حالى كه حالی که خود مىدانيد. میدانید.
و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كردهايم شك داريد، کردهایم شک دارید، پس -اگر راست مىگوييد- سورهاى میگویید- سورهای مانند آن بياوريد؛ بیاورید؛ و گواهان خود را -غير -غیر خدا- فرا خوانيد. خوانید.
پس اگر نكرديد نکردید -و هرگز نمىتوانيد كرد- نمیتوانید کرد- از آن آتشى كه آتشی که سوختش مردمان و سنگها هستند، و براى كافران برای کافران آماده شده، بپرهيزيد. بپرهیزید.
و كسانى کسانی را كه ايمان که ایمان آوردهاند و كارهاى شايسته کارهای شایسته انجام دادهاند، مژده ده كه ايشان که ایشان را باغهايى باغهایی خواهد بود كه که از زير زیر [درختان] آنها جويها جویها روان است. هر گاه ميوهاى میوهای از آن روزىِ ايشان روزیِ ایشان شود، مىگويند: «اين میگویند: «این همان است كه پيش که پیش از اين [نيز ]روزىِ این [نیز ]روزیِ ما بوده.» و مانند آن [نعمتها] به ايشان ایشان داده شود؛ و در آنجا همسرانى پاكيزه همسرانی پاکیزه خواهند داشت؛ و در آنجا جاودانه بمانند.
خداى خدای را از اينكه اینکه به پشهاى -يا پشهای -یا فروتر [يا [یا فراتر] از آن- مَثَل زند، شرم نيايد. نیاید. پس كسانى كه ايمان کسانی که ایمان آوردهاند مىدانند كه میدانند که آن [مَثَل] از جانب پروردگارشان بجاست؛ ولى كسانى كه ولی کسانی که به كفر گراييدهاند مىگويند: کفر گراییدهاند میگویند: «خدا از اين این مَثَل چه قصد داشته است؟» [خدا] بسيارى بسیاری را با آن گمراه، و بسيارى بسیاری را با آن راهنمايى مىكند؛ و[لى] راهنمایی میکند؛ و[لی] جز نافرمانان را با آن گمراه نمىكند.
همانانى كه پيمان نمیکند.
همانانی که پیمان خدا را پس از بستن آن مىشكنند؛ میشکنند؛ و آنچه را خداوند به پيوستنش پیوستنش امر فرموده مىگسلند؛ میگسلند؛ و در زمين زمین به فساد مىپردازند؛ میپردازند؛ آنانند كه زيانكارانند. که زیانکارانند.
چگونه خدا را منكريد؟ منکرید؟ با آنكه مردگانى بوديد آنکه مردگانی بودید و شما را زنده كرد؛ کرد؛ باز شما را مى ميراند می میراند [و] باز زنده مىكند؛ میکند؛ [و] آنگاه به سوى سوی او بازگردانده مىشويد. میشوید.
اوست آن كسى كه کسی که آنچه در زمين زمین است، همه را براى برای شما آفريد؛ آفرید؛ سپس به [آفرينش] [آفرینش] آسمان پرداخت، و هفت آسمان را استوار كرد؛ کرد؛ و او به هر چيزى چیزی داناست.
و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمين جانشينى زمین جانشینی خواهم گماشت»، [فرشتگان] گفتند: «آيا «آیا در آن كسى کسی را مىگمارى كه میگماری که در آن فساد انگيزد، انگیزد، و خونها بريزد؟ بریزد؟ و حال آنكه آنکه ما با ستايش ستایش تو، [تو را] تنزيه مىكنيم؛ تنزیه میکنیم؛ و به تقديست مىپردازيم.» تقدیست میپردازیم.» فرمود: «من چيزى مىدانم كه چیزی میدانم که شما نمىدانيد.» نمیدانید.»
و [خدا] همه [معانى] [معانی] نامها را به آدم آموخت؛ سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: «اگر راست مىگوييد، میگویید، از اسامى اينها اسامی اینها به من خبر دهيد.» دهید.»
گفتند: «منزهى «منزهی تو! ما را جز آنچه [خود] به ما آموختهاى، هيچ دانشى نيست؛ تويى داناى حكيم.» آموختهای، هیچ دانشی نیست؛ تویی دانای حکیم.»
فرمود: «اى «ای آدم، ايشان ایشان را از اسامى اسامی آنان خبر ده.» و چون [آدم] ايشان ایشان را از اسماءشان خبر داد، فرمود: «آيا «آیا به شما نگفتم كه که من نهفته آسمانها و زمين زمین را مىدانم؛ میدانم؛ و آنچه را آشكار مىكنيد، آشکار میکنید، و آنچه را پنهان مىداشتيد مىدانم؟» میداشتید میدانم؟»
و چون فرشتگان را فرموديم: «براى فرمودیم: «برای آدم سجده كنيد»، کنید»، پس بجز ابليس -كه ابلیس -که سر باز زد و كبر ورزيد کبر ورزید و از كافران کافران شد- [همه] به سجده درافتادند.
و گفتيم: «اى گفتیم: «ای آدم، خود و همسرت در اين این باغ سكونت گير[يد]؛ سکونت گیر[ید]؛ و از هر كجاى کجای آن خواهيد خواهید فراوان بخوريد؛ و[لى] بخورید؛ و[لی] به اين این درخت نزديك نشويد، كه نزدیک نشوید، که از ستمكاران خواهيد ستمکاران خواهید بود.»
پس شيطان شیطان هر دو را از آن بلغزانيد؛ بلغزانید؛ و از آنچه در آن بودند ايشان ایشان را به درآورد؛ و فرموديم: فرمودیم: «فرود آييد، آیید، شما دشمن همديگريد؛ همدیگرید؛ و براى برای شما در زمين زمین قرارگاه، و تا چندى برخوردارى چندی برخورداری خواهد بود.»
سپس آدم از پروردگارش كلماتى کلماتی را دريافت دریافت نمود؛ و [خدا] بر او ببخشود؛ آرى، آری، او[ست كه] توبهپذيرِ که] توبهپذیرِ مهربان است.
فرموديم: «جملگى فرمودیم: «جملگی از آن فرود آييد. آیید. پس اگر از جانب من شما را هدايتى هدایتی رسد، آنان كه هدايتم که هدایتم را پيروى كنند پیروی کنند بر ايشان بيمى نيست ایشان بیمی نیست و غمگين غمگین نخواهند شد.
و[لى] كسانى كه كفر ورزيدند و[لی] کسانی که کفر ورزیدند و نشانههاى نشانههای ما را دروغ انگاشتند، آنانند كه که اهل آتشند؛ و در آن ماندگار خواهند بود.»
اى ای فرزندان اسرائيل، نعمتهايم اسرائیل، نعمتهایم را كه که بر شما ارزانى ارزانی داشتم به ياد آريد، یاد آرید، و به پيمانم پیمانم وفا كنيد، کنید، تا به پيمانتان پیمانتان وفا كنم، کنم، و تنها از من بترسيد. بترسید.
و بدانچه نازل كردهام -كه مؤيد کردهام -که مؤید همان چيزى چیزی است كه که با شماست- ايمان آريد؛ ایمان آرید؛ و نخستين منكر نخستین منکر آن نباشيد، نباشید، و آيات آیات مرا به بهايى ناچيز نفروشيد، بهایی ناچیز نفروشید، و تنها از من پروا كنيد. کنید.
و حق را به باطل درنياميزيد، درنیامیزید، و حقيقت حقیقت را -با آنكه آنکه خود مىدانيد- كتمان نكنيد. میدانید- کتمان نکنید.
و نماز را بر پا داريد، دارید، و زكات زکات را بدهيد، بدهید، و با ركوعكنندگان ركوع كنيد.
آيا رکوعکنندگان رکوع کنید.
آیا مردم را به نيكى نیکی فرمان مىدهيد میدهید و خود را فراموش مىكنيد، میکنید، با اينكه اینکه شما كتاب کتاب [خدا] را مىخوانيد؟ آيا [هيچ] نمىانديشيد؟ میخوانید؟ آیا [هیچ] نمیاندیشید؟
از شكيبايى شکیبایی و نماز يارى جوييد. یاری جویید. و به راستى اين [كار] راستی این [کار] گران است، مگر بر فروتنان:
همان كسانى كه مىدانند کسانی که میدانند با پروردگار خود ديدار دیدار خواهند كرد؛ کرد؛ و به سوى سوی او باز خواهند گشت.
اى ای فرزندان اسرائيل، اسرائیل، از نعمتهايم كه نعمتهایم که بر شما ارزانى ارزانی داشتم، و [از] اينكه اینکه من شما را بر جهانيان برترى جهانیان برتری دادم، ياد كنيد. یاد کنید.
و بترسيد بترسید از روزى كه هيچ كس چيزى روزی که هیچ کس چیزی [از عذاب خدا] را از كسى کسی دفع نمىكند؛ نمیکند؛ و نه از او شفاعتى پذيرفته، شفاعتی پذیرفته، و نه به جاى وى بدلى جای وی بدلی گرفته مىشود؛ میشود؛ و نه يارى یاری خواهند شد.
و [به ياد آريد] یاد آرید] آنگاه كه که شما را از [چنگ] فرعونيان رهانيديم؛ فرعونیان رهانیدیم؛ [آنان] شما را سخت شكنجه مىكردند؛ شکنجه میکردند؛ پسران شما را سر مىبريدند؛ میبریدند؛ و زنهايتان زنهایتان را زنده مىگذاشتند، میگذاشتند، و در آن [امر، بلا و] آزمايش بزرگى آزمایش بزرگی از جانب پروردگارتان بود.
و هنگامى كه دريا هنگامی که دریا را براى برای شما شكافتيم شکافتیم و شما را نجات بخشيديم؛ بخشیدیم؛ و فرعونيان فرعونیان را -در حالى كه حالی که شما نظاره مىكرديد- میکردید- غرق كرديم. کردیم.
و آنگاه كه که با موسى موسی چهل شب قرار گذاشتيم؛ گذاشتیم؛ آنگاه در غياب وى، غیاب وی، شما گوساله را [به پرستش] گرفتيد، گرفتید، در حالى كه ستمكار بوديد. حالی که ستمکار بودید.
