Minor fixes
Tue, 1 May 2012 00:00:01 -0400
-2272 +2272
پس به او (عيسى) بار گرفت، و با او به جايگاهى دور -از شهر و مردم- بيرون رفت.
Fixes to fa.bahrampour and fa.mojtabavi
Thu, 14 Apr 2011 06:09:03 -0400
-1897,104 +1896,0
و اگر خواهيم هر آينه آنها را بر جايشان مسخ كنيم- به شكل زشتى چون بوزينه و خوك درآوريم-، پس نه پيشرفتن [و گذشتن از آنجا] توانند و نه [به صورت اول] بازگردند.
و هر كه را عمر دراز دهيم در آفرينش نگونسارش كنيم- نيرومندىاش را به سستى و ناتوانى دگرگون سازيم-، آيا خرد را كار نمىبندند؟
و او- محمد
تا بيم دهد هر كه را زنده- با فهم و خردمند يا مؤمن- باشد و آن گفتار- عذاب و هلاكت- بر كافران سزا گردد.
آيا نديدهاند كه ما از آنچه دستهاى [قدرت] ما [بىكمك آفريدگان] ساخته است چهارپايان را براى آنان آفريديم پس ايشان دارندگان آنهايند؟
و آنها
و آنان را در آنها سودهايى است- از پوست و پشم و كود آنها- و آشاميدنيهايى- از شيرشان-. آيا سپاس نمىگزارند؟
و به جاى خداى يكتا خدايانى گرفتند بدان اميد كه يارى شوند
[و حال آنكه آن بتان] يارىكردن ايشان نتوانند و آنان
پس سخن آنان تو را اندوهگين نكند، همانا ما آنچه را پنهان مىدارند و آنچه را آشكار مىكنند مىدانيم.
آيا آدمى نديده- ندانسته- است كه ما او را از نطفهاى آفريديم، كه اكنون ستيزهگرى- يا دشمنى- آشكار است؟!
و براى ما مَثَلى زد- در زندهكردن مردگان- و آفرينش خود را فراموش كرده گفت: كيست كه استخوانها را در حالى كه پوسيده و خاك شده زنده مىكند؟
بگو: همان [خداى] كه نخستين بار آفريدش زندهاش مىكند، و او به همه آفرينش- يا آفريدگان- داناست.
همان [خداى] كه براى شما از درخت سبز آتشى پديد كرد پس آنگاه شما از آن آتش مىافروزيد.
آيا آن كه آسمانها و زمين را آفريد بر آفريدن مانند اينها توانا نيست؟ چرا [تواناست]، و اوست آفريدگار دانا.
جز اين نيست كه كار و فرمان او، چون چيزى را بخواهد، اين است كه گويدش: باش، پس مىباشد.
پس پاك و منزه است آن [خداى] كه پادشاهى- مالكيت و حاكميت- همه چيز به دست اوست و به سوى او بازگردانيده مىشويد.
سوگند به آن صفزدگان- فرشتگان صفكشيده- كه [به طاعت و بندگى] صف زدهاند.
سوگند به آن رانندگان كه سخت مىرانند- فرشتگانى كه ابرها يا ديوان را مىرانند-.
و سوگند به آن خوانندگان ياد و پند- آيات قرآن-
كه هر آينه خداى شما يكى است
خداوند آسمانها و زمين و آنچه ميان آنهاست و خداوند خاورها- جايهاى برآمدن آفتاب و ستارگان-.
همانا ما آسمان دنيا- نزديكتر- را به زيور ستارگان بياراستيم،
و از هر ديو سركش و نافرمان نگاه داشتيم،
كه نمىتوانند به [گفتار] گروه والاتر- فرشتگان عالم بالا- گوش فرا دارند، و از هر سو [با شهابها] تير انداخته شوند
تا رانده و دور گردند، و آنان راست عذابى پيوسته و هميشه
مگر آن كس [از ديوان] كه سخنى [از سخنان فرشتگان عالم بالا] را دزدانه بربايد، پس شهابى از پى او افتد و به او رسد.
از آنها- مشركان- بپرس كه آنان در آفرينش سختتر و دشوارترند يا آن چيزها [ى ديگر] كه آفريديم- فرشتگان و آسمانها و زمين و ...-، ما آنها را از گِلى چسبنده آفريدهايم.
بلكه تو شگفتى نمودى- از ايمان نياوردنشان- و آنها مسخره مىكنند.
و چون پند داده شوند، ياد نكنند و پند نپذيرند.
و چون نشانهاى ببينند به ريشخند گيرند.
و گويند: اين جز جادويى آشكار نيست.
آيا چون بمُرديم و خاك و استخوانى چند شديم باز برانگيخته مىشويم؟!
و آيا پدران پيشين ما نيز [برانگيخته مىشوند]؟