پس از آن بر شما بخشوديم، بخشودیم، باشد كه شكرگزارى كنيد. که شکرگزاری کنید.
و آنگاه كه موسى که موسی را كتاب کتاب و فرقان [=جداكننده [=جداکننده حق از باطل] داديم، شايد هدايت يابيد. دادیم، شاید هدایت یابید.
و چون موسى موسی به قوم خود گفت: «اى «ای قوم من، شما با [به پرستش] گرفتن گوساله، برخود ستم كرديد، کردید، پس به درگاه آفريننده آفریننده خود توبه كنيد، کنید، و [خطاكاران] [خطاکاران] خودتان را به قتل برسانيد، كه اين [كار] برسانید، که این [کار] نزد آفريدگارتان براى آفریدگارتان برای شما بهتر است.» پس [خدا] توبه شما را پذيرفت، كه پذیرفت، که او توبهپذير توبهپذیر مهربان است.
و چون گفتيد: «اى موسى، گفتید: «ای موسی، تا خدا را آشكارا نبينيم، آشکارا نبینیم، هرگز به تو ايمان نخواهيم ایمان نخواهیم آورد.» پس -در حالى كه مىنگريستيد- حالی که مینگریستید- صاعقه شما را فرو گرفت.
سپس شما را پس از مرگتان برانگيختيم؛ برانگیختیم؛ باشد كه شكرگزارى كنيد. که شکرگزاری کنید.
و بر شما ابر را سايهگستر كرديم؛ سایهگستر کردیم؛ و بر شما «گزانگبين» «گزانگبین» و «بلدرچين» «بلدرچین» فرو فرستاديم؛ فرستادیم؛ [و گفتيم:] گفتیم:] «از خوراكيهاى پاكيزهاى كه خوراکیهای پاکیزهای که به شما روزى دادهايم، بخوريد.» و[لى روزی دادهایم، بخورید.» و[لی آنان] بر ما ستم نكردند، بلكه نکردند، بلکه بر خويشتن خویشتن ستم روا مىداشتند. میداشتند.
و [نيز [نیز به يادآريد] هنگامى یادآرید] هنگامی را كه گفتيم: «بدين که گفتیم: «بدین شهر درآييد، درآیید، و از [نعمتهاى] [نعمتهای] آن، هر گونه خواستيد، خواستید، فراوان بخوريد، بخورید، و سجدهكنان سجدهکنان از در [بزرگ] درآييد؛ درآیید؛ و بگوييد: بگویید: [خداوندا،] گناهان ما را بريز. بریز. تا خطاهاى خطاهای شما را ببخشاييم، ببخشاییم، و [پاداش] نيكوكاران نیکوکاران را خواهيم خواهیم افزود.»
اما كسانى كه کسانی که ستم كرده کرده بودند، [آن سخن را] به سخن ديگرى -غير دیگری -غیر از آنچه به ايشان ایشان گفته شده بود- تبديل كردند. تبدیل کردند. و ما [نيز] [نیز] بر آنان كه که ستم كردند، کردند، به سزاى اينكه نافرمانى پيشه كرده سزای اینکه نافرمانی پیشه کرده بودند، عذابى عذابی از آسمان فرو فرستاديم. فرستادیم.
و هنگامى كه موسى براى هنگامی که موسی برای قوم خود در پى پی آب برآمد، گفتيم: گفتیم: «با عصايت عصایت بر آن تختهسنگ بزن.» پس دوازده چشمه از آن جوشيدن جوشیدن گرفت، [به گونهاى كه] گونهای که] هر قبيلهاى قبیلهای آبشخور خود را مىدانست. میدانست. [و گفتيم:] گفتیم:] «از روزى روزی خدا بخوريد بخورید و بياشاميد، و[لى بیاشامید، و[لی ]در زمين زمین سر به فساد برمداريد.» برمدارید.»
و چون گفتيد: «اى موسى! گفتید: «ای موسی! هرگز بر يك یک [نوع] خوراك خوراک تاب نياوريم، نیاوریم، از خداى خدای خود براى برای ما بخواه تا از آنچه زمين مىروياند، زمین میرویاند، از [قبيل] سبزى [قبیل] سبزی و خيار خیار و سير سیر و عدس و پياز، براى پیاز، برای ما بروياند» [موسى] برویاند» [موسی] گفت: «آيا «آیا به جاى چيز جای چیز بهتر، خواهان چيز پستتريد؟ چیز پستترید؟ پس به شهر فرود آييد، كه آیید، که آنچه را خواستهايد براى خواستهاید برای شما [در آنجا مهيا]ست.» مهیا]ست.» و [داغ] خوارى خواری و نادارى ناداری بر [پيشانى] [پیشانی] آنان زده شد، و به خشم خدا گرفتار آمدند؛ چرا كه که آنان به نشانههاى نشانههای خدا كفر ورزيده کفر ورزیده بودند، و پيامبران پیامبران را بناحق مىكشتند؛ اين، میکشتند؛ این، از آن روى روی بود كه سركشى که سرکشی نموده، و از حد درگذرانيده درگذرانیده بودند.
در حقيقت، كسانى كه حقیقت، کسانی که [به اسلام] ايمان ایمان آورده، و كسانى كه يهودى کسانی که یهودی شدهاند، و ترسايان ترسایان و صابئان، هر كس کس به خدا و روز بازپسين ايمان بازپسین ایمان داشت و كار شايسته كرد، کار شایسته کرد، پس اجرشان را پيش پیش پروردگارشان خواهند داشت، و نه بيمى بیمی بر آنان است، و نه اندوهناك اندوهناک خواهند شد.
و چون از شما پيمان محكم گرفتيم، پیمان محکم گرفتیم، و [كوه] [کوه] طور را بر فراز شما افراشتيم، افراشتیم، [و فرموديم:] فرمودیم:] «آنچه را به شما دادهايم دادهایم به جد و جهد بگيريد، بگیرید، و آنچه را در آن است به خاطر داشته باشيد، باشید، باشد كه که به تقوا گراييد.» گرایید.»
سپس شما بعد از آن [پيمان] رويگردان شديد، [پیمان] رویگردان شدید، و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود، مسلما از زيانكاران بوديد. زیانکاران بودید.
و كسانى کسانی از شما را كه که در روز شنبه [از فرمان خدا] تجاوز كردند نيك شناختيد، کردند نیک شناختید، پس ايشان ایشان را گفتيم: «بوزينگانى گفتیم: «بوزینگانی طردشده باشيد.» باشید.»
و ما آن [عقوبت] را براى برای حاضران، و [نسلهاى] [نسلهای] پس از آن، عبرتى، عبرتی، و براى پرهيزگاران پندى برای پرهیزگاران پندی قرار داديم. دادیم.
و هنگامى كه موسى هنگامی که موسی به قوم خود گفت: «خدا به شما فرمان مىدهد كه: میدهد که: ماده گاوى گاوی را سر ببريد»، ببرید»، گفتند: «آيا «آیا ما را به ريشخند مىگيرى؟» ریشخند میگیری؟» گفت: «پناه مىبرم میبرم به خدا كه که [مبادا] از جاهلان باشم.»
گفتند: «پروردگارت را براى برای ما بخوان، تا بر ما روشن سازد كه که آن چگونه [گاوى] [گاوی] است؟» گفت: «وى مىفرمايد: «وی میفرماید: آن ماده گاوى گاوی است نه پير پیر و نه خردسال، [بلكه] ميانسالى [بلکه] میانسالی است بين اين بین این دو. پس آنچه را [بدان ]مأموريد ]مأمورید به جاى آريد.» جای آرید.»
گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن كند كه کند که رنگش چگونه است؟» گفت: «وى مىفرمايد: «وی میفرماید: آن ماده گاوى گاوی است زرد يكدست یکدست و خالص، كه که رنگش بينندگان بینندگان را شاد مىكند.» میکند.»
گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن گرداند كه که آن چگونه [گاوى] [گاوی] باشد؟ زيرا [چگونگى] اين زیرا [چگونگی] این ماده گاو بر ما مشتبه شده، و[لى و[لی با توضيحات بيشتر توضیحات بیشتر تو] ما ان شاء الله حتماً هدايت خواهيم هدایت خواهیم شد.»
گفت: «وى مىفرمايد: «وی میفرماید: در حقيقت، حقیقت، آن ماده گاوى گاوی است كه که نه رام است تا زمين زمین را شخم زند؛ و نه كشتزار کشتزار را آبيارى كند؛ بىنقص آبیاری کند؛ بینقص است؛ و هيچ لكهاى هیچ لکهای در آن نيست.» نیست.» گفتند: «اينك «اینک سخن درست آوردى.» آوردی.» پس آن را سر بريدند، بریدند، و چيزى چیزی نمانده بود كه نكنند. که نکنند.
و چون شخصى شخصی را كشتيد، کشتید، و در باره او با يكديگر یکدیگر به ستيزه برخاستيد، ستیزه برخاستید، و حال آنكه آنکه خدا، آنچه را كتمان مىكرديد، آشكار گردانيد. کتمان میکردید، آشکار گردانید.
پس فرموديم: «پارهاى فرمودیم: «پارهای از آن [گاو سر بريده بریده را] به آن [مقتول] بزنيد» بزنید» [تا زنده شود]. اين این گونه خدا مردگان را زنده مىكند، میکند، و آيات آیات خود را به شما مىنماياند، مینمایاند، باشد كه بينديشيد. که بیندیشید.
سپس دلهاى دلهای شما بعد از اين این [واقعه] سخت گرديد، گردید، همانند سنگ، يا یا سختتر از آن، چرا كه که از برخى برخی سنگها، جويهايى بيرون مىزند، جویهایی بیرون میزند، و پارهاى پارهای از آنها مىشكافد میشکافد و آب از آن خارج مىشود، میشود، و برخى برخی از آنها از بيم بیم خدا فرو مىريزد، میریزد، و خدا از آنچه مىكنيد میکنید غافل نيست.
آيا نیست.
آیا طمع داريد كه [اينان] دارید که [اینان] به شما ايمان بياورند؟ ایمان بیاورند؟ با آنكه گروهى آنکه گروهی از آنان سخنان خدا را مىشنيدند، میشنیدند، سپس آن را بعد از فهميدنش تحريف مىكردند، فهمیدنش تحریف میکردند، و خودشان هم مىدانستند. میدانستند.
و [همين يهوديان] [همین یهودیان] چون با كسانى كه ايمان کسانی که ایمان آوردهاند برخورد كنند، مىگويند: کنند، میگویند: «ما ايمان آوردهايم.» ایمان آوردهایم.» و وقتى وقتی با همديگر همدیگر خلوت مىكنند، مىگويند: میکنند، میگویند: «چرا از آنچه خداوند بر شما گشوده است، براى برای آنان حكايت مىكنيد حکایت میکنید تا آنان به [استناد] آن، پيش پیش پروردگارتان بر ضد شما استدلال كنند؟ آيا فكر نمىكنيد؟»
آيا نمىدانند كه کنند؟ آیا فکر نمیکنید؟»
آیا نمیدانند که خداوند آنچه را پوشيده مىدارند، پوشیده میدارند، و آنچه را آشكار مىكنند، مىداند؟ آشکار میکنند، میداند؟
و [بعضى] [بعضی] از آنان بىسوادانى بیسوادانی هستند كه كتاب که کتاب [خدا] را جز خيالات خامى نمىدانند، خیالات خامی نمیدانند، و فقط گمان مىبرند. میبرند.
پس واى وای بر كسانى كه كتاب [تحريفشدهاى] کسانی که کتاب [تحریفشدهای] با دستهاى دستهای خود مىنويسند، مینویسند، سپس مىگويند: «اين میگویند: «این از جانب خداست»، تا بدان بهاى ناچيزى بهای ناچیزی به دست آرند؛ پس واى وای بر ايشان ایشان از آنچه دستهايشان دستهایشان نوشته، و واى وای بر ايشان ایشان از آنچه [از اين این راه] به دست مىآورند. میآورند.
و گفتند: «جز روزهايى روزهایی چند، هرگز آتش به ما نخواهد رسيد.» رسید.» بگو: «مگر پيمانى پیمانی از خدا گرفتهايد؟ -كه گرفتهاید؟ -که خدا پيمان پیمان خود را هرگز خلاف نخواهد كرد- يا کرد- یا آنچه را نمىدانيد نمیدانید به دروغ به خدا نسبت مىدهيد؟»
آرى، كسى كه بدى میدهید؟»
آری، کسی که بدی به دست آورد، و گناهش او را در ميان گيرد، میان گیرد، پس چنين كسانى چنین کسانی اهل آتشند، و در آن ماندگار خواهند بود.
و كسانى كه ايمان کسانی که ایمان آورده، و كارهاى شايسته كردهاند، کارهای شایسته کردهاند، آنان اهل بهشتند، و در آن جاودان خواهند ماند.
و چون از فرزندان اسرائيل پيمان محكم گرفتيم كه: اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که: «جز خدا را نپرستيد، نپرستید، و به پدر و مادر، و خويشان خویشان و يتيمان یتیمان و مستمندان احسان كنيد، کنید، و با مردم [به زبان] خوش سخن بگوييد، بگویید، و نماز را به پا داريد، دارید، و زكات زکات را بدهيد»؛ بدهید»؛ آنگاه، جز اندكى اندکی از شما، [همگى] [همگی] به حالت اعراض روى برتافتيد. روی برتافتید.
و چون از شما پيمان محكم گرفتيم كه: پیمان محکم گرفتیم که: «خون همديگر همدیگر را مريزيد، مریزید، و يكديگر یکدیگر را از سرزمين سرزمین خود بيرون نكنيد»؛ بیرون نکنید»؛ سپس [به اين پيمان] این پیمان] اقرار كرديد، کردید، و خود گواهيد.
[ولى] گواهید.
[ولی] باز همين همین شما هستيد كه يكديگر هستید که یکدیگر را مىكشيد، میکشید، و گروهى گروهی از خودتان را از ديارشان بيرون مىرانيد، دیارشان بیرون میرانید، و به گناه و تجاوز، بر ضد آنان به يكديگر كمك مىكنيد. یکدیگر کمک میکنید. و اگر به اسارت پيش پیش شما آيند، آیند، به [دادن] فديه، فدیه، آنان را آزاد مىكنيد، میکنید، با آنكه آنکه [نه تنها كشتن، بلكه] بيرون كردن کشتن، بلکه] بیرون کردن آنان بر شما حرام شده است. آيا آیا شما به پارهاى پارهای از كتاب کتاب [تورات] ايمان مىآوريد، ایمان میآورید، و به پارهاى كفر مىورزيد؟ پارهای کفر میورزید؟ پس جزاى جزای هر كس کس از شما كه چنين كند، که چنین کند، جز خوارى خواری در زندگى دنيا چيزى زندگی دنیا چیزی نخواهد بود، و روز رستاخيز ايشان رستاخیز ایشان را به سختترين سختترین عذابها باز برند، و خداوند از آنچه مىكنيد میکنید غافل نيست.
همين كسانند كه زندگى دنيا نیست.
همین کسانند که زندگی دنیا را به [بهاى] [بهای] جهان ديگر خريدند. دیگر خریدند. پس نه عذاب آنان سبك سبک گردد، و نه ايشان يارى ایشان یاری شوند.
و همانا به موسى كتاب موسی کتاب [تورات] را داديم، دادیم، و پس از او پيامبرانى پیامبرانی را پشت سر هم فرستاديم، فرستادیم، و عيسى عیسی پسر مريم مریم را معجزههاى آشكار بخشيديم، معجزههای آشکار بخشیدیم، و او را با «روح القدس» تأييد كرديم؛ تأیید کردیم؛ پس چرا هر گاه پيامبرى چيزى پیامبری چیزی را كه خوشايند که خوشایند شما نبود برايتان برایتان آورد، كبر ورزيديد؟ گروهى کبر ورزیدید؟ گروهی را دروغگو خوانديد خواندید و گروهى گروهی را كشتيد. کشتید.
و گفتند: «دلهاى «دلهای ما در غلاف است.» [نه، چنين نيست] بلكه چنین نیست] بلکه خدا به سزاى كفرشان، سزای کفرشان، لعنتشان كرده کرده است. پس آنان كه ايمان مىآورند که ایمان میآورند چه اندكشمارهاند. اندکشمارهاند.
و هنگامى كه هنگامی که از جانب خداوند كتابى كه مؤيد کتابی که مؤید آنچه نزد آنان است برايشان برایشان آمد، و از ديرباز دیرباز [در انتظارش] بر كسانى كه كافر کسانی که کافر شده بودند پيروزى مىجستند؛ ولى همين كه پیروزی میجستند؛ ولی همین که آنچه [كه [که اوصافش] را مىشناختند برايشان میشناختند برایشان آمد، انكارش كردند. انکارش کردند. پس لعنت خدا بر كافران کافران باد.
وه كه که به چه بد بهايى بهایی خود را فروختند كه که به آنچه خدا نازل كرده کرده بود از سر رشك انكار رشک انکار آوردند، كه که چرا خداوند از فضل خويش خویش بر هر كس کس از بندگانش كه که بخواهد [آياتى] [آیاتی] فرو مىفرستد. میفرستد. پس به خشمى خشمی بر خشم ديگر دیگر گرفتار آمدند. و براى كافران عذابى برای کافران عذابی خفتآور است.
و چون به آنان گفته شود: «به آنچه خدا نازل كرده ايمان آوريد»، مىگويند: کرده ایمان آورید»، میگویند: «ما به آنچه بر [پيامبر] [پیامبر] خودمان نازل شده ايمان مىآوريم.» ایمان میآوریم.» و غير غیر آن را -با آنكه [كاملا] آنکه [کاملا] حق و مؤيد مؤید همان چيزى چیزی است كه که با آنان است- انكار مىكنند. انکار میکنند. بگو: «اگر مؤمن بوديد، بودید، پس چرا پيش پیش از اين، پيامبران این، پیامبران خدا را مىكشتيد؟» میکشتید؟»
و قطعاً موسى براى موسی برای شما معجزات آشكارى آشکاری آورد، سپس آن گوساله را در غياب وى غیاب وی [به خدايى] گرفتيد، خدایی] گرفتید، و ستمكار شديد. ستمکار شدید.
و آنگاه كه که از شما پيمان محكم گرفتيم، پیمان محکم گرفتیم، و [كوه] [کوه] طور را بر فراز شما برافراشتيم، برافراشتیم، [و گفتيم:] گفتیم:] «آنچه را به شما دادهايم دادهایم به جد و جهد بگيريد، بگیرید، و [به دستورهاى دستورهای آن] گوش فرا دهيد.» دهید.» گفتند: «شنيديم «شنیدیم و نافرمانى كرديم.» نافرمانی کردیم.» و بر اثر كفرشان، کفرشان، [مِهر ]گوساله در دلشان سرشته شد. بگو: «اگر مؤمنيد [بدانيد كه] ايمانتان مؤمنید [بدانید که] ایمانتان شما را به بد چيزى وامىدارد.» چیزی وامیدارد.»
بگو: «اگر در نزد خدا، سراى بازپسين يكسر سرای بازپسین یکسر به شما اختصاص دارد، نه ديگر دیگر مردم، پس اگر راست مىگوييد آرزوى میگویید آرزوی مرگ كنيد.»
ولى کنید.»
ولی به سبب كارهايى كه کارهایی که از پيش كردهاند، پیش کردهاند، هرگز آن را آرزو نخواهند كرد. کرد. و خدا به [حال] ستمگران داناست.
و آنان را مسلما آزمندترين آزمندترین مردم به زندگى، زندگی، و [حتى حريصتر] [حتی حریصتر] از كسانى كه شرك مىورزند خواهى يافت. کسانی که شرک میورزند خواهی یافت. هر يك یک از ايشان ایشان آرزو دارد كه كاش که کاش هزار سال عمر كند کند با آنكه آنکه اگر چنين عمرى چنین عمری هم به او داده شود، وى وی را از عذاب دور نتواند داشت. و خدا بر آنچه مىكنند بيناست. میکنند بیناست.
بگو: «كسى كه «کسی که دشمن جبرئيل جبرئیل است [در واقع دشمن خداست] چرا كه که او، به فرمان خدا، قرآن را بر قلبت نازل كرده کرده است، در حالى كه مؤيد [كتابهاى آسمانى] پيش حالی که مؤید [کتابهای آسمانی] پیش از آن، و هدايت هدایت و بشارتى براى بشارتی برای مؤمنان است.»
هر كه که دشمن خدا، و فرشتگان و فرستادگان او، و جبرئيل جبرئیل و ميكائيل میکائیل است [بداند كه] که] خدا يقينا یقینا دشمن كافران کافران است.
و همانا بر تو آياتى آیاتی روشن فرو فرستاديم، فرستادیم، و جز فاسقان [كسى] [کسی] آنها را انكار نمىكند. انکار نمیکند.
و مگر نه اين این بود كه [يهود] که [یهود] هر گاه پيمانى پیمانی بستند، گروهى گروهی از ايشان ایشان آن را دور افكندند؟ بلكه [حقيقت اين افکندند؟ بلکه [حقیقت این است كه] بيشترشان ايمان نمىآورند. که] بیشترشان ایمان نمیآورند.
و آنگاه كه فرستادهاى که فرستادهای از جانب خداوند برايشان برایشان آمد -كه -که آنچه را با آنان بود تصديق مىداشت- گروهى تصدیق میداشت- گروهی از اهل كتاب، كتاب کتاب، کتاب خدا را پشت سر افكندند، چنانكه گويى افکندند، چنانکه گویی [از آن هيچ] نمىدانند. هیچ] نمیدانند.
و آنچه را كه شيطان[صفت]ها که شیطان[صفت]ها در سلطنت سليمان سلیمان خوانده [و درس گرفته] بودند، پيروى كردند. پیروی کردند. و سليمان كفر نورزيد، ليكن سلیمان کفر نورزید، لیکن آن شيطان[صفت]ها شیطان[صفت]ها به كفر گراييدند كه کفر گراییدند که به مردم سحر مىآموختند. میآموختند. و [نيز [نیز از] آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابِل فرو فرستاده شده بود [پيروى كردند]، [پیروی کردند]، با اينكه اینکه آن دو [فرشته] هيچ كس هیچ کس را تعليم تعلیم [سحر] نمىكردند نمیکردند مگر آنكه آنکه [قبلا به او] مىگفتند: میگفتند: «ما [وسيله] آزمايشى [براى [وسیله] آزمایشی [برای شما ]هستيم، ]هستیم، پس زنهار كافر نشوى.» و[لى] کافر نشوی.» و[لی] آنها از آن دو [فرشته] چيزهايى مىآموختند كه چیزهایی میآموختند که به وسيله وسیله آن ميان میان مرد و همسرش جدايى بيفكنند. جدایی بیفکنند. هر چند بدون فرمان خدا نمىتوانستند نمیتوانستند به وسيله وسیله آن به احدى زيان احدی زیان برسانند. و [خلاصه] چيزى مىآموختند كه برايشان زيان چیزی میآموختند که برایشان زیان داشت، و سودى بديشان نمىرسانيد. سودی بدیشان نمیرسانید. و قطعاً [يهوديان] دريافته [یهودیان] دریافته بودند كه که هر كس خريدار اين کس خریدار این [متاع] باشد، در آخرت بهرهاى بهرهای ندارد. وه كه که چه بد بود آنچه به جان خريدند-اگر مىدانستند. خریدند-اگر میدانستند.
اگر آنها گرويده گرویده و پرهيزگارى كرده پرهیزگاری کرده بودند قطعاً پاداشى [كه] پاداشی [که] از جانب خدا [مىيافتند] [مییافتند] بهتر بود-اگر مىدانستند.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، نگوييد: میدانستند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، نگویید: «راعنا»، و بگوييد: بگویید: «انظرنا»، و [اين توصيه [این توصیه را] بشنويد؛ بشنوید؛ و [گر نه] كافران کافران را عذابى دردناك عذابی دردناک است.
نه كسانى كه کسانی که از اهل كتاب كافر کتاب کافر شدهاند، و نه مشركان [هيچ كدام] مشرکان [هیچ کدام] دوست نمىدارند خيرى نمیدارند خیری از جانب پروردگارتان بر شما فرود آيد، آید، با آنكه آنکه خدا هر كه که را خواهد به رحمت خود اختصاص دهد، و خدا داراى فزونبخشى عظيم دارای فزونبخشی عظیم است.
هر حكمى حکمی را نسخ كنيم، يا کنیم، یا آن را به [دست] فراموشى بسپاريم، فراموشی بسپاریم، بهتر از آن، يا یا مانندش را مىآوريم؛ میآوریم؛ مگر ندانستى كه ندانستی که خدا بر هر كارى کاری تواناست؟
مگر ندانستى كه فرمانروايى ندانستی که فرمانروایی آسمانها و زمين زمین از آن خداست؛ و شما جز خدا سرور و ياورى نداريد؟
آيا مىخواهيد یاوری ندارید؟
آیا میخواهید از پيامبر پیامبر خود همان را بخواهيد كه بخواهید که قبلا از موسى موسی خواسته شد؟ و هر كس كفر کس کفر را با ايمان ایمان عوض كند، کند، مسلما از راه درست گمراه شده است.
بسيارى بسیاری از اهل كتاب کتاب -پس از اينكه اینکه حق برايشان آشكار برایشان آشکار شد- از روى حسدى كه روی حسدی که در وجودشان بود، آرزو مىكردند كه میکردند که شما را، بعد از ايمانتان، كافر ایمانتان، کافر گردانند. پس عفو كنيد کنید و درگذريد، درگذرید، تا خدا فرمان خويش خویش را بياورد، كه بیاورد، که خدا بر هر كارى کاری تواناست.
و نماز را به پا داريد دارید و زكات زکات را بدهيد؛ بدهید؛ و هر گونه نيكى كه براى خويش نیکی که برای خویش از پيش فرستيد، پیش فرستید، آن را نزد خدا باز خواهيد يافت؛ آرى، خواهید یافت؛ آری، خدا به آنچه مىكنيد بيناست. میکنید بیناست.
و گفتند: «هرگز كسى کسی به بهشت درنيايد، درنیاید، مگر آنكه يهودى يا آنکه یهودی یا ترسا باشد.» اين آرزوهاى [واهىِ] ايشان این آرزوهای [واهیِ] ایشان است. بگو: «اگر راست مىگوييد، دليل میگویید، دلیل خود را بياوريد.»
آرى، بیاورید.»
آری، هر كس كه کس که خود را با تمام وجود، به خدا تسليم كند تسلیم کند و نيكوكار نیکوکار باشد، پس مزد وى پيش وی پیش پروردگار اوست، و بيمى بیمی بر آنان نيست، نیست، و غمگين غمگین نخواهند شد.
و يهوديان یهودیان گفتند: «ترسايان «ترسایان بر حق نيستند.» نیستند.» و ترسايان ترسایان گفتند: «يهوديان «یهودیان بر حق نيستند» نیستند» -با آنكه آنکه آنان كتاب [آسمانى] کتاب [آسمانی] را مىخوانند. میخوانند. افراد نادان نيز [سخنى] نیز [سخنی] همانند گفته ايشان ایشان گفتند. پس خداوند، روز رستاخيز رستاخیز در آنچه با هم اختلاف مىكردند، ميان میکردند، میان آنان داورى داوری خواهد كرد. کرد.
و كيست بيدادگرتر کیست بیدادگرتر از آن كس كه کس که نگذارد در مساجد خدا، نام وى وی برده شود، و در ويرانى ویرانی آنها بكوشد؟ بکوشد؟ آنان حق ندارند جز ترسان-لرزان در آن [مسجد]ها درآيند. درآیند. در اين دنيا ايشان این دنیا ایشان را خوارى، خواری، و در آخرت عذابى عذابی بزرگ است.
و مشرق و مغرب از آنِ خداست؛ پس به هر سو رو كنيد، کنید، آنجا روى روی [به] خداست. آرى، آری، خدا گشايشگر گشایشگر داناست.
و گفتند: «خداوند فرزندى براى فرزندی برای خود اختيار كرده اختیار کرده است.» او منزه است. بلكه بلکه هر چه در آسمانها و زمين زمین است، از آن اوست، [و] همه فرمانپذير اويند. فرمانپذیر اویند.
[او] پديد پدید آورنده آسمانها و زمين زمین [است]، و چون به كارى کاری اراده فرمايد، فرماید، فقط مىگويد: میگوید: «[موجود] باش»؛ پس [فوراً موجود] مىشود. میشود.
افراد نادان گفتند: «چرا خدا با ما سخن نمىگويد؟ يا براى نمیگوید؟ یا برای ما معجزهاى نمىآيد؟» كسانى كه پيش معجزهای نمیآید؟» کسانی که پیش از اينان اینان بودند [نيز] [نیز] مثل همين همین گفته ايشان ایشان را مىگفتند. میگفتند. دلها [و افكار]شان افکار]شان به هم مىماند. میماند. ما نشانهها[ى نشانهها[ی خود] را براى گروهى كه يقين برای گروهی که یقین دارند، نيك نیک روشن گردانيدهايم. گردانیدهایم.
ما تو را بحق فرستاديم، فرستادیم، تا بشارتگر و بيمدهنده باشى، بیمدهنده باشی، و [لى] [لی] درباره دوزخيان، دوزخیان، از تو پرسشى پرسشی نخواهد شد.
و هرگز يهوديان یهودیان و ترسايان ترسایان از تو راضى نمىشوند، راضی نمیشوند، مگر آنكه آنکه از كيش کیش آنان پيروى كنى. پیروی کنی. بگو: «در حقيقت، حقیقت، تنها هدايت هدایت خداست كه هدايت [واقعى] که هدایت [واقعی] است.» و چنانچه پس از آن علمى كه علمی که تو را حاصل شد، باز از هوسهاى هوسهای آنان پيروى كنى، پیروی کنی، در برابر خدا سرور و ياورى نخواهى یاوری نخواهی داشت.
كسانى كه كتاب [آسمانى] کسانی که کتاب [آسمانی] به آنان دادهايم، دادهایم، [و] آن را چنانكه بايد مىخوانند، ايشانند كه چنانکه باید میخوانند، ایشانند که بدان ايمان ایمان دارند. و[لى] كسانى كه و[لی] کسانی که بدان كفر کفر ورزند، همانانند كه زيانكارانند.
اى که زیانکارانند.
ای فرزندان اسرائيل، اسرائیل، نعمتم را، كه که بر شما ارزانى ارزانی داشتم، و اينكه اینکه شما را بر جهانيان برترى جهانیان برتری دادم، ياد كنيد. یاد کنید.
و بترسيد بترسید از روزى كه هيچ كس چيزى روزی که هیچ کس چیزی [از عذاب خدا] را از كسى کسی دفع نمىكند، نمیکند، و نه بدل و بلاگردانى بلاگردانی از وى پذيرفته وی پذیرفته شود، و نه او را ميانجيگرى میانجیگری سودمند افتد، و نه يارى یاری شوند.
و چون ابراهيم ابراهیم را پروردگارش با كلماتى بيازمود، کلماتی بیازمود، و وى وی آن همه را به انجام رسانيد، رسانید، [خدا به او] فرمود: «من تو را پيشواى پیشوای مردم قرار دادم.» [ابراهيم] پرسيد: [ابراهیم] پرسید: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: «پيمان «پیمان من به بيدادگران نمىرسد.» بیدادگران نمیرسد.»
و چون خانه [كعبه] [کعبه] را براى برای مردم محل اجتماع و [جاى] امنى [جای] امنی قرار داديم، دادیم، [و فرموديم:] فرمودیم:] «در مقام ابراهيم، نمازگاهى براى ابراهیم، نمازگاهی برای خود اختيار كنيد»، اختیار کنید»، و به ابراهيم ابراهیم و اسماعيل اسماعیل فرمان داديم كه: دادیم که: «خانه مرا براى طوافكنندگان برای طوافکنندگان و معتكفان معتکفان و ركوع رکوع و سجودكنندگان پاكيزه كنيد.» سجودکنندگان پاکیزه کنید.»
و چون ابراهيم ابراهیم گفت: «پروردگارا، اين [سرزمين] این [سرزمین] را شهرى شهری امن گردان، و مردمش را -هر كس کس از آنان كه که به خدا و روز بازپسين ايمان بياورد- بازپسین ایمان بیاورد- از فرآوردهها روزى روزی بخش»، فرمود: «و[لى] «و[لی] هر كس كفر کس کفر بورزد، اندكى اندکی برخوردارش مىكنم، میکنم، سپس او را با خوارى خواری به سوى سوی عذاب آتش [دوزخ] مىكشانم، میکشانم، و چه بد سرانجامى سرانجامی است.»
و هنگامى كه ابراهيم هنگامی که ابراهیم و اسماعيل پايههاى اسماعیل پایههای خانه [كعبه] [کعبه] را بالا مىبردند، [مىگفتند:] «اى میبردند، [میگفتند:] «ای پروردگار ما، از ما بپذير كه بپذیر که در حقيقت، حقیقت، تو شنواى دانايى. شنوای دانایی.
پروردگارا، ما را تسليم تسلیم [فرمان] خود قرار ده؛ و از نسل ما، امتى امتی فرمانبردار خود [پديد [پدید آر]؛ و آداب دينى دینی ما را به ما نشان ده؛ و بر ما ببخشاى، كه تويى توبهپذير ببخشای، که تویی توبهپذیر مهربان.
پروردگارا، در ميان میان آنان، فرستادهاى فرستادهای از خودشان برانگيز، برانگیز، تا آيات آیات تو را بر آنان بخواند، و كتاب کتاب و حكمت حکمت به آنان بياموزد بیاموزد و پاكيزهشان كند، زيرا كه پاکیزهشان کند، زیرا که تو خود، شكستناپذير حكيمى.» شکستناپذیر حکیمی.»
و چه كسى کسی -جز آنكه آنکه به سبكمغزى گرايد- سبکمغزی گراید- از آيين ابراهيم روى برمىتابد؟ آیین ابراهیم روی برمیتابد؟ و ما او را در اين دنيا برگزيديم؛ این دنیا برگزیدیم؛ و البته در آخرت [نيز] [نیز] از شايستگان شایستگان خواهد بود.
هنگامى كه هنگامی که پروردگارش به او فرمود: «تسليم «تسلیم شو»، گفت: «به پروردگار جهانيان تسليم جهانیان تسلیم شدم.»
و ابراهيم ابراهیم و يعقوب، یعقوب، پسران خود را به همان [آيين] [آیین] سفارش كردند؛ کردند؛ [و هر دو در وصيتشان چنين وصیتشان چنین گفتند:] «اى «ای پسران من، خداوند براى برای شما اين دين این دین را برگزيد؛ برگزید؛ پس، البته نبايد نباید جز مسلمان بميريد.»
آيا وقتى كه يعقوب بمیرید.»
آیا وقتی که یعقوب را مرگ فرا رسيد، رسید، حاضر بوديد؟ هنگامى كه بودید؟ هنگامی که به پسران خود گفت: «پس از من، چه را خواهيد پرستيد؟» خواهید پرستید؟» گفتند: «معبود تو، و معبود پدرانت، ابراهيم ابراهیم و اسماعيل اسماعیل و اسحاق -معبودى يگانه- -معبودی یگانه- را مىپرستيم؛ میپرستیم؛ و در برابر او تسليم هستيم.» تسلیم هستیم.»
آن جماعت را روزگار به سر آمد؛ دستاورد آنان براى برای آنان و دستاورد شما براى برای شماست؛ و از آنچه آنان مىكردهاند، میکردهاند، شما بازخواست نخواهيد نخواهید شد.
و [اهل كتاب] کتاب] گفتند: «يهودى يا مسيحى باشيد، «یهودی یا مسیحی باشید، تا هدايت يابيد»؛ هدایت یابید»؛ بگو: «نه، بلكه بلکه [بر] آيين ابراهيم آیین ابراهیم حقگرا [هستم]؛ و وى وی از مشركان مشرکان نبود.»
بگوييد: بگویید: «ما به خدا، و به آنچه بر ما نازل شده، و به آنچه بر ابراهيم ابراهیم و اسحاق و يعقوب یعقوب و اسباط نازل آمده، و به آنچه به موسى موسی و عيسى عیسی داده شده، و به آنچه به همه پيامبران پیامبران از سوى سوی پروردگارشان داده شده، ايمان آوردهايم؛ ميان هيچ يك ایمان آوردهایم؛ میان هیچ یک از ايشان ایشان فرق نمىگذاريم؛ نمیگذاریم؛ و در برابر او تسليم هستيم.» تسلیم هستیم.»
پس اگر آنان [هم] به آنچه شما بدان ايمان آوردهايد، ايمان ایمان آوردهاید، ایمان آوردند، قطعاً هدايت هدایت شدهاند، ولى ولی اگر روى روی برتافتند، جز اين نيست كه این نیست که سر ستيز ستیز [و جدايى جدایی ] دارند؛ و به زودى زودی خداوند [شر] آنان را از تو كفايت کفایت خواهد كرد، كه کرد، که او شنواى شنوای داناست.
اين این است نگارگرى الهى؛ نگارگری الهی؛ و كيست کیست خوشنگارتر از خدا؟ و ما او را پرستندگانيم. پرستندگانیم.
بگو: آيا آیا درباره خدا با ما بحث و گفتگو مىكنيد؟ میکنید؟ با آنكه آنکه او پروردگار ما و پروردگار شماست؛ و كردارهاى کردارهای ما از آن ما، و كردارهاى کردارهای شما از آن شماست، و ما براى برای او اخلاص مىورزيم.
يا مىگوييد: «ابراهيم میورزیم.
یا میگویید: «ابراهیم و اسماعيل اسماعیل و اسحاق و يعقوب یعقوب و اسباط [دوازدهگانه] يهودى يا نصرانى یهودی یا نصرانی بودهاند؟» بگو: «آيا «آیا شما بهتر مىدانيد يا میدانید یا خدا؟» و كيست ستمكارتر کیست ستمکارتر از آن كس كه شهادتى کس که شهادتی از خدا را در نزد خويش پوشيده خویش پوشیده دارد؟ و خدا از آنچه مىكنيد میکنید غافل نيست. نیست.
آن جماعت را روزگار سپرى سپری شد؛ براى ايشان برای ایشان است آنچه به دست آوردهاند؛ و براى برای شماست آنچه به دست آوردهايد؛ آوردهاید؛ و از آنچه آنان مىكردهاند، میکردهاند، شما بازخواست نخواهيد نخواهید شد.
به زودى زودی مردم كم کم خرد خواهند گفت: «چه چيز چیز آنان را از قبلهاى كه قبلهای که بر آن بودند رويگردان كرد؟» رویگردان کرد؟» بگو: «مشرق و مغرب از آن خداست؛ هر كه که را خواهد به راه راست هدايت مىكند.» هدایت میکند.»
و بدين بدین گونه شما را امتى ميانه امتی میانه قرار داديم، دادیم، تا بر مردم گواه باشيد؛ باشید؛ و پيامبر پیامبر بر شما گواه باشد. و قبلهاى قبلهای را كه [چندى] که [چندی] بر آن بودى، بودی، مقرر نكرديم نکردیم جز براى آنكه كسى برای آنکه کسی را كه که از پيامبر پيروى مىكند، پیامبر پیروی میکند، از آن كس كه کس که از عقيده عقیده خود برمىگردد بازشناسيم؛ برمیگردد بازشناسیم؛ هر چند [اين كار] [این کار] جز بر كسانى كه کسانی که خدا هدايت[شان] كرده، هدایت[شان] کرده، سخت گران بود؛ و خدا بر آن نبود كه ايمان که ایمان شما را ضايع ضایع گرداند، زيرا زیرا خدا [نسبت] به مردم دلسوز و مهربان است.
ما [به هر سو] گردانيدنِ رويت گردانیدنِ رویت در آسمان را نيك مىبينيم. نیک میبینیم. پس [باش تا] تو را به قبلهاى كه قبلهای که بدان خشنود شوى برگردانيم؛ شوی برگردانیم؛ پس روى روی خود را به سوى سوی مسجدالحرام كن؛ کن؛ و هر جا بوديد، روى بودید، روی خود را به سوى سوی آن بگردانيد. بگردانید. در حقيقت، حقیقت، اهل كتاب نيك مىدانند كه اين [تغيير کتاب نیک میدانند که این [تغییر قبله] از جانب پروردگارشان [بجا و] درست است؛ و خدا از آنچه مىكنند میکنند غافل نيست. نیست.
و اگر هر گونه معجزهاى براى معجزهای برای اهل كتاب بياورى کتاب بیاوری [باز] قبله تو را پيروى نمىكنند، پیروی نمیکنند، و تو [نيز] پيرو [نیز] پیرو قبله آنان نيستى، نیستی، و خود آنان پيرو پیرو قبله يكديگر نيستند، یکدیگر نیستند، و پس از علمى كه علمی که تو را [حاصل] آمده، اگر از هوسهاى ايشان پيروى كنى، هوسهای ایشان پیروی کنی، در آن صورت جداً از ستمكاران خواهى ستمکاران خواهی بود.
كسانى كه کسانی که به ايشان كتاب [آسمانى] دادهايم، ایشان کتاب [آسمانی] دادهایم، همان گونه كه که پسران خود را مىشناسند، میشناسند، او [=محمد] را مىشناسند؛ میشناسند؛ و مسلماً گروهى گروهی از ايشان حقيقت ایشان حقیقت را نهفته مىدارند، میدارند، و خودشان [هم] مىدانند. میدانند.
حق از جانب پروردگار توست. پس مبادا از ترديدكنندگان باشى. تردیدکنندگان باشی.
و براى برای هر كسى قبلهاى کسی قبلهای است كه وى روى که وی روی خود را به آن [سوى] مىگرداند؛ [سوی] میگرداند؛ پس در كارهاى نيك کارهای نیک بر يكديگر پيشى گيريد. یکدیگر پیشی گیرید. هر كجا كه باشيد، کجا که باشید، خداوند همگى همگی شما را [به سوى سوی خود باز] مىآورد؛ میآورد؛ در حقيقت، حقیقت، خدا بر همه چيز چیز تواناست.
و از هر كجا بيرون آمدى، روى کجا بیرون آمدی، روی خود را به سوى سوی مسجدالحرام بگردان، و البته اين این [فرمان] حق است و از جانب پروردگار تو است و خداوند از آنچه مىكنيد میکنید غافل نيست. نیست.
و از هر كجا بيرون آمدى، کجا بیرون آمدی، [به هنگام نماز] روى روی خود را به سمت مسجدالحرام بگردان؛ و هر كجا بوديد رويهاى کجا بودید رویهای خود را به سوى سوی آن بگردانيد، بگردانید، تا براى برای مردم -غير -غیر از ستمگرانشان- بر شما حجتى حجتی نباشد. پس، از آنان نترسيد، نترسید، و از من بترسيد، بترسید، تا نعمت خود را بر شما كامل کامل گردانم، و باشد كه هدايت شويد. که هدایت شوید.
همان طور كه که در ميان میان شما، فرستادهاى فرستادهای از خودتان روانه كرديم، [كه] آيات کردیم، [که] آیات ما را بر شما مىخواند، میخواند، و شما را پاك مىگرداند، پاک میگرداند، و به شما كتاب کتاب و حكمت مىآموزد، حکمت میآموزد، و آنچه را نمىدانستيد نمیدانستید به شما ياد مىدهد. یاد میدهد.
پس مرا ياد كنيد، یاد کنید، [تا] شما را ياد كنم؛ یاد کنم؛ و شكرانهام شکرانهام را به جاى آريد؛ جای آرید؛ و با من ناسپاسى نكنيد.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، ناسپاسی نکنید.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از شكيبايى شکیبایی و نماز يارى جوييد؛ زيرا یاری جویید؛ زیرا خدا با شكيبايان شکیبایان است.
و كسانى کسانی را كه که در راه خدا كشته مىشوند، کشته میشوند، مرده نخوانيد، بلكه نخوانید، بلکه زندهاند؛ ولى ولی شما نمىدانيد. نمیدانید.
و قطعاً شما را به چيزى چیزی از [قبيلِ] [قبیلِ] ترس و گرسنگى، گرسنگی، و كاهشى کاهشی در اموال و جانها و محصولات مىآزماييم؛ میآزماییم؛ و مژده ده شكيبايان شکیبایان را:
[همان] كسانى كه کسانی که چون مصيبتى مصیبتی به آنان برسد، مىگويند: میگویند: «ما از آنِ خدا هستيم، هستیم، و به سوى سوی او باز مىگرديم.» میگردیم.»
بر ايشان ایشان درودها و رحمتى رحمتی از پروردگارشان [باد] و راهيافتگان راهیافتگان [هم] خود ايشانند. ایشانند.
در حقيقت، حقیقت، «صفا» و «مروه» از شعاير شعایر خداست [كه يادآور [که یادآور اوست]؛ پس هر كه که خانه [خدا] را حج كند، يا کند، یا عمره گزارد، بر او گناهى نيست كه ميان گناهی نیست که میان آن دو سعى سعی به جاى جای آورد. و هر كه که افزون بر فريضه، كار نيكى كند، فریضه، کار نیکی کند، خدا حق شناس و داناست.
كسانى كه نشانههاى کسانی که نشانههای روشن، و رهنمودى رهنمودی را كه که فرو فرستادهايم، فرستادهایم، بعد از آنكه آنکه آن را براى برای مردم در كتاب توضيح دادهايم، کتاب توضیح دادهایم، نهفته مىدارند، میدارند، آنان را خدا لعنت مىكند، میکند، و لعنتكنندگان لعنتکنندگان لعنتشان مىكنند. میکنند.
مگر كسانى كه کسانی که توبه كردند، کردند، و [خود را] اصلاح نمودند، و [حقيقت [حقیقت را] آشكار كردند، آشکار کردند، پس بر آنان خواهم بخشود؛ و من توبهپذير توبهپذیر مهربانم.
كسانى كه كافر کسانی که کافر شدند، و در حال كفر کفر مردند، لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر آنان باد.
در آن [لعنت] جاودانه بمانند؛ نه عذابشان كاسته کاسته گردد، و نه مهلت يابند. یابند.
و معبود شما، معبود يگانهاى یگانهای است كه که جز او هيچ معبودى نيست، هیچ معبودی نیست، [و اوست] بخشايشگر بخشایشگر مهربان.
راستى كه راستی که در آفرينش آفرینش آسمانها و زمين، زمین، و در پى يكديگر پی یکدیگر آمدن شب و روز، و كشتيهايى كه کشتیهایی که در دريا دریا روانند با آنچه به مردم سود مىرساند، میرساند، و [همچنين] آبى كه [همچنین] آبی که خدا از آسمان فرو فرستاده، و با آن، زمين زمین را پس از مردنش زنده گردانيده، گردانیده، و در آن هر گونه جنبندهاى پراكنده كرده، جنبندهای پراکنده کرده، و [نيز [نیز در] گردانيدن گردانیدن بادها، و ابرى كه ميان ابری که میان آسمان و زمين آرميده زمین آرمیده است، براى گروهى كه مىانديشند، برای گروهی که میاندیشند، واقعاً نشانههايى [گويا] نشانههایی [گویا] وجود دارد.
و برخى برخی از مردم، در برابر خدا، همانندهايى [براى همانندهایی [برای او] برمىگزينند، برمیگزینند، و آنها را چون دوستى دوستی خدا، دوست مىدارند؛ ولى كسانى كه ايمان میدارند؛ ولی کسانی که ایمان آوردهاند، به خدا محبت بيشترى بیشتری دارند. كسانى كه کسانی که [با برگزيدن برگزیدن بتها، به خود] ستم نمودهاند اگر مىدانستند هنگامى كه میدانستند هنگامی که عذاب را مشاهده كنند کنند تمام نيرو[ها] نیرو[ها] از آنِ خداست، و خدا سختكيفر سختکیفر است.
آنگاه كه پيشوايان که پیشوایان از پيروان بيزارى جويند؛ پیروان بیزاری جویند؛ و عذاب را مشاهده كنند، کنند، و ميانشان پيوندها بريده میانشان پیوندها بریده گردد.
و پيروان مىگويند: «كاش براى پیروان میگویند: «کاش برای ما بازگشتى بازگشتی بود تا همان گونه كه که [آنان] از ما بيزارى بیزاری جستند [ما نيز] نیز] از آنان بيزارى مىجستيم.» اين بیزاری میجستیم.» این گونه خداوند، كارهايشان کارهایشان را -كه -که بر آنان مايه مایه حسرتهاست- به ايشان مىنماياند، ایشان مینمایاند، و از آتش بيرونآمدنى نيستند.
اى بیرونآمدنی نیستند.
ای مردم، از آنچه در زمين زمین است حلال و پاكيزه پاکیزه را بخوريد، بخورید، و از گامهاى شيطان پيروى مكنيد كه گامهای شیطان پیروی مکنید که او دشمن آشكار آشکار شماست.
[او] شما را فقط به بدى بدی و زشتى زشتی فرمان مىدهد، میدهد، و [وامىدارد] [وامیدارد] تا بر خدا، چيزى چیزی را كه نمىدانيد بربنديد. که نمیدانید بربندید.
و چون به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده کرده است پيروى كنيد»؛ مىگويند: پیروی کنید»؛ میگویند: «نه، بلكه بلکه از چيزى كه چیزی که پدران خود را بر آن يافتهايم، پيروى مىكنيم.» آيا یافتهایم، پیروی میکنیم.» آیا هر چند پدرانشان چيزى چیزی را درك نمىكرده درک نمیکرده و به راه صواب نمىرفتهاند نمیرفتهاند [باز هم در خور پيروى پیروی هستند]؟
و مَثَل [دعوتكننده] كافران [دعوتکننده] کافران چون مَثَل كسى کسی است كه حيوانى که حیوانی را كه که جز صدا و ندايى ندایی [مبهم، چيزى] نمىشنود چیزی] نمیشنود بانگ مىزند. [آرى،] كرند، میزند. [آری،] کرند، لالند، كورند. کورند. [و] درنمىيابند.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، درنمییابند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از نعمتهاى پاكيزهاى كه روزى نعمتهای پاکیزهای که روزی شما كردهايم، بخوريد کردهایم، بخورید و اگر تنها او را مىپرستيد میپرستید خدا را شكر كنيد. شکر کنید.
[خداوند،] تنها مردار و خون و گوشت خوك خوک و آنچه را كه که [هنگام سر بريدن] بریدن] نام غير غیر خدا بر آن برده شده، بر شما حرام گردانيده گردانیده است. [ولى] كسى كه [براى [ولی] کسی که [برای حفظ جان خود به خوردن آنها] ناچار شود، در صورتى كه صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد بر او گناهى نيست، زيرا گناهی نیست، زیرا خدا آمرزنده و مهربان است.
كسانى كه کسانی که آنچه را خداوند از كتاب کتاب نازل كرده، کرده، پنهان مىدارند میدارند و بدان بهاى ناچيزى بهای ناچیزی به دست مىآورند، میآورند، آنان جز آتش در شكمهاى خويش شکمهای خویش فرو نبرند. و خدا روز قيامت قیامت با ايشان ایشان سخن نخواهد گفت، و پاكشان پاکشان نخواهد كرد، کرد، و عذابى دردناك عذابی دردناک خواهند داشت.
آنان همان كسانى کسانی هستند كه گمراهى که گمراهی را به [بهاى] هدايت، [بهای] هدایت، و عذاب را به [ازاى] [ازای] آمرزش خريدند، خریدند، پس به راستى راستی چه اندازه بايد باید بر آتش شكيبا شکیبا باشند!
چرا كه که خداوند كتاب کتاب [تورات] را به حق نازل كرده کرده است، و كسانى كه کسانی که در باره كتاب کتاب [خدا] با يكديگر یکدیگر به اختلاف پرداختند، در ستيزهاى ستیزهای دور و درازند.
نيكوكارى نیکوکاری آن نيست كه روى نیست که روی خود را به سوى سوی مشرق و [يا] [یا] مغرب بگردانيد، بلكه نيكى بگردانید، بلکه نیکی آن است كه كسى که کسی به خدا و روز بازپسين بازپسین و فرشتگان و كتاب [آسمانى] کتاب [آسمانی] و پيامبران ايمان پیامبران ایمان آورد، و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش، به خويشاوندان خویشاوندان و يتيمان یتیمان و بينوايان بینوایان و در راهماندگان و گدايان گدایان و در [راه آزاد كردن] کردن] بندگان بدهد، و نماز را برپاى برپای دارد، و زكات زکات را بدهد، و آنان كه که چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند؛ و در سختى سختی و زيان، زیان، و به هنگام جنگ شكيبايانند؛ شکیبایانند؛ آنانند كسانى كه کسانی که راست گفتهاند، و آنان همان پرهيزگارانند.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، پرهیزگارانند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، در باره كشتگان، کشتگان، بر شما [حق] قصاص مقرر شده: آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن. و هر كس كه کس که از جانب برادر [دينى]اش [يعنى ولىّ [دینی]اش [یعنی ولیّ مقتول]، چيزى چیزی [از حق قصاص] به او گذشت شود، [بايد [باید از گذشت ولىّ ولیّ مقتول] به طور پسنديده پيروى كند، پسندیده پیروی کند، و با [رعايت] [رعایت] احسان، [خونبها را] به او بپردازد. اين [حكم] تخفيف این [حکم] تخفیف و رحمتى رحمتی از پروردگار شماست؛ پس هر كس، کس، بعد از آن از اندازه درگذرد، وى وی را عذابى دردناك عذابی دردناک است.
و اى ای خردمندان، شما را در قصاص زندگانى زندگانی است، باشد كه که به تقوا گراييد. گرایید.
بر شما مقرر شده است كه که چون يكى یکی از شما را مرگ فرا رسد، اگر مالى مالی بر جاى جای گذارد، براى برای پدر و مادر و خويشاوندان خویشاوندان [خود] به طور پسنديده وصيت كند؛ [اين كار] حقى پسندیده وصیت کند؛ [این کار] حقی است بر پرهيزگاران. پرهیزگاران.
پس هر كس کس آن [وصيت] [وصیت] را بعد از شنيدنش تغيير شنیدنش تغییر دهد، گناهش تنها بر [گردن] كسانى کسانی است كه که آن را تغيير مىدهند. آرى، تغییر میدهند. آری، خدا شنواى شنوای داناست.
ولى كسى كه ولی کسی که از انحراف [و تمايل بيجاى] وصيتكنندهاى تمایل بیجای] وصیتکنندهای [نسبت به ورثهاش] يا یا از گناه او [در وصيت وصیت به كار کار خلاف] بيم بیم داشته باشد و ميانشان میانشان را سازش دهد، بر او گناهى نيست، كه گناهی نیست، که خدا آمرزنده مهربان است.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، ای کسانی که ایمان آوردهاید، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه كه که بر كسانى كه پيش کسانی که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد كه پرهيزگارى كنيد. که پرهیزگاری کنید.
[روزه در] روزهاى معدودى روزهای معدودی [بر شما مقرر شده است]. [ولى] [ولی] هر كس کس از شما بيمار يا بیمار یا در سفر باشد، [به همان شماره] تعدادى تعدادی از روزهاى ديگر روزهای دیگر [را روزه بدارد]، و بر كسانى كه کسانی که [روزه] طاقتفرساست، كفارهاى کفارهای است كه خوراك که خوراک دادن به بينوايى بینوایی است. و هر كس کس به ميل میل خود، بيشتر نيكى كند، بیشتر نیکی کند، پس آن براى برای او بهتر است، و اگر بدانيد، بدانید، روزه گرفتن براى برای شما بهتر است.
ماه رمضان [همان ماه] است كه که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [كتابى [کتابی ] كه که مردم را راهبر، و [متضمّن] دلايل آشكار هدايت، دلایل آشکار هدایت، و [ميزان] تشخيص [میزان] تشخیص حق از باطل است. پس هر كس کس از شما اين این ماه را درك كند بايد درک کند باید آن را روزه بدارد، و كسى كه بيمار يا کسی که بیمار یا در سفر است [بايد [باید به شماره آن،] تعدادى تعدادی از روزهاى ديگر روزهای دیگر [را روزه بدارد]. خدا براى برای شما آسانى مىخواهد آسانی میخواهد و براى برای شما دشوارى نمىخواهد؛ دشواری نمیخواهد؛ تا شماره [مقرر ]را تكميل كنيد تکمیل کنید و خدا را به پاس آنكه رهنمونيتان كرده آنکه رهنمونیتان کرده است به بزرگى بستاييد، بزرگی بستایید، و باشد كه شكرگزارى كنيد. که شکرگزاری کنید.
و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزديكم، نزدیکم، و دعاى دعاكننده دعای دعاکننده را -به هنگامى كه هنگامی که مرا بخواند- اجابت مىكنم، میکنم، پس [آنان] بايد باید فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان ایمان آورند، باشد كه که راه يابند. یابند.
در شبهاى شبهای روزه، همخوابگى همخوابگی با زنانتان بر شما حلال گرديده گردیده است. آنان براى برای شما لباسى لباسی هستند و شما براى برای آنان لباسى هستيد. لباسی هستید. خدا مىدانست كه میدانست که شما با خودتان ناراستى مىكرديد، ناراستی میکردید، پس توبه شما را پذيرفت پذیرفت و از شما درگذشت. پس، اكنون اکنون [در شبهاى شبهای ماه رمضان مىتوانيد] میتوانید] با آنان همخوابگى كنيد، همخوابگی کنید، و آنچه را خدا براى برای شما مقرر داشته طلب كنيد. کنید. و بخوريد بخورید و بياشاميد بیاشامید تا رشته سپيد سپید بامداد از رشته سياه سیاه [شب] بر شما نمودار شود؛ سپس روزه را تا [فرا رسيدن] رسیدن] شب به اتمام رسانيد. رسانید. و در حالى كه حالی که در مساجد معتكف هستيد معتکف هستید [با زنان] درنياميزيد. اين درنیامیزید. این است حدود احكام الهى! احکام الهی! پس [زنهار به قصد گناه] بدان نزديك نشويد. اين نزدیک نشوید. این گونه، خداوند آيات آیات خود را براى برای مردم بيان مىكند، بیان میکند، باشد كه که پروا پيشه كنند. پیشه کنند.
و اموالتان را ميان میان خودتان به ناروا مخوريد، مخورید، و [به عنوان رشوه قسمتى قسمتی از] آن را به قضات مدهيد مدهید تا بخشى بخشی از اموال مردم را به گناه بخوريد، بخورید، در حالى كه حالی که خودتان [هم خوب] مىدانيد. میدانید.
در باره [حكمت] هلالها[ى [حکمت] هلالها[ی ماه] از تو مىپرسند، میپرسند، بگو: «آنها [شاخص] گاهشمارى براى گاهشماری برای مردم و [موسم] حجّاند.» و نيكى نیکی آن نيست كه نیست که از پشت خانهها درآييد، بلكه نيكى درآیید، بلکه نیکی آن است كه كسى که کسی تقوا پيشه كند، پیشه کند، و به خانهها از در [ورودى] [ورودی] آنها درآييد، درآیید، و از خدا بترسيد، بترسید، باشد كه که رستگار گرديد. گردید.
و در راه خدا، با كسانى كه کسانی که با شما مىجنگند، بجنگيد، ولى میجنگند، بجنگید، ولی از اندازه درنگذريد، زيرا درنگذرید، زیرا خداوند تجاوزكاران تجاوزکاران را دوست نمىدارد؛ نمیدارد؛
و هر كجا کجا بر ايشان ایشان دست يافتيد یافتید آنان را بكشيد، بکشید، و همان گونه كه که شما را بيرون بیرون راندند، آنان را بيرون برانيد، بیرون برانید، [چرا كه] که] فتنه [=شرك] [=شرک] از قتل بدتر است، [با اين این همه] در كنار کنار مسجد الحرام با آنان جنگ مكنيد، مکنید، مگر آنكه آنکه با شما در آن جا به جنگ درآيند، درآیند، پس اگر با شما جنگيدند، جنگیدند، آنان را بكشيد، كه كيفر كافران چنين بکشید، که کیفر کافران چنین است.
و اگر بازايستادند، بازایستادند، البته خدا آمرزنده مهربان است.
با آنان بجنگيد بجنگید تا ديگر فتنهاى دیگر فتنهای نباشد، و دين، دین، مخصوص خدا شود. پس اگر دست برداشتند، تجاوز جز بر ستمكاران ستمکاران روا نيست.
اين نیست.
این ماه حرام در برابر آن ماه حرام است، و [هتك] [هتک] حرمتها قصاص دارد. پس هر كس کس بر شما تعدّى كرد، تعدّی کرد، همان گونه كه که بر شما تعدّى كرده، تعدّی کرده، بر او تعدّى كنيد تعدّی کنید و از خدا پروا بداريد بدارید و بدانيد كه بدانید که خدا با تقواپيشگان تقواپیشگان است.
و در راه خدا انفاق كنيد، کنید، و خود را با دست خود به هلاكت ميفكنيد، هلاکت میفکنید، و نيكى كنيد كه نیکی کنید که خدا نيكوكاران نیکوکاران را دوست مىدارد. میدارد.
و براى برای خدا حجّ و عمره را به پايان رسانيد، پایان رسانید، و اگر [به علت موانعى] موانعی] بازداشته شديد، شدید، آنچه از قربانى ميسر قربانی میسر است [قربانى كنيد]؛ [قربانی کنید]؛ و تا قربانى قربانی به قربانگاه نرسيده نرسیده سر خود را متراشيد؛ متراشید؛ و هر كس کس از شما بيمار بیمار باشد يا یا در سر ناراحتيى ناراحتیی داشته باشد [و ناچار شود در احرام سر بتراشد] به كفاره کفاره [آن، بايد] روزهاى باید] روزهای بدارد، يا صدقهاى یا صدقهای دهد، يا قربانيى بكند؛ یا قربانیی بکند؛ و چون ايمنى يافتيد، ایمنی یافتید، پس هر كس کس از [اعمال] عمره به حجّ پرداخت، [بايد [باید ]آنچه از قربانى ميسر قربانی میسر است [قربانى كند]، [قربانی کند]، و آن كس كه [قربانى ]نيافت [بايد] کس که [قربانی ]نیافت [باید] در هنگام حجّ، سه روز روزه [بدارد]؛ و چون برگشتيد برگشتید هفت [روز ديگر دیگر روزه بداريد]؛ اين بدارید]؛ این ده [روز] تمام است. اين این [حجّ تمتّع ]براى كسى ]برای کسی است كه که اهل مسجد الحرام [=مكّه] [=مکّه] نباشد؛ و از خدا بترسيد، بترسید، و بدانيد كه بدانید که خدا سختكيفر سختکیفر است.
حجّ در ماههاى معينى ماههای معینی است. پس هر كس کس در اين این [ماه]ها، حجّ را [برخود] واجب گرداند، [بداند كه] که] در اثناى اثنای حجّ، همبسترى همبستری و گناه و جدال [روا] نيست، نیست، و هر كار نيكى کار نیکی انجام مىدهيد، میدهید، خدا آن را مىداند، میداند، و براى برای خود توشه برگيريد كه برگیرید که در حقيقت، بهترين حقیقت، بهترین توشه، پرهيزگارى پرهیزگاری است، و اى ای خردمندان! از من پروا كنيد. کنید.
بر شما گناهى نيست كه گناهی نیست که [در سفر حجّ] از فضل پروردگارتان [روزىِ خويش] بجوييد؛ [روزیِ خویش] بجویید؛ پس چون از عرفات كوچ نموديد، کوچ نمودید، خدا را در مشعر الحرام ياد كنيد، یاد کنید، و يادش كنيد كه یادش کنید که شما را كه پيشتر که پیشتر از بيراهان بوديد، بیراهان بودید، فرا راه آورد.
پس، از همان جا كه که [انبوه] مردم روانه مىشوند، میشوند، شما نيز نیز روانه شويد شوید و از خداوند آمرزش خواهيد كه خواهید که خدا آمرزنده مهربان است.
و چون آداب ويژه ویژه حجّ خود را به جاى آورديد، جای آوردید، همان گونه كه که پدران خود را به ياد مىآوريد، يا یاد میآورید، یا با يادكردنى بيشتر، یادکردنی بیشتر، خدا را به ياد آوريد. یاد آورید. و از مردم كسى کسی است كه مىگويد: که میگوید: «پروردگارا، به ما، در همين دنيا همین دنیا عطا كن» کن» و حال آنكه براى آنکه برای او در آخرت نصيبى نيست. نصیبی نیست.
و برخى برخی از آنان مىگويند: میگویند: «پروردگارا! در اين دنيا این دنیا به ما نيكى نیکی و در آخرت [نيز] نيكى [نیز] نیکی عطا كن، کن، و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار.»
آنانند كه که از دستاوردشان بهرهاى بهرهای خواهند داشت و خدا زودشمار است.
و خدا را در روزهايى معيّن ياد كنيد، روزهایی معیّن یاد کنید، پس هر كس کس شتاب كند کند [و اعمال را] در دو روز [انجام دهد]، گناهى گناهی بر او نيست، نیست، و هر كه تأخير كند که تأخیر کند [و اعمال را در سه روز انجام دهد] گناهى گناهی بر او نيست. [اين اختيار ]براى كسى نیست. [این اختیار ]برای کسی است كه که [از محرمات] پرهيز كرده پرهیز کرده باشد. و از خدا پروا كنيد کنید و بدانيد كه بدانید که شما را به سوى سوی او گرد خواهد آورد.
و از ميان میان مردم كسى کسی است كه که در زندگى اين دنيا زندگی این دنیا سخنش تو را به تعجّب وامىدارد، وامیدارد، و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه مىگيرد، میگیرد، و حال آنكه آنکه او سختترين سختترین دشمنان است.
و چون برگردد [يا رياستى يابد] كوشش مىكند كه در زمين [یا ریاستی یابد] کوشش میکند که در زمین فساد نمايد نماید و كِشت کِشت و نسل را نابود سازد، و خداوند تباهكارى تباهکاری را دوست ندارد.
و چون به او گفته شود: «از خدا پروا كن» کن» نخوت، وى وی را به گناه كشاند. کشاند. پس جهنم براى برای او بس است، و چه بد بسترى بستری است.
و از ميان میان مردم كسى کسی است كه که جان خود را براى برای طلب خشنودى خشنودی خدا مىفروشد، میفروشد، و خدا نسبت به [اين] [این] بندگان مهربان است.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، همگى ای کسانی که ایمان آوردهاید، همگی به اطاعت [خدا] درآييد، درآیید، و گامهاى شيطان گامهای شیطان را دنبال مكنيد كه مکنید که او براى برای شما دشمنى آشكار دشمنی آشکار است.
و اگر پس از آنكه براى آنکه برای شما دلايل آشكار دلایل آشکار آمد، دستخوش لغزش شديد، بدانيد كه شدید، بدانید که خداوند تواناى حكيم توانای حکیم است.
مگر انتظار آنان غير غیر از اين این است كه که خدا و فرشتگان، در [زير] سايبانهايى [زیر] سایبانهایی از ابر سپيد سپید به سوى سوی آنان بيايند بیایند و كار [داورى] يكسره کار [داوری] یکسره شود؟ و كارها کارها به سوى سوی خدا بازگردانده مىشود. میشود.
از فرزندان اسرائيل اسرائیل بپرس: چه بسيار نشانههاى روشنى بسیار نشانههای روشنی به آنان داديم دادیم و هر كس کس نعمت خدا را -پس از آنكه براى آنکه برای او آمد- [به كفران] کفران] بدل كند، کند، خدا سختكيفر سختکیفر است.
زندگى دنيا زندگی دنیا در چشم كافران کافران آراسته شده است، و مؤمنان را ريشخند مىكنند ریشخند میکنند و [حال آنكه] كسانى كه تقواپيشه آنکه] کسانی که تقواپیشه بودهاند، در روز رستاخيز، رستاخیز، از آنان برترند و خدا به هر كه که بخواهد، بىشمار روزى مىدهد. بیشمار روزی میدهد.
مردم، امتى يگانه امتی یگانه بودند؛ پس خداوند پيامبران پیامبران را نويدآور نویدآور و بيمدهنده برانگيخت، بیمدهنده برانگیخت، و با آنان، كتاب کتاب [خود] را بحق فرو فرستاد، تا ميان میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى كند. داوری کند. و جز كسانى كه [كتاب] کسانی که [کتاب] به آنان داده شد -پس از آنكه دلايل آنکه دلایل روشن براى برای آنان آمد- به خاطر ستم [و حسدى] كه ميانشان حسدی] که میانشان بود، [هيچ كس] [هیچ کس] در آن اختلاف نكرد. نکرد. پس خداوند آنان را كه ايمان که ایمان آورده بودند، به توفيق خويش، توفیق خویش، به حقيقت حقیقت آنچه كه که در آن اختلاف داشتند، هدايت كرد. هدایت کرد. و خدا هر كه که را بخواهد به راه راست هدايت مىكند.
آيا پنداشتيد كه هدایت میکند.
آیا پنداشتید که داخل بهشت مىشويد میشوید و حال آنكه آنکه هنوز مانند آنچه بر [سر] پيشينيان پیشینیان شما آمد، بر [سر] شما نيامده نیامده است؟ آنان دچار سختى سختی و زيان زیان شدند و به [هول و] تكان تکان درآمدند، تا جايى كه پيامبر جایی که پیامبر [خدا ]و كسانى كه کسانی که با وى ايمان وی ایمان آورده بودند گفتند: «پيروزى «پیروزی خدا كى کی خواهد بود؟» هش دار، كه پيروزى که پیروزی خدا نزديك نزدیک است.
از تو مىپرسند: میپرسند: «چه چيزى چیزی انفاق كنند کنند [و به چه كسى کسی بدهند]؟» بگو: «هر مالى مالی انفاق كنيد، کنید، به پدر و مادر و نزديكان نزدیکان و يتيمان یتیمان و مسكينان مسکینان و به در راهمانده تعلّق دارد، و هر گونه نيكى كنيد نیکی کنید البته خدا به آن داناست.»